#آموزش_وزن_و_عروض
#جلسه_چهارم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#آموزش_تقطیع۲
در جلسه قبلی، دو مرحله از چهار مرحله #تقطیع را خدمت شما دوستان گرامی عرض کردم.
در این جلسه با مراحل سوم و چهارم در خدمت شما هستم.
#مرحله_سوم : شناخت ارکان افاعیلی اصلی و فرعی و روش دستهبندی هجاها
الف. شناخت ارکان افاعیلی اصلی و فرعی:
بعد از اینکه آموختیم که #شعر_کلاسیک حتما باید وزن، ریتم و آهنگ داشته باشد و همچنین این نکته که اوزان فراوانی بوجود آمده ولی با گذشت زمان تنها اوزان محدودی بخاطر زیبایی ریتم و آهنگ ذاتی خودشان باقی ماندهاند؛ اکنون با این مقدمه؛ باید برای سرودن، خواندن، فهمیدن و نشاندادن وزن و ریتم یک شعر یک سری علایم اختصاری ایجاد بشود.
ذکر سه نکته در اینجا به یادگیری #مرحله_سوم کمک شایانی خواهد کرد:
۱. این علایم اختصاری میتواند سلیقهای(شخصی) یا قراردادی(یک استاندارد همگانی و واحد) باشد.
اگر بخواهیم وزن و آهنگ کلمه «عاقبت» را با یک آهنگ سلیقهای و شخصی نشان بدهیم، بدین صورت است:
تق ت تق!
یا
دام دا دام
یا
ریم ری ریم
یا
کب ک کب
یا
لای لا لای
و....
ببینید میشود بسیار بسیار علایم اختصاری آهنگین برای کلمه «عاقبت» نوشت.
تازه برای یک کلمه و یک آهنگ خاص!
واضح است که اگر یک استاندارد مشخص و واحدی برای تشخیص و نشاندادن وزن و ریتم نداشته باشیم هر کسی با مدل و روش خود، وزن و آهنگ کلمات و به دنبال آن مصرعها و ابیات و اشعار را نشان میدهد.
لذا عروضدانان برای تعلیم و تعلم وزن، استاندارد #ارکان_افاعیلی را معرفی کردند.
از آنجا که آبشخور ریتم و وزن شعر پارسی و عربی بسیار به هم نزدیک بوده و هست از یک طرف و از طرف دیگر اینکه چون در آموزش ادبیات عرب، از سه حرف #ف_ع_ل برای نشان دادن افعال و اسم فاعل و مفعول و... استفاده میشد؛ لذا در اینجا نیز از همین حروف #ف_ع_ل استفاده شده است.
بنابراین به جای اینکه از علایم اختصاری سلیقهای و متنوع و متعدد استفاده کنیم، از استاندارد #ارکان_افاعیلی استفاده میکنیم.
عاقبت = #فاعِلُنْ = تق ت تق!
به همین راحتی!
۲. این علایم اختصاری مبتنی بر #ف_ع_ل دو حالت دارند:
الف. ارکان اصلی: ۸ رکن برای این ارکان گفتهاند:
#مفاعیلن: شکل اختصاری:U _ _ _ (مثال: الا ای دل)
#فاعلاتن شکل اختصاری:_U _ _(مثال: دشمنانم)
#مستفعلن شکل اختصاری:_ _ U _(مثال: حیدربابا)
#فعولن شکل اختصاری:U _ _ (مثال: کتانی)
#فاعلن شکل اختصاری:_ U _(مثال: عاقبت)
#متفاعلن شکل اختصاری: U)_U_UUمثال: متأسّفم)
#مفاعلتن شکل اختصاری: U)_UU_Uمثال: علاقهی من)
#مفعولاتُ شکل اختصاری:_ _ _U(مثال: مرحومَیْن=این رکن بیشتر در اشعار عربی بکار میرود)
ب. ارکان فرعی: اگر حرف یا حروفی از این #ارکان_اصلی حذف شود، ارکان فرعی خواهند بود مثل:
#مفاعیلُ (مثال: سرانجامِ)
#فعلاتن (مثال: قطراتی)
#مستفعلُ (مثال: هر چند که...)
#فعولُ (مثال: کریمه)
#فعلن (مثال: حسنی)
#متفاعلُ (مثال: شدهاند که...)
#مفاعلُ (مثال: مراسمِ)
#مفعولُ (مثال: هر چند...)
نکته: تمام این ارکان (اصلی یا فرعی) نیز باید مطابق خوانش و تقطیع علامتگذاری بشوند!
۳. سالم و غیرسالم(مزاحف): از ترکیب این افاعیل یا تکرار هر یک، آهنگهای گوناگونی به نام بحر پدید میآید. حال اگر وزن شعری از تکرار بدون تغییر هر کدام از #ارکان_اصلی باشد، به آن #بحر_سالم (مثل #بحر_رمل_سالم #بحر_رجز_سالم #بحر_هزج_ سالم و...) میگویند و اگر هر کدام از #ارکان_فرعی تکرار یا ترکیب بشوند، بسته به نوع تغییر به آن #بحر_مُزاحف (مثل #بحر_اخرب #بحر_محذوف #بحر_مکفوف و...) گفته میشود.
۴. تعداد ارکان (اصلی یا فرعی) در یک مصرع در وزن و ریتم شعر و همچنین در نام #بحر آن تاثیر کم یا زیادی دارد.
در هر دو مصرع یک بیت #شعر_کلاسیک تعداد ارکان یکی از چهار قسم زیر میباشند:
۱. مربع(چهارتایی = دوتا در مصرع اول و دوتا در مصرع دوم)
۲. مسدس(ششتایی = سهتا در مصرع اول و سهتا در مصرع دوم)
۳. مثمن (هشتتایی = چهارتا در مصرع اول و چهارتا در مصرع دوم)
۴. معشر(دهتایی = پنجتا در مصرع اول و پنجتا در مصرع دوم)
ب. روش دستهبندی هجاها:
برای دستهبندی هجاها یادگیری مطالب قبلی کمی ضروری است.
لذا اگر مطالب قبلی را خوب یاد نگرفتهاید، برگردید و دوباره مطالب قبلی را مطالعه کنید.
اگر پس از خوانش صحیح و تقطیع درست چند مصرع از یک شعر، تعداد هجاهای ما با مضرب ۴ (۸هجایی، ۱۲هجایی، ۱۶هجایی و ۲۰هجایی) و یا مضرب ۳ (۶هجایی، ۹هجایی، ۱۲هجایی و ۱۵هجایی) بودند، قطعا وزن و بحر ما سالم خواهد بود و طبق مضرب (۳ یا ۴) دستهبندی میکنیم (یعنی ۴تا۴تایی یا ۳تا۳تایی)و در غیر اینصورت، یکی از وزنها و بحرهای #مزاحف خواهد بود که هر دو روش را ترکیبی امتحان میکنیم (۳تایی ۴تایی ۴تایی ۳تایی و...)
@shaershow
#آموزش_وزن_و_عروض
#جلسه_پنجم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#اختیارات_شاعری
در جلسه قبل با نحوه #تقطیع آشنا شدیم و عرض شد که چه برای سرودن و چه برای تشخیص وزن (با هدف یادگیری یا نقد) باید چهار مرحله را پشت سر هم بگذاریم.
قبل از اینکه موضوع امروز را شروع کنیم ذکر یک نکته ضروری است که وقتی ما میگوییم #شعر_کلاسیک موزون و ریتمیک است، یعنی باید تعداد هجاهای تمام مصرعها با هم برابر باشند!
زمانی که ما ریتم شعر را فهمیدیم و بعد از خوانش و تقطیع صحیح و مشخص کردن هجای هر بخش(کوتاه، بلند یا کشیده) و سپس از بین #ارکان_افاعیلی(اصلی و یا فرعی) وزن مطابق با ریتم شعر را پیدا کردیم؛ در اصل، به وزن شعر مورد نظر رسیدهایم.
ولی گاهی علارغم خوانش و تقطیع صحیح و همچنین مطابقت ریتم شعر با یکی از اوزان (معروف یا مهجور)؛ بین هجاهای تقطیع شده با اجزا #ارکان_افاعیلی وزن انتخابی، مطابقت کامل وجود ندارد!
توضیح آنکه وزنها نیز مانند مصرع #تقطیع میشوند!
ببینید:
فا/ع/ِلا/تُن
هر/کِ/چی/زی
فا/ع/ِلا/تُن
دوس/ت/دا/رد
فا/ع/ِلا/تُن
جا/نُ/دل/بر
فا/ع/ِلا/تُن
وی/گ/ما/رد
اگر انواع هجاها (کوتاه، بلند و کشیده) و علایم اختصاری آنها را خوب یاد گرفته باشید، متوجه مطابقت صددرصدی شعر تقطیعشده و وزن تقطیعشده، در مثال بالا خواهید شد.
حالا به این مصرع دقت کنید:
کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد
#سعدی_علیه_الرحمه
فا/ع/ِلا/تُن
هر/کِ/در/پا
فا/ع/ِلا/تُن
ی/ت/می/رد
فا/ع/ِلا/تُن
جا/بِ/شی/ری
فا/ع/ِلا/تُن
نی/س/پا/رد
دقت کردید؟!
در ابتدای رکن دوم که باید از #هجای_بلند (فا)علاتن استفاده میشد؛ از #هجای_کوتاه (ی) استفاده شده است!
علارغم این عدم مطابقت شعر با وزن، ضربهای به ریتم و آهنگ شعر وارد نشده و وزن، سلامت خود را حفظ کرده است.
به این نحوه استفادهها، #اختیارات_شاعری گفته میشود.
یعنی در مواردی که خللی به ریتم و آهنگ شعر وارد نمیشود، شاعر میتواند این #مطابقت_اعتباری را رعایت نکند که طبیعتاً دست شاعر در انتخاب کلمات مناسبتر، باز خواهد بود.
اختیارات شاعری بر دو قسم است:
الف. اختیارات زبانی
ب. اختیارات وزنی
ما در این جلسه آموزشی به دنبال بیان انواع و اقسام مختلف این اختیارات نیستیم؛ چرا که از حوصله شما و این جلسه خارج است.
آنچه مهم است، وزن و ریتم شعر است و اگر در خوانش شعر، اشکال و سکتهای مشاهده نمیشود، دیگر مهم نیست که چه نوع اختیاراتی استفاده شده است.
در عین حال، خالی از لطف نیست که برخی از اختیارات شاعری پر کاربرد را ضمن یک مثال در اینجا بیاوریم:
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
#محمدحسین_ملکیان
۱. آخرین هجای هر مصرع، لزوما بلند به حساب می آید.
با هم این دو مصرع زیبا را تقطیع میکنیم:
دی/یا/نت/بر
سی/یا/ست/چی
رِ/شد/آ/ری
ج/ها/فه/مید
رِ/ضا/جا/نس
ت/شا/هِ/مر
دُ/مِ/ای/را
ر/ضا/خا/نَ
وزن این دو مصرع، #مَفاعیلُن_مَفاعیلُن_مَفاعیلُن_مَفاعیلُن هست
ببینید:
دی/یا/نت/بر=مَ/فا/عی/لُن
سی/یا/ست/چی=مَ/فا/عی/لُن
رِ/شد/آ/ری=مَ/فا/عی/لُن
ج/ها/فه/مید=مَ/فا/عی/لُن
رِ/ضا/جا/نس=مَ/فا/عی/لُن
ت/شا/هِ/مر=مَ/فا/عی/لُن
دُ/مِ/ای/را=مَ/فا/عی/لُن
ر/ضا/خا/نَ=مَ/فا/عی/لُن
اگر دقت کنید آخرین هجای مصرع اول به هجای کشیده ختم شده(مید=_/U) و اگر بخواهیم آن را هجای کشیده به حساب بیاوریم تعداد هجاهای این مصرع از تعداد هجاهای وزن #مَفاعیلُن_مَفاعیلُن_مَفاعیلُن_مَفاعیلُن (۱۶هجا) بیشتر(۱۷هجا) میشود!! بنابراین «چون ریتم مصرع در این وزن حفظ میشود و خللی هم به آهنگ آن وارد نمیشود» این هجا را بلند به حساب میآوریم.
به همین سادگی!
در مصرع دوم نیز علارغم اینکه باید به هجای بلند ختم شود مَفاعی(لُن) ولی به کوتاه(نه=نَ=U) کوتاه ختم شده است.
با اینکه در این مصرع، بر خلاف مصرع قبلی، تعداد هجاها(۱۶) با تعداد هجاهای وزن(۱۶هجا) برابر است ولی «چون ریتم مصرع در این وزن حفظ میشود و خللی هم به آهنگ آن وارد نمیشود» این هجا را بلند به حساب میآوریم.
به همین راحتی!
۲. بلند حساب کردن هجای کوتاه:
همانطور که در تقطیع مصرع دوم ملاحظه میفرمایید، در چند مورد باید هجای بلند میآمد ولی هجای کوتاه آمده که با علامت * آنها را مشخص میکنم:
رِ/ضا/جا/نس=مَ/فا/عی/لُن
ت/شا/هِ*/مر=مَ/فا/عی*/لُن
دُ/م*ِ/ای/را=مَ/فا*/عی/لُن
ر/ضا/خا/نَ=مَ/فا/عی/لُن
ولی «چون ریتم مصرع در این وزن حفظ میشود و خللی هم به آهنگ آن وارد نمیشود» این هجا را بلند به حساب میآوریم.
🔰
🔶 @shaershow 🔶
〰〰〰〰〰〰〰