🌙 وصدای قدم ماه خدا می آید...
💭 پیامبر مهربانی ها:
💠چون رمضان آیددرهای بهشت بازشده و درهای دوزخ بسته گردد وشیاطین به زنجیر کشیده می شوند.
#رمضان_شهر_الغفران
#ماه_خودسآزی
1️⃣ #شهید_فخری_زاده
2️⃣ #کشتی_ساویز
3️⃣ #نطنز
بزنند ⬅️ نزنیم ⬅️ دوباره میزنند
عدم واکنش 🔄 گستاخی دشمن
🍃 #برگی_از_یک_کتاب
📓 نام کتاب : " رویای بیداری "
✍ نویسنده : " نسرین پرک "
📑 ناشر : " ستاره ها "
📖 توضیحات :
بله گفتم و اینجا بود که خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود. بلهای برای حضور در صف مدافعان حرم ...
📗 کتاب #رویای_بیداری روایت مردیست که فرمان خدا را بر احساس خود ترجیح داد: «کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.»
📕 خاطرات شفاهی خانم #زینب_عارفی همسر #شهید_مدافع_حرم ، #مصطفی_عارفی به قلم #نسرین_پرک ، راه و رسم زندگی مومنانه را به نمایش میگذارد. حتما این کتاب رابخوانید.
📚 #معرفی_کتاب
سلام بر مجاهدین راه حق و آزادی
سلام بر پیردلان هوشیار و مخلص
سلام بر مردان راستین خدا
سلام بر رزمندگان غیور اسلام
دین محمدی و اسلام شریعت محمدی اسلام
محمد و علی و فاطمه و الحسنین و تسه المعصومین من ذریه الحسین به رهبری امام خامنه ای مدظله در عصر غیبت ان شا ءالله
به زمان ظهور و نصرت الهی خویش نزدیک است
بپاخیزید مدافعین حرم آل الله که پیروز و فتح نهایی عن قریب نزدیک است به حول و قوه الهی
ان تنصر الله ینصروکم و یثبت اقدامکم
نور خدا متجلی خواهد شد
وعده الهی محقق خواهدشد
بیدار باشید و هوشیار یاران
طلیعه ی نورالهی محقق خواهد شد
سروش .ش
#بصیرت
#مدافع
#ولی_فقیه
#پیروز_نزدیک_است
#سروش_ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یڪروایتعاشقانہ💍
در زدند ، پیك بود
نامہ آورده بود قلبم ریخت
فکر کردم شهید شده
وصیت نامہ اش را آورده اند
نامہ را گرفتم باز کردم
یك انگشتر عقیق برایم فرستاده بود
از جبهہ نوشته بود
این انگشتر را فرستادم
بہ پاس صبرها و تحمل هاے تو
بہ پاس زحمتهایے کہ کشیده اے
این را بہ تو هدیہ کردم
آرام شـدم🙃💜
شهید صیاد شیرازے
یادگاران ج¹¹، ص³⁷
🌿✾
🖍یاد جبهه بخیر که دانشگاه خود سازی بود و کنکورش صداقت و اخلاص و متون آنرا انتشارات شهادت در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند.
🖍یاد موقعیت هایی بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود وقرارگاههایی که دل را بی قرار میکرد
🖍یادسنگر بخیر که به غار ثور میماند وایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود.
🖍یاد جاده بخیر که ترجمه صراط المستقیم بود وبه تفکر چپ وراست مهر باطل شد می زد
🖍یاد معبر بخیر که به پل صراط می ماند و به سنگر کمین که فاصله بین دنیا وآخرت بود
🖍یاد آبادان بخیر که به آبادی دل می پرداخت، خرمشهر که خرم به خون شهیدان شد، بستان که مزرعه عشق بود وسوسنگرد که بالاله وسوسن انس گرفت
🖍یاد هویزه بخیر که علم الهدی راتربیت کرد، دهلران که مردمان ساده ای داشت، موسیان که قوم موسی را به مسخره گرفت، مهران که بوی مهربانی میداد. کله قندی که مرگ در آن از عسل
شیرین تر بود، قلاویزان که نردبان عروج بود و مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو میکرد.
🖍یاد هور العظیم بخیر که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت، کارون که بارها به رنگ خون در آمد و اروند که روند جنگ را تغییر داد
🖍یاد فاو بخیر که کلاس وفاداری بود، دریاچه نمک که دل را به شور میانداخت و کانال ماهی که به زیبایی آکواریوم پایان داد.
🖍یاد شلمچه بخیر که تکرار اُحُد وعاشورا بود وطلایه که ارزش طلا را شکست.
🖍یاد کلاه آهنی بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود وپلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
🖍یاد لباسهایی بخیر که هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده وبی اتو بودند
پوتین هایی که بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.
🖍یاد آفتاب جبهه بخیر که به گرمی می تابید وماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.
🖍یاد گلوله هایی بخیر که قاصد وصال بودندو ترکش هایی که امر به معروف
می کردند.
🖍یاد گونه هایی بخیر که برآن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود وقنوتی که درآن توفیق شهادت طلب می شد
🖍یاد جهان آرا بخیر که به آرایش جهان پرداخت، نامجو که به دنبال نام ونشان نبود ،کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی برای خود نساخت، چمران که معلم اخلاق بود، زین الدین که زینت دین بود، باکری که مجسمه اخلاق بود ، خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد آبشناسان که کسی او را نشناختو صیاد که دلهارا شکار میکرد.
🖍یاد پیکرهایی که هیچگاه برنگشت، یاد مادرانی بخیر که بی صدا میگریستند وبچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.
🖍یاد لبخندهایی بخیر که قهقهه شهادت بود، دستانی که به عباس اقتدا کردند وپاهایی که زوتر به بهشت پیوستند.
🖍ما ماندیم وما،ما ماندیم ودرد فراق یاران
🖍ما ماندیم و بار مسئولیت،، ما ماندیم وشرمندگی.
🖍خدایا در محضر شهدا ما را شرمنده مکن
♡﷽♡
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#29
زندگی کتایون با ما جمعمون رو گرمتر و سرگرمیهامون رو بیشتر کرده بود
اگرچه خیلی هم رو نمیدیدیم!
طبق قراری که تعیین کرده بودیم چهار قرار بعدی شنبه 20 آپریل، شنبه 18 می، شنبه 15 ژوئن و شنبه 20 ژولای بود که خیلی زود اولینش رسید
اونهم درحالی که با شروع امتحاناتم سه روز فاصله داشتم!
تصمیم گرفتم هرچه سریعتر قرار رو برگزار کنیم و بعد تمرکزم رو بگذارم روی درس و این چند هفته مداوم مطالعه کنم
به همین مناسبت صبح روز تعطیل نسبتا زود بیدار شدم و صبحانه ای که خیلی وقت بود هوس کرده بودم درست کردم
داشتم یه همی به حریره ای که درست کرده بودم می زدم که ژانت بالاخره از اتاقش بیرون اومد
قبل از اینکه وارد آشپزخونه بشه بلند گفتم سلام
وارد شد و با لبخند گفت: سلام چرا هیچ وقت نمیذاری من سلام کنم اول!
_ توی دین اسلام سلام کردن هم ثواب داره
با چشم هایی که هنوز اثر خواب توش دیده میشد و گرد هم شده بود گفت:
_ واقعاً؟
_ آره مخصوصاً اونی که اول سلام کنه
_ خب چرا؟
_ چون باعث بهبود و تحکیم روابط اجتماعی و جاری شدن محبت بین آدم ها میشه
فضای زندگی در جامعه اسلامی باید بر پایه محبت باشه
این خیلی مهمه
یکی از ویژگیهای پیغمبر ما اینه که کسی نتونست هیچ وقت اول بهش سلام کنه حتی به بچه ها اول خودش سلام می کرد
_ چه جالب!
بالای سر قابلمه ایستاد و بو کشید: این چیه جدیده؟
_ این حریره بادام
مقوی و خوشمزه البته در اصل غذای بچه هاست ولی من هوس کرده بودم امروز
خندید_ پس باید غذای بچه ها رو بخوریم امروز
_حالا بخور اگه بد بود بعد مسخره کن!
چای رو که حالا دم کشیده بود توی فنجون ها ریختم و صدام رو بلند کردم: پاشو دیگه شاهزاده لنگ ظهره
یا نه میخواید صبحونتونو بیارم تو تختتون؟
ژانت پرسید: راستی امتحان اولت چه روزیه؟
داشتم جوابش رو میدادم که در اتاق باز شد: سخنرانی نکن موفق شدی بیدارم کنی
وارد سرویس شد و منم جوابم رو کامل کردم
...
بعد از صبحانه به ملاحظه امتحان من خیلی زود شروع کردیم
اول هم من؛
_بسم الله الرحمن الرحیم
جزء یازدهم سوره توبه آیه ۱۲۸ وصف پیامبره
خیلی زیباست به حدی که واقعا آدم رو به هیجان میاره
من اولین باری که این آیات رو خوندم با اینکه اصلا توی این فضاها نبودم بی اختیار کلی گریه کردم که واقعاً ممکنه من یه همچین کسی رو داشته باشم توی زندگیم که با سختی من سختی بکشه تمام تلاشش رو بکنه که من رو هدایت کنه نسبت به من مهربان و رئوف باشه برای من دل بسوزونه؟
خب من چرا قبول نکنم چرا باید این محبت رو پس بزنم منم که همیشه دنبال همین میگشتم!
کتایون_ متوجه منظورت نمیشم مگه تو یه خانواده مذهبی نداری مگه از اول مسلمون نبودی؟
لبم رو به دندون گرفتم و ریز خندیدم
چه اشتباه فاحشی!
ناچار توضیح دادم:
_ چرا هم خانواده مذهبی دارم هم از اول توی شناسنامه مسلمان بودم اما تا چند سال پیش در نگاه به اسلام مثل شما بودم یا حتی تند تر از شما
تعجب دوید توی صورتش:
_ چطور؟
_خب... از وقتی که خودم رو شناختم همیشه پر از سوال بودم اما به خاطر اینکه پدر و مادرم ناراحت نشن هیچ وقت سوال هام رو نپرسیدم و این شکاف هی عمیق تر و عمیق تر شد تا این که وارد دانشگاه شدم
فضای جدید دوست های جدید؛
کم کم تغییر کردم
اول ذهنی و درونی و بعد بیرونی
نمیخواستم بیشتر از این توضیح بدم برای همین پل زدم:
_ اما یک اتفاق باعث شد یکم بیشتر دقیق بشم و فکر کنم و تحقیق کنم و بعد کم کم همه چیز رو درک کردم و کنار هم گذاشتم و به یک منطق منظم و کامل رسیدم و قبولش کردم همین...
_ چه اتفاقی؟
_ فعلا برگردیم به بحث حالا شاید یه روزی حوصله داشتم براتون تعریف کردم
داره دیرم میشه!
سوره یونس آیه ۹۲ یه چیزی بگم دربارش
یه محقق فرانسوی که روی بدن مومیایی یکی از فراعنه کار میکرده متوجه وجود املاح نمک درون بدنش میشه که موید غرق شدگیه
قاعدتاً کسی که اینهمه نمک روی سطح پوستش باشه غرق شده و بعد از آب گرفته شده و مومیایی شده و خب غرق شدن یه فرعون خیلی اتفاق نادریه
مهمتر از اون بخاطر غرق شدن این بدن باید فاسد میشده ولی سالم مونده بوده
اون محقق وقتی متوجه میشه به این نکته در قرآن اشاره شده و خداوند تعهد کرده بدن فرعون رو برای آیندگان سالم نگه داده شگفت زده میشه از این اشاره و بعدها با تحقیق مسلمان میشه...*
یه کتاب هم نوشته به نام "مقايسه اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم"
دوست داشتید میتونید بخونید
جزء دوازدهم سوره هود آیه 37
درباره قضیه ساخت کشتی نوح روایتی هست که میگه خداوند وعده عذاب خودش رو مدام به تاخیر میانداخت ۷ سال ۷ سال تاریخ رو تغییر می داد و این باعث شده بود که طرفداران نوح به شک بیفتن و هر بار ریزش میکردن
ژانت_خب چرا باید اینکارو بکنه؟
_چون میخواد ظرفیت قوم رو به سطح یقین رشد بده
این تصمیم ادامه پیدا میکنه تا وقتی که باز اعلام میکنه به نوح که عذاب ۷سال دیگه
عقب افتاده و باید انتظار بکشید و نوح هم به همون تعداد اندک باقیمونده خبر میده
و دیگه هیچ کسی کافر نمی شه و همه این جمعیت اندکی که موندن میگن خب باشه هفت سال دیگه صبر میکنیم
خدا که دروغ نمیگه حتما لازمه
و اونجا خدا اون تاخیر رو ملغی میکنه و همون سال عذاب نازل میشه
خدا فقط منتظر بود این اجتماع به یقین کامل برسه تا لیاقت سوار شدن به این کشتی و درک این معجزه عظیم رو پیدا کنه
برای خدا مهمه کسی که ادعای ایمان میکنه حرف خدا رو باور میکنه یا نه؟
کتایون_خب این ظلم به آدم های خوب و آماده امت نیست؟
_کار گروهی یعنی نمره گروهی
اگر اینجوری نباشه که هیچ وقت رشد اجتماعی صورت نمیگیره هیچ وقت توازن در رشد صورت نمیگیره فقط خوبا رشد میکنن ولی اینجوری خوب ها خوب سازی میکنن
یعنی برای موفقیت ناچارن همراه خودشون دیگران رو هم رشد بدن این تنها راه حداکثری کردن رشده
حالا در مورد آیه ۴۰ وقتی خدا میبینه که تعداد خیلی کمی به حضرت نوح ایمان آوردن و چند جفت از حیوانات فقط قراره درون کشتی باشن چرا دستور میده کشتی به این بزرگی و عظمت رو بسازه؟
شاید کنایه میزنه به اینکه این کشتی برای همه اهل منطقه جا داشت حتی تا آخرین لحظه قبل از نزول عذاب و کسی نمیتونست بگه خدا ما رو رها کرد
این خودشون بودن که نخواستن همراه بشن
آیه ۸۶ این باقیمانده خدا(بقیه الله) چیه که برای مومنین بهتره؟
روش فکر کنید
۱۱۷ خیلی مهمه!
یک جامعه تا زمانی برای خدا ارزش تحمل و فرصت دادن داره که یه عده توش در صدد اصلاح باشن ولی جامعه بی تفاوت به گناه که دیگه امیدی به ایجاد تغییر درش وجود نداره دقیقا همون جامعه ایه که نزول عذاب رو خواهد دید
پس انحطاط جامعه زمانی رخ میده که روحیه اصلاح گری از بین بره و بی تفاوتی حاکم بشه و افراد مصلح رو محجور یا حذف کنن*
آیه ۱۱۹ خدا میفرماید انسانها رو آفریده که با محبت نجاتشون بده!
بعضی جملات قرآن اونقدر زیباست که آدم حیفش میاد عربیش رو نخونه
یعنی همش همینطوره اگر درست بهش نگاه بشه
در زبان اصلیش کلی کد و پیام وجود داره که در ترجمه ها نیست برای همین هم ما عربی رو حتما یاد میگیریم چون زبان قرآنه و قرآن مهمترین داشته ماست
آدم یه فیلم هم می خواد ببینه ترجیح میده زبان اصلی ببینه بعد کلام خدا رو صرفا با ترجمه بخونیم؟! مثل از سر باز کردنه
_ خب چرا عربی؟!
_ بالاخره باید یه زبانی میداشت دیگه که طبعاً بقیه مردم جهان هم باید اون زبان رو یاد می گرفتن همه مردم جهان که یک زبان ندارن درسته؟
اینکه چرا عربی خب پیامبر این دین عرب زبانه مردمشم همینطور نمیتونه به زبان دیگه ای صحبت کنه با مردم خودش اول اونا باید حرفش رو بفهمن تا بعد بخواد دینش رو گسترش بده
اما کلی دلیل دیگه هم داره یکیش کامل بودن زبان عربیه که هر زبان شناسی اینو تصدیق می کنه که با یک کلمه قد یه جمله حرف می زنن برای هر تعبیری کلمه متفاوتی دارن چند نوع فعل برای یک کار استفاده میکنن که هر کدوم تعریف خاص خودشو داره
شما تو همین کتابی که دارید میخونید تعداد واژه های عربی و ترجمه فارسی یا انگلیسیش رو بسنجی متوجه می شی که چقدر کوتاه تره و درنتیجه برای پیامرسانی مناسبتر
بعدم یه آیه دیگه هست که میگه اگر قرآن یعنی معجزه ای که بنا بود نازل بشه به زبان دیگری جز عربی نازل میشد شما عربها دیگه بهش ایمان نمی آوردید ولی بقیه ایمان میارن!
خب این امتیاز ماست...
و خدا به هدایت همه آحاد بشر فکر میکنه
و کلی دلیل دیگه...
سوره یوسف آیه ۶ ببین از منظر قرآن چجوری نعمت بر یک نفر تمام میشه
تمام نعمت یعنی تمام امکانات و استعدادهایی که انسان در اختیار داره با نظر لطف خدا و تلاش خودش هدر نره و کامل استفاده بشه
همون چیزی که همه ما در همه امور دنبالشیم راندمان بالا
حالا از نظر قرآن این نعمت ها کی کاملا استفاده شده؟
وقتی در جهت بندگی خدا قرار بگیره و نهایت کارکردش رو برای یک هدف الهی خرج کنه
چون با این منطق اون تلاش و استعداد هدر نرفته و ذخیره شده برای آخرت فرد
از این جهت بهش میگن تمام کردن نعمت
مثل تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی بدون هدر رفت!
این نهایت استفاده ایه که انسان میتونه از زمان و امکانات و استعدادهاش بکنه
هر چیزی جز این باشه خسران و ضرر و موجب حسرته
آیه ۱۵ ؛ یوسف با فرمانبرداری از خدا و گناه نکردن در ابتدا اذیت میشه به زندان میافته ولی در نهایت باعث بزرگی و قدرت و شوکت و مکنش میشه اگر اون زندان نبود اون مکنت هم نبود
احوالات انسانها هم همینطوره سختی های مقطعی گاهی مقدمه خیرات خیلی بزرگه منتها ما که کشف و شهودی نداریم از هیچی خبر نداریم صبر هم نداریم فقط ناله میکنیم
تمام این سیر رو باید دید نباید فقط مقطعی نگاه کنی مثل کسی که وقتی ورزش می کنه فقط درد عضله هاش رو حس می کنه اگر خسته شد و رها کرد نتیجه رو از دست داده
ولی اگر تونست تحمل کنه هدفش رو دنبال کنه و اون تمرینات به ظاهر سخت مستمر انجام بده،
عضلات قوی و اندام متناسبی خواهد داشت
در آینده میتونه مسابقات شرکت کنه و حرف برای گفتن داشته باشه
هدف ما هم تو این دنیا رشد و پرورشه!
آیه ۴۰
خداوند این آیه رو در مقابل بت ها عنوان میکنه
چون قبلا هم گفتم هیچ کدوم از خدایان قبلی و کاهنان شون و معابد شون سایر خدا ها رو نفی نمی کردن فقط میگفتن ما قویتر هستیم
اما این خدا هیچ خدایی رو در کنار خودش تحمل نمی کنه و میگه فقط منم بسیار پرقدرت بسیار مواخذه کننده!
فقط من اونا اصلا هیچی نیستن که بخوان با من قیاس بشن
خب حالا یه سوال این روحیه از کجا میاد و چرا تو بقیه خدایان نیست؟
چشمی توی نوشته هام چرخوندم و چون بقیه هم سکوت کرده بودن گفتم:
جزء سیزدهم آیه 87 یوسف؛ تنها کافران از رحمت خدا معیوس می شوند!
روایتی هست که میگه بدترین گناه روی زمین ناامیدی از رحمت خداست
ما اصلا نمیفهمیم خدا چقدر مهربونه!
کتایون برای خوردن آب بلند شد
همین که در یخچال رو باز کرد گفت:
اینجا چقدر خلوته
فکر کنم یه خرید باید بریم!
لیوان آبش رو یک نفس سر کشید و برگشت سر میز:
خب ادامه بده!
_باشه
آیه 105
همه جهان طبیعت کائنات موجودات حتی اجسام بیجان همه چیز نشانه ست
برای کسانی که درخواست نشانه دارن!
اینهمه معجزه در عالم هست و ما درخواست معجزه میکنیم!
انسان اگر با این دید به دنیا نگاه کنه هم ایمانش قوی میشه هم لذتش رو میبره هم دیگه آسیب و صدمه ای به هیچ چیز اعم از انسان و حیوان و طبیعت وارد نمیکنه
کتایون_سوره رعد آیه یک رو ببین
مگه این کتاب برای هدایت انسانها نازل نشده؟
پس چرا بعضی جاها طوری صحبت میکنه که ما نفهمیم مثل حروف مقطعه
چه دلیلی داره برای رمزی صحبت کردن اگر قرار بر اینه رمز ها رو ندونیم چرا نازل می شه اگر قرار بود بفهمیم چرا توضیح نمیده؟
_ این ها اسرار خاصی هستن که به رمز بیان شدن
ولی قطعاً بیان شدن که ما بفهمیم شون
_ پس چرا نمیدونیم؟
_ چون نقشه خون نداریم!
کسی که علم کتاب رو بدونه و بتونه تشریح کنه
_خب چرا خدا همچین کسی رو برای ما قرار نداده؟
_شاید هم قرار داده ولی ما سراغش نرفتیم
حالا بعدا دقیقتر درباره این موضوع توضیح میدم
همین آیه ۲۸ یک پیام داره: انسان تو کمال گرا خلق شدی و جز خدا که بی نهایته با هیچ چیز آرامش پیدا نخواهی کرد
_ولی خیلی ها با همین لذت های شناخته شده خوشن
_گفتم آرامش
این سبک زندگی همیشه ناآرامی توش حس میشه
انسان فقط تلاش میکنه با دلمشغولی عاطفی و کار و امکانات تفریحی پرش کنه
اون قدر سر خودشو گرم میکنه که به چیزی فکر نکنه
حتی وقتی کسی میخواد سوالی ازش بپرسه که یه ذره چالش برانگیز باشه فوری گارد میگیره
یه جورایی توی پیله ی خودش محبوسه
خبر از بیرون نداره و نمیخواد که داشته باشه با پیله خودش خوشه ولی آخه همونم موقتیه
ویروسی شده به جای درمان مسکن میخوره ولی بالاخره یه روزی این ویروس از پا درش میاره
همه مناسبات و روابط انسانی همون شغل همون پول همون جایگاه همون رفاه سراسر تزلزله با یک اتفاق کوچیک نابود میشه یا به خطر میفته و فقط دغدغه نصیب انسان می کنه
ورشکستگی بیماری شکست عشقی بحران و...
به هیچ وجه ثباتی نیست این لذت های زودگذر و فناپذیر در همون لحظه وقوع در خطر سقوط هستن
به هیچ وجه امنیتی وجود نداره همون لحظه لذت میتونه لحظه عذاب باشه
تو داری میری به سمت یک مسافرت خوب که لذت ببری واقعا هم خوشحالی همون لحظه تصادف میکنی بهترین و عزیزترین کسانت رو از دست میدی
اتفاقاً فقط کسی که بیثباتی لذات دنیایی رو درک کرده باشه و روشون حساب صددرصد باز نکرده باشه میتونه ازشون لذت هم ببره چون هدف قرار نداده که نگران از دست دادنش باشه یا در صورت از دست دادن به پوچی برسه
آدمی زرنگه که هم از موقعیتهای دنیا به نحو احسن و تا جایی که امکان داره استفاده کنه و هم تبدیل شون کنه به موقعیتهای ابدی همون تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی که گفتم
خدا که فرمول رو در اختیارما گذاشته گفته می تونی از این فرصت های فانی هم استفاده کنی هم لذت ببری هم فرصتهای ابدی به دست بیاری خب چی بهتر از این؟
ژانت_خب اون فرمول چیه؟
_هر کاری می کنی برای خدا باشه
با این نیت زندگی کن
تو که به هر حال به خدا نیازمندی خدا هم که تو رو دوست داره تو ام که قاعدتا باید خدا رو دوست داشته باشی چون اون از همه بیشتر دوستت داره همه دار و ندارت از اونه
با این کار هم که نهایت سعادت رو به دست میاری
خب چرا اینکارو نکنی؟
مکث کوتاهی کردم
بعد دوباره ادامه دادم:
در مورد آیه ۱۲ سوره ابراهیم یه چیزی بگم کاملا تجربیه
حالا میتونید بپذیرید یا نه
هر چی در پذیرش اسلام پیش میری و سبک زندگیت رو بیشتر باهاش منطبق می کنی احساس میکنی با کائنات در قوانین خلقت همسو شدی و به منطق هستی نزدیک شدی و لذت میبری از درک پدیدهها و فلسفه اتفاقات که کمکم برات مقدور میشه
انگار یه چشم جهان بین بهت دادن
مثل همون وقتی که تمرین بدنسازی میگیری از مربیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جوون های الان ما از جوون های زمان جنگ بهترن
🎤 استاد_رائفی پور
CQACAgQAAxkDAAEndhNgZYnTJHg3CmCQSk3oZXU4w80W8wACsgYAAmVHkVGot1rAliSb8x4E.mp3
6.39M
🍃اسمتو بردم زیر بارون
🍃بارون گفت حسین
🎤کربلایی سیدرضا_نریمانی
#شور_احساسی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله ❤️
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع