سر #نماز مثل حرم امام رضاست،
کفشاتو میدی به کفشداری تا بری زیارت،
بدون فکر کفش، بری دیدار!
"فَاخلَع نَعلَیک"
سر نماز کفشاتو یعنی غصه های دنیاتو از ذهنت دربیار بده به خدا،
فقط دیدار!
بعد از نماز میبینی خدا کفشاتو واکس زده بهت تحویل داده!
#استاد_پناهیان
°•|🌿🌹
#شهید_محرم_ترک
#اولین_شهید_مدافع_حرم
#ولادت : ۱۳۵۷/۱۰/۱
#محل_تولد : ازنا - لرستان
#شهادت : ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
#محل_شهادت : دمشق - سوریه
🔹🔷💠🔷🔹
💢 #برگی_از_خاطرات
🔹یک شب بعد از هیئت فهمیدند که مسئول هیئت رفته و ممکن است دیگر هیئت برپا نشود.
🔹محرم گفت «چرا ناراحتید مسئول هیئت رفته که رفته، مهم #پرچم_حضرت_زهرا(س) است که باید بالا باشه، به نظرم پول روی هم بگذاریم و هر هفته خانه یکیمون هیئت بگیریم.»
🔹بچهها از خدا خواسته قبول کردند و گفتند «خودت باید مسئول هیئت بشی» قبول نمیکرد و میگفت من #خادم_هیئتم، هر هفته خودش پرچمها را میزد، چراغ هیئت را شروع میکرد، ایستگاه صلواتی راه میانداخت، نمایشگاههای مختلف برگزار میکرد.
🔹به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی داشت، همیشه آخر هیئت سفارش میکرد #روضه_حضرت_زهرا (س) بخوانند تا روزی هیئت زیاد شود...
#سالروز_ولادت
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#تلنگر
اول به خودم
میگفت :
میدونی کِی از چشم خدا میوفتی؟؟
زمانی که آقا امام زمان (عج)
سرشو بندازه پائین و
از گناه کردن من #خجالت
بکشه
ولی من انگار نه انگار
بیاید
#نذاریم_کارمون_به_اون_جاها_برسه...‼️
⚘﷽⚘
📜فرازے از وصیتنامه شهیـد
به همه شما وصیت می کنم همه شمایی که این صفحه را می خوانید قرآن📖 را
⇜بیشتر بخوانید
⇜بیشتر بشناسید
⇜بیشتر عشق بورزید
⇜بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید
⇜بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید
سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد
نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
#شهیـد_سیدمجتبی_علمدار🌹
#شهدایی
⚘﷽⚘
#داستان_شهدا
یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد، به پوستر حاج همت روی کمدش اشاره کرد و گفت: وصیت من همان جمله حاج همت است: با خدای خود پیمان بستهام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن، آرام و قرار نگیرم
از خاطرات شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی
⚘﷽⚘
🌹#سیره_شهید...
هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند،
بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت:
من می روم وضو بگیرم. در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید.
نا خودآگاه ماهم ترغیب می شدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت می کردیم.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
#شهدایی
🌷
⭕️ جنگی که بود، جنگی که هست...
🔸به احترام خون #شهدا بگوییم «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت» و دیگر هیچ؟ آیا فقط همین؟
🔹شده است بگوییم به احترام خون شهدا #بیتالمال را غارت نکنید و در برخورد با مفسدین اقتصادی و صاحبان فیشها و املاک نجومی این همه استخاره نکنید؟
🔹شده است بگوییم به احترام خون شهدا مبارزه با فقر و فساد و تبعیض را به رسمیت بشناسید و به بدن نحیف منصور نظریها و کارگران #شلاق نزنید؟
🔹شده است بگوییم به احترام خون شهدا به فکر محرومین و #مستضعفین عالم باشید و دست از مبارزه با آمریکا نکشید؟
📌برگرفته از یادداشت #وحید_جلیلی با عنوان «جنگی که بود، جنگی که هست»
#عاشقانه_شهدا
#همسرانه
داشت جون میداد
فقط گفت : « آقا جان نوکرتم ... ! »
و سرش افتاد
بچه ها ساکش رو وارسی کردن
یه دفترچه خاطرات بود که روش با خط خوش نوشته بود : « تقدیم به همسر عزیزم 🌷😇 »
اومدن دفتر 📒رو توی ساک بذارن که از لای اون یه پاکت نامه 💌افتاد زمین
پاکت سنگین بود ... بازش کردن ، یه #حلقه توش بود و یک #نامه ... 😞
خوندنش ، فقط نوشته بود : « #نوکرت_تو_بهشت_منتظرته❤️»
⭕️دلت که برای کسی تنگ میشه
چهارتا عکس ازش میبینی
بهش زنگ میزنی، صداشو میشنوی
اگر امکانش باشه میری میبینیش…
دلت که برای کسی تنگ میشه،
واسه رفع دلتنگی کلی راه هست…
دلم برای شما تنگ شده😔
اما نه عکسی
نه شماره تماسی
نه لیاقتی که صداتو بشنوم
نه چشمی که چهره زیباتو ببینم…
دلم برای شما تنگ شده🍂
و مثل همیشه
کتاب دعام رو باز می کنم:
سلامٌ علی آل یس …🥀
#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی_(عج)
#شهیدی_که_مادرش
#صدایش_را_ازمزارش_میشنود
روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت - #مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر #جدم #حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور #تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم #سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر #مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل #قبر سید مهدی مرا #صدا می زند و چند بار می گوید: - #مامان!
سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.
سید احمد غزالی (برادرشهید)
آخرین باری که می خواست #اعزام شود. با همه #خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: - داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن.
خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم.
شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
#شهید_سید_مهدی_غزالی🌷
❌و ما چه می دانیم کربلای چهار یعنی چه؟
یه روز از یکی از رزمنده های جنگ یه جمله شنیدم خیلی عجیب بود
❌گفت ستارگان آسمان اروند،صحنه هایی را دیدند که خورشید تا قیام قیامت از دیدن آن محروم است!
گفتم خدایا این چی داره میگه؟
مگه کجا بوده؟
میخوای بدونی کربلای چهار چه خبر بود؟
پس با چشم دل بخون:
❌جنازه بچه ها روی هم تلنبار شده بودند،بعضی سر نداشتند،بعضی دست و پا نداشتند،از بعضی فقط گوشت و استخوان در لباس غواصی باقی مانده بود،آرام آرام بدن آنها را از سیم خاردار ها جدا میکردیم و به هم گره میزدیم و در آب رها میکردیم،دو نفر بسیجی اول طناب را میگرفتند و دو نفر آخر طناب که شهدا را به عقب برگردانیم،
در تاریکی اروند،صفی از پیکر پاره پاره شهدا در آب روان بود،
اروند شاهدی صحنه هایی از منتها الیه مظلومیت و شجاعت و ایثار بود
فکرم به پرواز درآمد،خدایا!میان این همه انسان که در شهرها در خانه های گرم و نرم خود خوابیده اند،چند نفر چنین صحنه هایی به مخیله شان خطور می کند؟
چند نفر باور میکنند که این جوانان برای امنیت و آسایش آنها اینچنین از همه چیز خود گذشتند؟
چند نفر مظلومیت این بچه ها را شناختند؟
❌#کربلای_چهار #عملیات_فریب بود یا نبود؟لو رفته بود یا نرفته بود،اینا ماله دانشکده های جنگه،اونجا که میگن اگر تجهیزات داری اگر پشتوانه ماهواره ای داری....
داستان کربلای چهار داستان تکنیک و تاکتیک نیست،داستان عشقه!
میخوای بدونی کربلای چهار چه خبر بود؟
شب تو سرما بزن به آب،ببینم کدوم عقل معاش کدوم علم دانشگاه به تن دستور میده که برو توی آب!
اون غواص های که در سیاهی زمستان عباس وار به آب نگاه میکردند و دل به دریا میزنند،فارغالتحصیل دانشگاه جنگ و تحت امر #محسن_رضایی و اکبر هاشمی نبودند،اون ها استاد مدرسه عشق و گوش به فرمان#خمینی بودند!
❌چه میدانم شاید آن لحظه خلقت انسان که ملائک به خدا گفتند چرا او را خلق میکنی در حالی که در زمین خونریزی میکند و خدا گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید،
لحظه به دریا زدن غواص ها، دست بسته زنده به گور شدن غواص ها،لحظه خاک لودر روی صورت ریخته شدن غواص ها، خدا آنها را نشان ملائکش داد و گفت :نگاه کنید او بنده من است!
شاید کربلای چهار پیروزمندانه ترین عملیات تاریخ بعد از کربلای سیدالشهداء بود!
کدام جنگ؟ کدام عملیات؟ کدام یگان رزمی چون این غواص ها، هرازچندگاهی از لا به لای تاریخ سر بر میآورند و دوباره به خط میزنند و خاک دنیازدگی و پوچ اندیشی که آینه دل ما را فرا گرفته کنار میزنند و اینگونه دوباره با آن دست های بسته شده گره های قلوب زنگار گرفته ما را باز میکنند
و تو چه میدانی کربلای4یعنی چه؟
به کی رای بدیم؟؟
هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید، نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را می کوبد..همان جبهه ی خودی است.
🌹شهیدهمت
خواستید رای بدید،نگاه کنید دشمن انقلاب کی رو داره میکوبه..به همون رای بدید..
۶۰ روز تا انتخابات مجلس..
انقلابیون باید خواسته ی رهبر انقلاب را اجابت کنند و زمینه را برای روی کار آمدن یک مجلس ودولت حزب اللهی آماده کنند..
اینجا ادعای ولایتمداری ثابت می شود..
چقدر سخنان رهبری برایمان اهمیت دارد؟؟؟
کاندیداهای شجاع و انقلابی شهرتان را شناسایی کنید.🇮🇷
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💠انقلاب که پیروز شد، یک سال بعدش ازدواج کردیم. بعد هم مثل بقیه یک گوشه کار را گرفت. با بقیه دوستانش سپاه مشهد را راه انداختند. اینقدر درگیر کار شده بود که زمانی که ازدواج کردیم معلم بچههای پرورشگاه بود. در قباله من، شغلشان را معلم ثبت کردند تا اینکه سپاه شکل گرفت. اسکلتش با زحمت اینها بود که سرپا شد. گاهی وقتها یک ماه میشد خانه نمیآمدند. به خاطر فشار کاری فقط با چکمه میآمدند از جلوی در سلام میکردند و میرفتند. میگفتند در حال آمادهباش هستم.»
💠آقا مهدی، فرمانده سپاه منطقه، شد، بعد به معاونت لشکر5 نصر رسید. اما از همهشان استعفا داد. میگفت: «زمانی که از ریاست ستاد استعفا دادم، برای خیلیها در خور درک نبود. چرا ؟در پاسخ برایشان نوشتم : «فاصله زیاد ستاد تا شهادت، باعث دلسردی و رنجش شده بود ... »
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_مهدی_فردوئی🌷
#سالروز_شهادت