eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
9.9هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ آن مردی که خیبر به زانویش در نیاورد، خندق کمرش را نشکست و لیلة المبیت را گذراند، مرگ سلام‌الله‌علیها بیچاره‌اش کرد و فرمود: «قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِکَ صَبْرِي.» اى رسول ا... از دورى دختر برگزيده‏‌ات شكيبايى‌‏ام كم شد و طاقتم از دست رفت.😭 نهج البلاغه
❤️ حرم یار صفایی دارد مـادرش انگار نوایـی دارد یا به لب آورد و جهان را سوزاند آن که در سینه‌ی خود دارد 💔 @shafeh🇮🇷
او همان است ڪہ هروقت از او میخوانݦ از دڸ عر ش خدا.. ڴوید :جانݦـــــــ.... امام حسنی ام
🇮🇷 ایـنـجـا ایـران است: بـه افـق فاطمیه نـزدیـک مـیـشویم بـو کـن : 😌 بـوی بـغـض بـوی پـیـراهـن مـشـکـی بـوی فــریــاد یـافاطمه کـم کـم شـمارش روز هـا بـه اتـمـام مـیـرسـد دیـگـر نـزدیــک است خبر از یک زن بیمار شود 😭 میمیرم...😭😭😭 مادری دست به دیوار شود 😭 میمیرم...😭😭😭 با زمین خوردن تو... بال و پرم میریزد... چادرت را نتکان... عرش بهم میریزد...😭 " اللهم صل علی و ابیها و بعلها و بنیها
نواے سینہ بہ هر دم فقط اسٺ یگانہ صاحب پرچم فقط اسٺ کسےڪه بہ‌او قسم مےخورد یقین بدان ڪه درعالم فقط اسٺ ڪسے ڪه برد غــم او... نگاه زینـب را میان هالہ اے از غم فقط اسٺ در آن مڪان ڪه بریده افتاده نوشتہ صاحب زمزم فقط اسٺ ز چشم پاره ے او مے توان چنین فهمید بہ‌چشم مَحْرَم‌فقط اسٺ میان آن همہ ڪه جان فدا ڪردند مقدم فقط اسٺ
4_5821314495934368082.mp3
13.33M
♨️ الگوگیری ، اساس وپایه هرحرکتی است ، حضرت زهرا سلام الله علیها کاملترین الگو برای مردان وزنان است . 🏴 ۳
4_5821314495934368084.mp3
13.49M
♨️ چطور میشود درعصر امروزی مانند که چهارده قرن پیش زندگی می کردند ، زندگی کنیم ⁉️ 🏴 ۴
گفتا که تو از سلاله ای باخنده ی خود به درد ما خاتمه ای... زیباتر از این نام ندیدم به جهان 💐
گاه ( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) را خطاب می‌کـرد ؛ •⚘• 🍃| یا کُلَّ مُنیتی |🍃 •⚘• یعـنی ای همه‌ی آرزوی‌‌ مـن .. ❤️ •⚘• مـادر مُـبارڪ💚 •⚘•
علقمه موج شد،عکسِ ریخت به هم😭 دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم تا که ازگیسویِ اولختۀ خون ریخت به مشک😭 کیـسویِ منتـظرش، ریخت به هم تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از 😭 حیف ازآن چشم،که مژگانِ ترش ریخت به هم خوردزمین، مادرِاصغر غش کرد😭 او که افتاد زمیـن ، دور و برش ریخت به هم قبـل از آنیـکه بـرسـد 😭 از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم به سـرش بـود بیـاید به سـرش بنـین 😭 عوضش آمـدبه سرش ریخت به هم ها را کـه تکان داد ، افتـادو😭 دست بگذاشت به رویِ ، ریخت به هم خواست تـاخیمه رساند، کـرد،ولی😭 گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم نـه فقط ضـرب آمـد و ابـرو واشد😭 خورد برفرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم بود و تبـر و دِشـنه، ولـی دید😭 نیزه ازسینه که ردّشد، ریخت به هم بـه سـرِ ز پهـلو آویـزان بود😭 😭 بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم (حسن لطفی)