eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
↙️ وصیت‌نامه‌ی #شهید حسین محرابی! 🔹 هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین(ع) خواهم کرد و او را دعا می‌کنم، باشد که مورد رحمت حق تعالی قرار گیرد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5827957375822201395.mp3
38.97M
🖤زيارت نامه ى امام حسن عسكرى عليه السّلام در سامرّا. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#دخترها_بابایی_اند...
♥️ای منتظران گنج نهان می آید آرامش جان عاشقان می آید🌹 ♥️بر بام سحر طلایه داران ظهور گفتند که صاحب الزمان (عج)می آید🌹 *عید امامت و ولایت مولایمان امام زمان (عج)مبارک* 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
زیباست اما... من‌ میگویم‌ عشق‌ با‌ شین مۍشود چون‌ شهادت ،آغاز‌ با #ش است و تنها‌ کسانی شیرین‌ شهادت را می‌نوشند که باشند دعای شهادت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷نماهنگ بسیار زیبا شاید آن یار اینجا باشد با صدای دلنشین 🌷 «تقدیم به آقا امام زمان (عج)» ✨🕊💐🕊💐🕊💐🕊✨ 👉🌺🍃
┄┅─✵💝✵─┅┄ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالیُ بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبح بخیر 🌹 ♥️ ♥️♥️♥️♥️♥️
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز 🍃از آیت الله بهـجت ســوال شد: چه کنیم ‌نماز صبحمان #قضا نشود؟ در پاسـخ فرمودند: ڪسی ڪه باقی نــــمازهایش را در اول وقت بخواند خـدا او را برای نـماز صبح #بـــیدار خـــواهد ڪرد..
💠 داستان اول (۳) 💠 سال 67 بود.جنگ داشت به روز های آخرش نزدیک می شد اما تولد محسن سرمای آبان ماه را برای ملیحه گرم کرده بود.اسمش را گذاشت محسن چون دلش می خواست محسن فاطمه(س) زنده می ماند. دلش می خواست محسنش به خوبی محسنی که هیچ وقت به دنیا نیامدزندگی کند.به همین خاطر بود که تمام ایام بارداری اش در هر مجلسی حاضر نمی شدو دست به هر لقمه ای نمی برد.آن 9 ماه از قرآن کنده نشد.کار هر روزش خواندن زیارت عاشورا و امین الله بود. انگار منتظر بچه ای بود که قوت غالبش همین چیزها باشد. محسن سفیدو قشنگ بود.ملیحه از خلق و خویش متعجب بود.بهش می گفت(فرشته)وآرام بود.بهانه نمی گرفت.غذایش را با خوشحالی می خورد،خوب می خوابیدو گریه نمی کرد.انگار از همان وقت ها از خدای خودش حسابی راضی بود.ملیحه نفهمید اصلا محسن چطور از آب و گل درآمد.بس که بی آزار بود این بچه. شهید منبع:کتاب مهاجران صفحه ی۱۰ و ۱۱ 🔻🔻🔻🔻
💠 داستان اول (۴) 💠 محسن سه ساله بود.صبحانه اش را که می خورد،می رفت اتاق بچه ها.مامان توی آشپزخانه مشغول بود که صدای ضبط بلند می شد.صدای شحات محمد انور بود.باز محسن رفته بود سراغ ضبط برادرهایش.آن قدر با ضبط ور رفته بود که یادگرفته بود چطور ازش استفاده کند. یک روز که مامان سرزد به اتاق بچه ها،از دیدن دم و دستگاهی که محسن درست کرده خشکش زد.محسن یک روسری دور سرش بسته بود و یکی را هم انداخته بود روی شانه اش و نشسته بود روی یک بالش.یک آیه را که شحات می خواند،محسن ضبط را خاموش می کرد و با زبان بچه گانه اش از شحات تقلید می کرد.وقتی چشمش به مامان افتاد خنده اش گرفت؛انگار از قیافه خودش.با صدای کودکانه اش گفت (من می خوام شحات انور بشم). ظهر که مامان کارهای خانه را تمام می کرد،میدید که محسن هنوز مشغول شحات انور شدن است.محسن بعد از ناهار استراحت می کرد و باز مشغول ضبط صوت می شد.اسباب بازی هایش خاک می خوردند.زیاد نمی رفت سراغ شان.آدم بزرگ بود از بچگی. شهید منبع:کتاب مهاجران صفحه ی۱۱ و ۱۲ 🔻🔻🔻🔻
🌸🍃 #شهید_حسن_علی_حمود شهیدے ڪہ وقتے مادرش در حال صحبت ڪردن و وداع با او بود، قطرات اشڪ از چشمانش سرازیر شد #اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک #حزب_الله 🌸🍃
هر وقت دلم براے دفاع از حرم زینب‌تان پَر مےکشد ... را محکم‌تر مےگیرم، تا بر چادرم بنشینند؛ نه زینب سلام‌الله 🌹
1_1820347.mp3
3.7M
✅پدر ومادر هاحتما گوش کنند ❌وای بر پدرومادران آخرالزمان... ♥️
✨ قَد نَرَیٰ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فی السَمـاء ... (بقره/۱۴۴) 🍁 وقتیکه دلـت تنگ‌میشود به آسمـان نـگاه کن... ♥️
⚘﷽⚘ دیگر این درد فراق تو مرا خواهد کُشت.... ای با خبر از روز و شب من تو کجایی....؟ #محمود_رضابیضایی
فرض کن پاییز باشه... روز جمعه باشه... هوا هم بارونی باشه... 😔 دعای ندبه بخونی کنار آرامگاه شهدای گمنام (أین صاحب الیوم الفتح و ناشر رایة الهدي...) آخ که چقدر دلت پر میزنه برای شنیدن ندای انا المهدی💔 🤲 ⛅🌹🌹⛅
🍃🌺 چه خوشست گوش دادن به نوای عاشقانه که یکی حبیب حق و دگری همان فسانه چه فسانه‌ای که عالم، به شباهتش ندیده و جمال دلربایش به دو دیده‌اش کشیده ز چه رو، سپرد دل را به خدیجه‌اش تو دانی؟ گهری نبود بهتر، ز ضمیر او، به کانی🌺🍃 💠 مهدی حسینی
🌹آخر هفته دلم تنگ تر از هر روز است 🍀جمعه ها پای دلم لَنگ ترازهر روزاست 🌹ابر چشمم پُرِ از بغض و دلم بارانی است 🍀سوز این حنجره خوش زنگ تراز هر روز است 🌹سر به دیوار زدن چاره ی ناچار من است 🍀به گمانم که دلت سنگ تر از هر روز است 🌹جمعه ها روز نجات دل عاشق گر هست 🍀پس چرا این همه دل تنگ تر از هر روز است؟ 🌹من و یادت چه غزلها که تغزّل کردیم 🍀این تغزّل که خوش آهنگ تر از هر روز است 🌹می رود جمعه ولی یاد تو از دل هرگز 🍀در دلم عشق تو پر رنگ تر از هر روز است
💢 وصیت نامہ جالب یک شهید ۱۳ سالہ درتشیع جنازه من ، پرچم امریکا را بہ اتش بڪشید تا مردم بدانند ڪہ من ضدامریڪایے وتابع ولایت فقیہ هستم. #شهید_محمدرسول_رضایے🌷 #مرگ_برامریکا 🕊
💠 داستان اول (۵) 💠 مصطفی قرآن را جلویش باز کرده بود.ضبط روشن بود و او داشت همراه شحات انور قرائت می کرد.یکهو صدای شحات گم شدو صدای دیگری شروع شد.صدای محسن بود.داشت از شحات تقلید می کرد.ابروهای مصطفی رفت تو هم.کارد می زدی خونش درنمی آمد.(این بچه نمی دونه این نوارارو با هزار سفارش و دوندگی گیر می آریم؟صدای خودش رو روی صدای شحات انور ضبط کرده که چی؟)داشت با خودش غر می زد که کم کم اخم هایش باز شد. تازه فهمید محسن عجب قرائتی کرده.بچه سه ساله همه قواعد تجوید صوت و لحن را رعایت کرده بود بی آنکه از کسی یاد گرفته باشد.بعد که از محسن علت این کارش را پرسید،فهمید او اصلا نمی دانسته دکمه را اشتباه زده و صدایش ضبط شده.بد هم نشد.سال ها بعد که محمود شحات انور.پسر شحات محمد انور مهمان خانه شان شد با شنیدن این نوار از استعداد عجیب محسن حیرت کرد. اما آن وقت دیگر محسن نبود. شهید منبع:کتاب مهاجران صفحه ی ۱۲ 🔻🔻🔻🔻