✍ #برگی_از_خاطرات
همه بچه هایم، به خصوص دو پسر شهیدم، به نماز و روزه مقید بودند. نمازشان را میخواندند، قضای نمازهای از دست رفته را جبران میکردند. سید مجتبی توجه ویژهای به فقرا داشت. همسر سید مجتبی، تعریفمیکرد وقتی که در افغانستان زندگی میکردیم، او نیمی از غذای ما را برای همسایهای که همسرش بیمار بود و بچه داشت، میبرد. یا وقتی هندوانه و خربزه میخرید، به سه قسمت تقسیم میکرد و دو قسمت آن را برای همسایهها میبرد. او به همسرش میگفت؛ تو من را داری، اما همسایهای که شوهرش فوت کرده و فرزند یتیم دارد، نمیتواند این میوه را تهیه کند و ممکن است بچه او، پوست خربزه و هندوانه را در سطل آشغال ببیند و ناگهان هوس کند و آهی بکشد
برادران #شهید مدافع حرم سیدمجتبی و سیداسماعیل حسینی
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞شهادت + دهه هشتاد💞
#چمثلچادر♥️
حیف که زبان عربی "چ" ندارد ،
و گرنه قطعأ سوره ای داشتیم به نام...،
"چادر"
که مدنی هم بود احتمالا!
با ۱۸ آیه . . .
و البته با سجده" واجب"
بانو!
هربار که از خانه پا به بيرون ميگذاري
گوشهی چادرت را محکم در دست بگير و
آرام زير لب بگو؛
"هذه أَمانتک يا فاطمة الزهراء"
این چادر امانت از شماست بی بی جان
"السلام علیک یا فاطمه الزهراء
سیدة نساء العالمین"
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#قرآن
✨برنامه تلاوت روزانه/صفحه صد و هجدهم، سوره مبارکه مائده✨
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
4_466317273775211695.mp3
1.24M
تلاوت صفحه صد و هجدهم، سوره مبارکه مائده
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
http://eitaa.com/joinchat/3753705487Ce3eef1932e
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
💠يه روز گرم تابستون بود سال
اگه اشتباه نكنم سال ۹۰يا ٩۱
#محمودرضا آخرهفته كه ميشد چون من مجرد بودم زنگ ميزد ميگفت : اگه ميشه بيا برو ميدون(ماموريت)
منم ميگفتم چشم .
🌷روز بعد كه رفتم ماموريت خود آقا محمودرضا هم اومد اون روز ٤ تا كلاس عملی مختلف بود و منم دست تنها بايد پشتيبانيشون ميكردم از لحاظ تسليحات و خوردو خوراک و... قبل ماه رمضون بود منم روزه مستحبی پيشواز گرفتم.
🍃🌸 اول صبح بود محمود اومد نفهميد كه روزه ام وسط گرمای بيابونا لبام از خستگی و گرما خشک شده بود محمود آبميوه بهم داد؛ گفتم : نميخورم
اصرار كرد متوجه شد كه روزه ام اصرار كرد كه بايد بخوری چون فشار كار به قدری زياد بود كه برای آدم جونی نمی موند.
نزديک ناهارشد برگشتيم مقر دست و صورتم رو شستم وقتی برگشتم اتاق محمود هماهنگ كرده بود كه دست و پام رو بگيرن و بخوابونن رو زمين چون ميدونست روزه ام رو ميگيرم.
🍃🌸وقتی منو رو زمين خوابوندن يه آبميوه اوردو ريخت تو حلقم
روزه رو افطار كردم بعدشم كلی بهم خنديدن و گفتن بفرما مثل بچه ی آدم نهار بخوريم.
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیهای که از آقا گرفته با او دفن شود،
جا خوردم نمیدانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم،
همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او میدانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیدهام
در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمیکنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتادهایم.
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🔹متواضع بود ودرگیر عناوین نبود. بااینکه جزء #نخبگان واستعدادهای برتر حوزه بود👌 واساتیداو به استعداد والای ایشان اذعان داشتند اما به قول طلبه ها وجهه #علمی برای خود نتراشیده بود❌
🔸اهل اطمینان بود تردیدنداشت ودر تصمیمات مهمّش مصر و مطمئن بود. پاک و #باتقوی بود، بی صدا و آرام اشک میریخت😢و قلب سوخته #مسیر_شهادت بود.
🔹سرانجام در ماه محرم تاریخ (۱۳۹۵/۷/۲۲) به #آرزوی قلبی خود رسید ودر شب جمعه به محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهداء♥️ علیه السلام مشرف شد وتمام دوستانش را انگشت به دهان گذاشت وپای خود را ازمنجلاب دنیا رهانید😔
یادش گرامی وراهش پررهروباد🌷
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🔸کلام شهید :
دوست دارم شهید شوم.
اما خوشگل ترین شهادت را میخواهم.
دوست دارم چیزی از من نماند. مثل ارباب بی کفن قطعه قطعه شوم.
اصلا دوست ندارم جنازه ام برگردد. مثل مادر سادات نمیخواهم مزار داشته باشم ...
✨شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
#ریحانه
گاهی اگر
دعایت مستجاب نشد..😥
برو گوشه ای بنشین..😔
زانوهایت را بغل بگیر و
یک دلِ سیر "گریه کن"....😭
شاید لازم باشد
میانِ گریه هایت بگویی؛
خدایا...ببخش💔
آن گناهانم را که دعاهایم را
حبس نموده اند!😞
#الهی_العفو💚
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
⚘﷽⚘
👈 انتخاب درست
#داستان کوتاه
💠یک روز وقتی شهید آیت الله مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عدهای از مردم به خانه آمدند و با سر و صدای زیاد گفتند آقا این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟! خلاف مصلحت است.
آقا فرمود اگر بیست رأس الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند ناهار چه میخورید، چه جواب می دهند؟!
همه گفتند: جو!
آقا فرمود: آن یک نفر هم مجبور است سکوت کند، این وکلایی که شما انتخاب کردید، شعورشان همین اندازه است، بروید آدم انتخاب کنید.
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞