#خاطرات_اسارت 🌺🍃
سكوتی ناگهانی و بهتآور همه ی اردوگاه را پوشاند ، همه به آسايشگاه 12 می نگريستند ؛ با چشمهايی كنجكاو و بی تاب .
چهار نگهبان عراقی با چند نفر از اسيران داخل بودند ، هيچ كس هم اجازه ورود نداشت.
لحظاتی بعد ، صدای خشن عراقی را شنيديم كه می خواست جمعيت را كنار بزند تا دو نفر از اسرا جسد نحيف نادر را از آسايشگاه بيرون بياورند.
يكباره پرده سكوت پاره شد و صدای گريه به آسمان رفت.
پيكر اولين شهيد اردوگاه روی دستها به سوی در می رفت ، در باز شده بود ؛ اما نه برای ما ، برای جسد بی جان نادر.....
#شهیدنادر_حسینی
📕 شهدای غریب اسارت
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞