eitaa logo
「 شھـادت + دهــ‌‌⁸⁰ـه 」
672 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1هزار ویدیو
38 فایل
بـه‌نـام‌خـداونـدمـھـربان🌱 ‌ مـا‌دهـه‌هشـتادیـا،تـا‌ظـھـورمنـجی جـھانـیان‌ازپـای‌نخـواهیم‌نـشسـت‌ تـا‌شـھـادت‌دررکـاب‌مـولا✌️🏻😎 ‌ 📞📻 ¦ ارتـبـاط‌بـا‌مـا : @a22111375 📞📻 ¦ نـاشـنـاسـمـون: https://harfeto.timefriend.net/16090015668784
مشاهده در ایتا
دانلود
هر بار که بود به احمد شیر🍼 بدهم اولین ذکرم ... الرحمن الرحیم بود. در تمام💯 زمان‌هایی که شیر می‌خورد می‌کردم و یا قرآن📖 می‌خواندم یا ذکر می‌گفتم. هر چقدر که می‌کنم یادم نمی‌آید به دلیل بیماری یا دوران بچگی‌اش ناراحت یا کلافه شده🚫 باشم. یک سال و نیم داشت که راه رفتن را آموخت. بود اما به دو سالگی که رسید خیلی خوب حرف می‌زد.👌 هر وقت هم زمین می‌خورد،‌ یا می‌گفت و از زمین بلند می‌شد. انگار باید الفبای رفتن را از همان دو سالگی👶 فرا می گرفت. احمد بود دیگر،‌ آرام و سر به راه و آماده ... خیلی هوای محمد را که ۵ سال از او کوچک‌تر بود داشت😇. از همان دو سالگی او را با خودم به نزدیک محل می‌بردم و هنگام برپایی نماز با دقت به حرکات ❗️و رفتار نمازگزاران نگاه می‌کرد. به ۷ که رسیده بود خودش برای نماز به مسجد می‌رفت. ✍ به روایت مادر بزرگوارشهید 📎خردسالترین شهید دفاع مقدس 🌷 @Shahadat_dahe_hashtad کانال 💞شهادت + دهه هشتاد💞
او چند روز 📆قبل از عملیات به جبهه می‌رفت تا وقت خود را از دست ندهد، بعد از شهادتش بود که نامه‌ای پیدا کردیم مبنی بر این که مهدی را به‌عنوان به کردستان اعزام کرده بودند و او به ما خبر نداده بود.⚠️ هر بار که می‌خواست به جبهه برود با من می‌گرفت و خداحافظی می‌کرد👋، آخرین دفعه ای که برای خداحافظی با من تماس گرفت، حسی داشتم و دوست نداشتم تماس او را قطع کنم،❌ به من گفت در منزل خواهرمان دارد که در آن نواری📼 را گذاشته است، بعد از چند روز فرزندم در منزل بازی می‌کرد که ناگهان گفت مهدی شهید شد، من او را دعوا کردم و حرفش را جدی نگرفتم. شب هنگام تماس گرفت و خبر شهادت برادرم را به من داد،😔 چمدان برادرم را که باز کردم و نوارش را دادم، متوجه شدم که با صوتی زیبا سوره الرحمن 📖را قرائت می‌کند .مهدی را خواند و رفت. 😇 ✍ به روایت برادرشهید 🌷 @Shahadat_dahe_hashtad کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞