سخنی
که با تو دارم،
به نسیم صبح گفتم
دگری
نمیشناسم
تو ببر که آشنایی
#شهید_سیدجلال_حبیب_الله_پور
#سلام_صبحتون_شهدایی❤️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#وصیتنامه_شهید_علی_حسینی 🍃
❣پدر و مادر عزیزم از شهید شدن فرزند خود علی هیچ ناراحت نباشید
پدر و مادر عزیز خداوند امانتی به شما داده و حالا هم از شما گرفته است.
عبادت و ذکر خدا را فراموش نکنید.
نماز را به وقت بخوانید.
غیبت مردم نکنید. دروغ نگویید و با مردم مهربان باشید.
این دنیا هیچ ارزشی ندارد.
با پدر و مادر مهربان باشید و مشکلات آنها را جبران سازید.
به همۀ شما سفارش می کنم که عبادت خدا را فراموش نکنید و نماز را به سر وقت بخوانید....❤️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کتاب #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه سپهبد شهید #علی_صیاد_شیرازی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊 🔴 #در_کمین_گل_سرخ زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی قسمت 1⃣5⃣2
قسمت های ۲۵۱ تا ۲۶۰ کتاب بسیار زیبا و جذاب "در کمین گل سرخ"
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 1⃣6⃣2⃣
امام خميني که بر اوضاع منطقه تسلط داشت، در پيامي به مناسبت دوره ی دوم انتخابات هشدار دادند و فرمودند:
«اين روزها روز امتحان الهي است. امروز روز عاشوراي حسيني است. امروز ايران کربلاست، حسينيان آماده باشيد... اي آزادگان و احرار به پا خيزيد، قدرت هاي بزرگ شرق و غرب مي خواهند شما را زير چكمه ها و چنگال هاي کثيف و خونين خود خُرد کنند که حتي آخ هم نگوييد. امروز روز مقاومت است. » (۱)
چند روز بعد از اين تاريخ، آمريكا به دو سكوي نفتي ايران حمله کرد. همزمان با آن عراق نيز به فاو حمله کرد. چون عمده ی نيروهاي ايراني در جبهه ی غرب بودند، با استفاده ی گسترده از سلاح هاي شيميايي موفق شد در کمتر از ٣٦ ساعت بندر فاو را باز پس گيرد. اين سرآغاز سلسله حمله هايي براي ارتش عراق بود که توانست در حدود دو ماه، اغلب اراضي را که ايران در طي چندين سال گرفته بود بازپس گيرد. مانند جزاير مجنون، بخش هاي از شلمچه و حتي مجدداً به سوي مرزهاي ايران خيز بردارد. در چنين شرايطي آمريكا گامي ديگر برداشت و عملاً وارد جنگ با ايران شد. اين بار، رزم ناو وينسنس، هواپيماي مسافربري ايران را در آسمان خليج فارس سرنگون کرد. دويست و... مسافر بيگناه که عمده ی آنان زن و بچه بودند که به دبي مي رفتند، به دريا ريخته شدند. رئيس جمهور آمريكا در توجيه اين جنايت گفت:
« اين فاجعه ضرورت دستيابي به صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است. » (۲)
اکنون جنگ، بين المللي شده بود. ايران متهم به جنگ طلبي بود. چون براي پذيرش قطعنامه ی ٥٩٨ سازمان ملل، شرط و شروط داشت. پس به همين بهانه مي شد هرگونه حمله به او را براي افكار عمومي توجيه کرد. در حالي که شرط ايران، اعلام عراق به عنوان آغازگر جنگ پيش از آتش بس بود. اکنون نگاه تمام مسؤولان نظام به امام خميني بود. ايشان هرچند براي تأديب آمريكا نظر ديگري داشتند اما آن روز از نظر خود چشم پوشيدند و بنا به پيشنهاد مسؤولان عالي رتبه ی نظام با پذيرش قطعنامه پيش از اعلام آغازگر جنگ موافقت کردند.
________________________
۱. در ایام انتخابات، رزمندگان رزمندگان استان تهران ( لشگرهای ۲۷ و ۱۰ ) در مرخصی به سر می بردند. هرچند این گونه مرخصی ها بعد از عملیات، مرسوم بود. اما این نخستین بار بود که رزمندگان خط مقدم جنگ شاهد جنگ قدرت در پشت جبهه بودند... و افسوس پیام هشدار دهنده ی امام نیز در میدان جنگ انتخابات، تحریف شد.
۲. رادیو آمریکا، ۱۶ تیر ۶۷
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 2⃣6⃣2⃣
روز دوشنبه ٢٧ تير، تعداد زيادي از مردم ايران مانند هر روز براي شنيدن اخبار ساعت ١٤ راديوشان را باز کرده بودند گه ناگهان خبري شنيدند که اصلاً انتظار شنيدنش را نداشتند. گوينده، نامه اي از رئيس جمهور به دبيرکل سازمان ملل خواند که ايشان نوشته بودند:
« با تأييد مجدد تلاش هاي انجام شده و اطمينان قلبي به اقدامات آن جناب و به منظور ياري نمودن دبيرکل در جهت استقرار امنيت بر اساس عدالت، جمهوري اسلامي ايران قطعنامه ی ٥٩٨ را رسماً پذيرفته است. »
شنيدن اين خبر بدون زمينه چيني قبلي، باعث واکنش هاي متفاوتي در ميان مردم شد. غم و حرمان، اکثر رزمندگان را فرا گرفت. مردم ايران پايان جنگ را بدون پيروزي نظامي ايران نمي توانستند تصور کنند. دو روز بعد امام خميني در پيامي به ملت ايران فرمودند:
« اما در مورد قبول قطعنامه که حقيقتاً مسأله ی بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصاً براي من بود، اين است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه ی دفاع و مواضع اعلام شده بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراي آن مي ديدم ولي به واسطه ی حوادث و عواملي که از ذکر آن فعلاً خودداري مي کنم و به اميد خداوند در آينده، روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي کارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي کشور که من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام مي دانم و خدا مي داند که اگر نبود انگيزه اي که همه ی ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود، هرگز راضي به اين عمل نبودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. »
امام اين اقدام را به منزله ی نوشيدن جام زهر اعلام کردند و فرمودند:
« شما مي دانيد که من با شما پيمان بسته بودم که تا آخرين قطره ی خون و آخرين نفس بجنگم اما تصميم امروز فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاي او از هر آنچه گفتم، گذشتم و اگر آبرويي داشتم با خدا معامله کردم. »
اما برخلاف انتظار دنيا، عراق از اين اقدام ايران استقبال نكرد بلكه حتي بر حملاتش افزود. گويي اين رهبران عراقي نبودند که به بهانه ی وادار کردن ايران به صلح، خود را مجاز به استفاده از هر سلاحي و امكاناتي مي دانستند.
درست سه روز بعد از پذيرش قطعنامه ٥٩٨ از سوي ايران، ارتش عراق در يك حمله ی گسترده به سوي خرمشهر هجوم برد و به زودي تا ٣٠ کيلومتري اين شهر رسيد. اما با اشاره ی امام، مجدداً نيروهاي مردمي به جبهه ريختند و در يك جنگ تن به تن انسان با تانك، دشمن را تا مرزهاي بين المللي به عقب راندند. هنوز جنگ تمام نشده بود. کارواني از غرب در سوداي حكومت بر مردم ايران، پيش مي آمد.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 3⃣6⃣2⃣
آن روز تيمسار صياد در جنوب بود که خبر حمله ی سنگين دشمن از غرب را شنيد. او آن روز از طرف شوراي عالي دفاع به مأموريت آمده بود تا فعل و انفعالات اخير جبهه هاي جنوب را از نزديك بررسي کند. برگشت به تهران. حمله ی عراق به جنوب بعد از پذيرش قطعنامه از سوي ايران، باعث شده بود تمام نيروهاي مؤثر به آنجا کشيده شود و جبهه هاي غرب خالي بمانند. در چنين اوضاعي رهبران سازمان مجاهدين خلق که در رکاب حاکم عراق بودند، وقت را براي حمله به ايران مناسب ديدند. در کمتر از ٢٤ ساعت موفق شدند کارواني با حدود پانزده هزار نفر زن و مرد را مهياي جنگ با ايران کنند. مسعود رجوي به سربازانش گفته بود، نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران به علت حملات اخير ارتش عراق از هم پاشيده است و در داخل نيز دولت به علت پذيرش قطعنامه ٥٩٨ اقتدارش را از دست داده است، بنابراين ما که به کرمانشاه برسيم از همه جاي ايران مردم به نفعمان وارد ميدان مي شوند.. او چنان در عالم تخيل کار ايران را تمام شده مي دانست که نخواست وقت را با جواب دادن به اشكالات يارانش از دست دهد، سرمست از پيروزيي که خيالش را مي کرد به آنان گفت:
« جمع بندي نهايي در ميدان آزادي! » (۱)
کاروان آنان عصر روز سوم مرداد به راه افتاد. از تنگه ی پاتاق وارد خاك ايران شدند. به کمك ارتش عراق موفق شدند خط اول را بشكنند و با حمايت نيروهاي هوايي صدام پيش بيايند. از سرپل ذهاب نيز گذشتند و موفق شدند شهر " کرند " را تصرف کنند. رجوي خود نيز با خودروي ضدگلوله با آنان مي آمد. برخلاف تصورشان مردم اسلام آبادغرب با گاو و گوسفند به استقبالشان نيامدند بلكه با داس و تبر از خانه و کاشانه شان دفاع کردند. هر چند شهر سقوط کرد، اما مجاهدان خلق، چنان زهر چشمي از خلق خدا گرفتند که صدام در تمام جنايت هشت ساله اش نكرده بود. مردم " اسلام آباد " اولين و آخرين محكومان حكومت منافقين بودند. سازمان مجاهدين خلق ايران که روزي براي نجات مردم ايران از استثمار آمريكا پا به ميدان مبارزه گذاشته بود، بر اثر نفوذ ايدئولوژي هاي التقاطي چنان به انحراف افتاد که در تاريخي ترين لحظات ايران بر سر سفره ی صدام حسين نشست و به سوي مردم ايران آتش گشود. اين چنين بود که مردم ايران آنان را منافق ناميدند.
_______________________
۱. آغاز تا پایان جنگ، ص ۲۱۰
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 4⃣6⃣2⃣
آن شب در حالي که آنان در اسلام آباد، در بيمارستان امام خميني مجروحان را قتل عام مي کردند، راديوشان به مردم کرمانشاه نويد مي داد که فردا به سوي آنان مي آيند.
خبر سقوط اسلام آبادغرب، در تهران مردان شوراي عالي دفاع را سر در گم کرده بود. آنان هنوز گمان مي کردند، با ارتش عراق طرفند و لذا آغاز اين حمله با دانسته هاي آنان از توانايي ارتش عراق نمي خواند. همان شب تيمسار صياد، مرد روزهاي سرنوشت ساز عازم منطقه شد.
* « شبانه خودم را با يك فروند هواپيماي فالكون، به کرمانشاه رساندم و صحنه ی پيشروي دشمن را از نزديك مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم . چنان جو پريشاني و اضطراب در مردم ايجاد شده بود که سراسيمه از خانه بيرون آمده بودند. از طرفي، جاده ی کرمانشاه به بيستون از خودروهايي که در انتظار جابه جايي بودند، مملو بود و ترافيك سنگيني ايجاد شده بود. بر اين اساس با يك فروند هليکوپتر از فرودگاه به سمت يكي از قرارگاه هاي تاکتيكي سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کرديم. نيمه شب چهارم تير ماه بود و تا ساعت يك و نيم نتوانستيم ماهيت دشمن را به دست آوريم که چه کسي است که همينطور در حال پيشروي است. » *
وقتي که به منطقه مسلط شد، طرح به دام انداختن کاروان منافقان را ريخت. آنان بايد با خيال راحت تا " تنگه ی چهار زِبَر " مي آمدند که در ٣٤ کیلومتري کرمانشاه بود. در آن تنگه بايد خلبانان هوانيروز از عقب و جلو راه را بر کاروان مي بستند و...
طرح که آماده شد، با فرمانده پايگاه هوانيروز تماس گرفت و خواست آماده ی عمليات باشند.
* « ساعت ۵ به پايگاه رفتم همه را آماده و مهيا براي توجيه ديدم. پس از توجيه خلبانان تأکيد کردم وضعيت خيلي اضطراري است چاره اي نداريم. هليکوپترهاي کبري بايد آماده باشند. يك تيم آتش آماده شد. ابتدا خودم با يك هليکوپتر ٢١٤ براي شناسايي دقيق و هماهنگي به سمت مواضع حرکت کردم و به اين ترتيب اولين عمليات را عليه نيروهاي مهاجم و منافق آغاز کرديم. » *
صبح روز پنجم مرداد، " عمليات مرصاد " با رمز " يا علي " آغاز شد. در تنگه ی چهار زبر چنان جهنمي براي ياران صدام برپا شد که زماني براي پشيماني نمانده بود. جاده، به زودي انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عمليات هوانيروز، علاوه بر گروه هاي مردمي، تعداي از لشكرهاي سپاه نيز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عمليات شدند. راه از هر سو به روي بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختي مي توانستند به عقب برگردند.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 5⃣6⃣2⃣
بعضي از آنها به روستاها پناه برده بودند و بعضي هايشان با خوردن قرص سيانور، خود به زندگي خود خاتمه داده بودند. عمليات که تمام شد در جاده ی کرمانشاه ـ اسلام آباد هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دختراني که با ملت خود بسيار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کساني که روز تنهايي ميهن به ياري اردوي خصم شتافته بودند.
* « حالا من از اين عمليات نتيجه مي گيرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هر زمان طوري مقدر مي کند که بسياري از مشكلات ما بايد با حالت سرافرازانه حل شود. خداوند مي فرمايد: بجنگيد با آن کفار که من مي خواهم به دست شما عذابشان بدهم و به ما قول و وعده مي دهد تا آنها را خوار کند و به شما پيروزي وعده مي دهد و قلب هاي شما را شفا بخشد.
کدام قلب ها؟ قلب هايي که قبل از اين عمليات گرفته و غمزده بود. رزمندگان اسلام قلب و دلشان با امام شان براي هميشه گره خورده بود. امام اشاره اي دارند که پذيرش قطعنامه مثل نوشيدن زهر بود براي رزمندگان اسلام که سالها فداکاري کرده بودند. درحالي که هشت سال تلاش شده بود، بعد از آن ما دلمان مي خواست به صورتي ديگر نبرد تمام مي شد. دلمان گرفته بود. اما خداوند با اين پيروزي بزرگ و با اين کشتار دسته جمعي بدترين و خبيث ترين دشمنانمان به دست ما، موجب رضايت خاطر رزمندگان اسلام شد و پايان نبرد هشت ساله دفاع مقدس با اين عمليات درخشان مرصاد انجام گرفت. با اين عمليات جنگ نيز به پايان رسيد. اشتباه صدام و رجوي باعث شد ده ها هزار رزمنده دوباره عازم جبهه ها شوند و باز مانند روزهاي فتح المبين و فتح خرمشهر همه ی ايران يك پارچه آماده ی نبرد باشند. » *
اکنون صدام چاره اي جز گردن نهادن به قطعنامه ٥٩٨، سازمان ملل نداشت. روزي که او جنگ را آغاز کرد مانند دوستان منافقش خيال مي کرد به زودي در تهران مصاحبه خواهد کرد و حال در پايان هشت سال جنگ سنگين، آينده ی دشواري در انتظار او بود.
و اما بازماندگان جنگ نهروان سالها بعد وقتي فهميدند چه کسي دام " چهارزبر " را برايشان گسترد و آنان را از اشغال ايران بازداشت، کينه هايشان نسبت به تيمسار علي صيادشيرازي شعله ورشد و به اميد انتقام نشستند.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 6⃣6⃣2⃣
✨بخش پنجم: سرانجام
تيمسار خشمگين بود. چنان خشمگين که حتي صدايش مي لرزيد. دوستانش بعدها اعتراف کردند که در تمام مدت دوستي بلندمدتشان هرگز او را چنين نديده بودند. او حتي براي نخستين بار بر سرشان داد زده بود که :
«شما چطور توانستيد بدون اجازه ی من دست به چنين کاري بزنيد؟ »
کسي در آن لحظه جرأت جواب نداشت. هر چند آنها همان وقت هم که تصميم به چنين کاري گرفتند، از عواقبش بي اطلاع نبودند، اما نه در اين حد.
ماجرا از اين قرار بود که سال ها پيش، وقتي که او شب و روزش را در جبهه مي گذراند، بنياد شهيد به تعدادي از خانواده هاي شهدا و جانبازان، در يكي از شهرك هاي تازه تأسيس شمال تهران، زمين مي داد. آنان که از زندگي فرمانده شان از نزديك اطلاع داشتند، به فكر خانواده ی او افتادند. آنها فكر مي کردند صياد به خانواده اش بي اعتناست.
فردا که آبها از آسياب بيفتد، او حتي زنده هم بماند، چه بسا خانواده اش سايباني نداشته باشند. آن روزها خانواده ی او در خانه ی سازماني ارتش زندگي مي کردند. پس دوستان او تصميم گرفتند از رئيس بنيادشهيد براي فرمانده نيروي زميني که از قضا خود، جانباز هم بود، قطعه زميني بگيرند. حجت الاسلام کروبي هم که از زندگي او بي اطلاع نبود، موافقت کرد و کار صورت گرفت. ياران فرمانده براي اين که او را در مقابل کار انجام شده قرار دهند، وام گرفتند و حتي خود نيز پولي فراهم کردند و دست به کار ساختمان سازي شدند. تا اين که در نيمه ی کار صياد فهميد. به آنان به شدت تاخت. عصبانيتش که فروکش کرد، از آنان عذر خواست.
گفت: « ميداند آنان قصد خدمت به او و خانواده اش داشته اند اما او چنين استحقاقي ندارد. »
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 7⃣6⃣2⃣
بعد براي آقاي کروبي نامه نوشت و بعداز تشكر از مساعي او در حل مسكن ايشان، گفت:
* « اکنون در وضعيتی قرار دارم که احساس مي کنم به ازاي رسيدن به مسكن، بهاي گراني را دارم مي پردازم آن هم ...
ثمره ی همه ی مجاهدت هاي في سبيل الله ي ( که اگر خداوند آن را تأييد فرمايد) که قلبم رضايت نمي دهد چنين شود. لذا با توجه به اين که خدا مي داند نه تنها خود را لايق چنين عناياتي از جمهوري اسلامي نمي دانم بلكه همچنان مديون هستم و بايد تا روزي که نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزيز خدمت نمايم. قاطعانه اقدام فرماييد که ساختمان نيمه کاره ی مسكن اينجانب را از طرف بنياد شهيد تحويل گرفته و فقط مخارجي را که اضافه بر وام واگذاري (مبلغ چهارصد هزار تومان) هزينه شده است به ما پرداخت نمايند تا به صاحبانش مسترد نمايم. »* (۱)
پايان جنگ براي علي صيادشيرازي، آغاز خيزش به سوي دنيا به بهانه ی زندگي نبود. مگر از منظر يك مؤمن، تمام لحظات تلخ و شيرين جنگ، مملو از جلوه هاي زندگي نبود که اکنون براي جبران عقب ماندگي هاي آن دست از پا نشناسد!
او مانند ديگر رزمندگان مؤمن به عهدي که با خداي خود بسته بود، صادق بود و در انتظار آن روز موعود سر از پا نمي شناخت.
بعد از تشكيل ستاد کل نيروهاي مسلح، سرتيپ صيادشيرازي به عنوان رئيس بازرسي اين ستاد منصوب شد. مدتي بعد، از سوي فرماندهي کل قوا مسؤوليت جانشيني اين ستاد نيز به او محول شد. اکنون بعد از جنگ هم باز بيشتر وقت او براي سازماندهي نيروهاي مسلح صرف مي شد. همه ی کساني که سربازي شان را در آن ستاد گذرانده اند، به ياد دارند که هر روز در مراسم صبحگاهي، تيمسار صياد، خود، به وسط ميدان مي آمد و به همه تمرين ورزش مي داد.
اين آغاز يك روز سراسر کار براي او بود.
او به سربازان و افسران جوان عشق مي ورزيد. براي تربيت آنان سر از پا نمي شناخت. از هيچ فرصتي براي يادآوري خاطرات حماسه هاي جنگ، دريغ نمي کرد. از دانشگاه افسري امام علي و پادگان هاي آموزشي سربازان گرفته تا پاسگاهي گم گشته در ميان کوه هاي کردستان به نام " خيلچان. "
در يكي از اين سرکشي ها متوجه شد کسي پوتين هايش را واکس زده است. از فرمانده منطقه پرسيد چه کسي اين کار را کرده است. او گفت:
« تيمسار، سرباز مهمانسرا به دستور من اين کار را کرده است.
________________________
۱. یادداشت های ویژه، ص ۵۸
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم