eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ حجــــــاب یعنے: وجدانے ڪه به من اجـازه نمیدهد زیبایے ام را به رخ مرد متأهلی بڪشم ڪه شاید همسرش به اندازه مـن زیـبا نبــاشـد... #پویش_حجاب_فاطمی ─┅═ঊঈ 🌹 ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین کمک ما به امام زمان 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بلا یعنی جمعه برسد و نبینم روی ماهت را... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀 دلمـ از فرط گناه تنگـ و پراز تاریڪےْ ستـ دلمـ از↓ سمتـ شما اذنِ میخواهد.. -اے‌حرمٺ ملجادرماندگآن... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
در کوله بارم، چیزی ندارم غیر از دلی مستِ شوقِ زیارت ... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
امروزمان را بادرسی از شهید آغاز میکنیم: دوستان گرامى؛ بدانيد روزگار خود را آرايش به زيور هاى دنيوى مى كند و شما سعى كنيد كه فريب اين زيورهاى دنيوى را نخوريد. 🌹🕊 بدسرابی است دنیا،برای کسی که خودرا درآن برای آخرت آماده نکندودرآن بیمناک نباشد. (امام علی علیه السلام) ❤️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان بسیار جذاب " حکایت زمستان " با ما همراه باشید... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات آزاده بزرگوار حسین مردی قسمت 1⃣2⃣ آن شب ما حدود سه ساعت در جاهای مهم و حیاتی کار کردیم. حاج آقا یک تلقی از تمثال حضرت امام همراهش بود که آن را هم می‌گذاشت به دیوار و با اسپری رویش رنگ می‌پاشید. وقتی تلق را بر می‌داشت، عکس امام روی دیوار نقش بسته بود. آن شب او روی دو، سه تا تانک و حتی روی کاپوت جیپ فرماندهی هم عکس امام را انداخت. حتی مرا وادار کرد کمکش کنم تا روی سنگر فرماندهی هم شعار بنویسد و عکس امام را بیندازد. چون چند قدم آن طرف‌تر یک نگهبان هرکول ایستاده بود، اولش به هیچ عنوان راضی نشدم. آخرش او خیلی خونسرد گفت: « شما اگر می ترسی، می تونی برگردی. » گفتم: « من اگر تنها برگردم، پدرم رو در میارن » گفت: « پس بمون. » وقتی دید ماندگار شدم، ازم خواست آیهٔ « و جعلنا من بین ایدیهم ساداً و من خلفهم سبتاً فاغشینا هم فهم لایبصرون. » را بخوانم. با تمام وجود شروع کردم به خواندن این آیهٔ شریفه. خودش هم می‌خواند. جالب بود که وقتی تلقی مربوط به عکس امام را روی دیوار گذاشت، از من خواست نگاه کنم ببینم آن را راست گذاشته یا نه! گفتم: « حاج آقا خواهش می کنم زود تمومش کن. » گفت: « کاری رو که خواستم، بکن. » و من نگاه کردم و برای خالی نبودن عریضه، گفتم: « سمت چپ رو کمی ببر بالا. » گفت: « کج نباشه، میام پایین نگاه می‌کنم‌ها! » 📝 نویسنده: سعید عاکف ⬅️ ادامه دارد.... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم