#مولایمن
🍂يک عمر به انتظار مانديم همه
غمديده و بيقرار مانديم همه
🍂بازآ ؛ که شکست، دل زِ ياد غم تو
بی روی تو بی بهار مانديم همه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
#یاایهاالعزیز
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💚صبحم شروع مےشود آقا بہ نامتان
روزےِ من همہ جا ذکر نامتان
صبح علي الطلوع سلام بر شما
من دلخوشم بہ جواب سلامتان
#صبحتون_حسینی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
قَلبـِ❥تو°🌙
تپبندهی
عِشقی از
شهادت🖐🏻🌱
است
|فدای خندیدنت(:♥️|
#حاج_قاسم🥀
#شهداییمـ✨
سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بسیجی گمنام ولایت #شهید_صفر_علی_نشتایی
فرازی از #وصیت نامه شهید:
ماعزت و آبرو از قرآن داریم و با خون حسین علیه السلام عهد و پیمان بسته ایم دستی به سلاح و در
دست دیگرمان دعا
این درس را از سالار شهیدان حسین علیه السلام گرفته ایم...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کتاب زیبای " ققنوس فاتح "
زندگینامه سردار شهید محسن وزوایی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🌷 بهنام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 #ققنوس_فاتح 🥀 زندگینامه #شهیدمحسنوزوایی قسمت 1⃣8⃣ و
قسمتهای ۸۱ تا ۹۰ کتاب جذاب ققنوس فاتح
🌷 بهنام آنکه پرواز را آموخت 🌷
🔴 #ققنوس_فاتح
🥀 زندگینامه #شهیدمحسنوزوایی
قسمت 1⃣9⃣
متوسلیان:
« عکس هوایی که سنگر بتونی را نشان نمیدهد! »
وزوایی:
« چرا نشان نمیدهد؟ یک نظامی عراقی پناهنده هم آمده و این مطلب را گفته. »
متوسلیان:
« غیرممکن است برای توپ، سنگر بتونی بسازد. »
وزوایی:
« برای توپ نه! برای تانکها. اینجا در غرب جادهی آسفالت، پایینتر از گرمدشت، مواضع تانک احداث کرده. عکس هوایی جدید هم این امر را مشخص کرده. »
متوسلیان:
« دشمن اینجا تانک ندارد آقاجان. »
وزوایی:
« آقاجان، مگر برادر مهدی زینالدین، مسؤول واحد اطلاعات قرارگاه عملیاتی نصر، ظهر این مطلب را نگفت؟! »
متوسلیان:
« عکس هوایی را هم که گفتند، ما رفتیم به قرارگاه عملیاتی نصر و به اتفاق جناب سرهنگ آن را دیدیم. آنجا هیچی را مشخص نکرده. »
وزوایی:
« الآن آن برای ما مسأله نیست. الآن مسألهی ما این است که گردان حبیب بنمظاهر را هم از اینجا برداشتهاند و یک هدف هم به اهداف سابق محور ما اضافه کردهاند. مأموریت انهدام مواضع این همه توپ را به آن اضافه کردهاند، گردان حبیب هم از محور ما رفته. خب، برای گرفتن اين توپها چه کسی باید عمل بکند؟ لابد ما باید عمل کنیم دیگر! »
متوسلیان:
« اینها را ما کاری نداریم. ما امتداد عرایض را داریم. »
وزوایی:
« خب، ما که نمیتوانیم این موضع توپخانهی دشمن را ول کنیم. این توپها را شما میتوانید دست نزنید؟ »
متوسلیان:
« میتوانیم که برای تصرف اهداف خودمان، در منطقه پخش بشویم. »
وزوایی:
« خب، اینکه یک امر طبیعی است؛ ولی باید این توپها را هم بزنید. »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بهنام آنکه پرواز را آموخت 🌷
🔴 #ققنوس_فاتح
🥀 زندگینامه #شهیدمحسنوزوایی
قسمت 2⃣9⃣
متوسلیان:
« شما وقتی به جادهی آسفالت میرسید و اینجا را در کنار عرایض میگیرید، این موضع توپخانهی دشمن هم دور میخورد و خودبهخود از بین میرود. این حداقل قضیه است. »
وزوایی:
« الآن ما برای کار در اینجا، گردان حبیب را از دست دادیم، اینقدر هم به هدف محور ما اضافه شد. ما رو به غرب عرایض کار نداشتیم. »
متوسلیان:
« شما الان ببین... رو به این طرف عرایض چقدر از حد محور شما کوتاه شده؟! »
وزوایی:
« میدانم. بحث بر سر این است که اینجا اضطرار آنچنانی نیست. در بُعد بهکارگیری نیرو، تمام بحث بر سر کنار خونینشهر است. عمدهی نیروهایی که باید وارد عمل بشوند، اینجا در کنار خونینشهر است حاجی! »
متوسلیان:
« ببین برادر من! اینجا هم دو گردان تیپ ۲۲ بدر از قرارگاه فرعی نصرـ پنج، از طرف خونینشهر وارد عمل میشود. »
وزوایی:
« خب، قبلاً یک تیپ میآمده، حالا شده دو گردان! »
متوسلیان:
« بله؟! »
وزوایی:
« میگویم قبلاً آنجا از طرف نصرـ پنج، نیرویی به استعداد یک تیپ میآمده؛ اما حالا به دو گردان تقلیل پیدا کرده. »
متوسلیان:
« این تقلیل را به این خاطر انجام دادهاند که در مصرف نیرو صرفهجویی بشود. »
وزوایی:« خب، من میگویم اینجا، در غرب عرایض، جزءِ حدّ عمل محور ما نبوده. »
متوسلیان:
« اما در عوض حالا وسعت حد محور شما کوتاه شده. »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بهنام آنکه پرواز را آموخت 🌷
🔴 #ققنوس_فاتح
🥀 زندگینامه #شهیدمحسنوزوایی
قسمت 3⃣9⃣
وزوایی:
« بله، خط حد محور ما کوتاه شده، در این بحثی نیست. بحثی هم روی این مسأله نیست. مسأله، حجم نیرویی از دشمن است که باید روی آن، از طرف محور ما عمل بشود. عمدهی نیروهای دشمن در اینجا هستند. »
متوسلیان:
« چه نیروی عمدهای از دشمن در اینجاست؟! »
وزوایی:
« نیروی احتیاط او، که به استعداد یک تیپ است، در اینجا مستقر شده است. »
متوسلیان:
« آن تیپ ۳۳ است که یک تیپ نیروی مخصوص ارتش عراق است و استعداد هر گردان آن هم، فقط دویست نفر است. »
وزوایی:
« نه حاجی! الآن نمیشود روی این رقم حساب کرد. شما از کجا میددانید هر گردان آن تیپ، دویست نفر نیرو دارد؟ »
متوسلیان:
« ببینید! سازمان تیپهای نیروی مخصوص ارتش عراق برای هر گردان خودش، دویست نفر نیرو لحاظ کرده. »
وزوایی:
« نمیشود الان روی این تعداد نظر قطعی داد. اینجا، در غرب جادهی اهواز ـ خرمشهر به سمت جنوب، در پایین ایستگاه گرمدشت تا عرایض، نیروی عمدهای از ارتش عراق در مقابل محور ما قرار دارد. »
متوسلیان:
« هیچ به اصطلاح نیروی عمدهای در اینجا نیست عزیز من! »
وزوایی:
« شما روی چه اطمینانی میگویید نیست؟! »
متوسلیان:
« برای اینکه تمام نیروی دشمن در اینجا، یعنی شرق و شمال شرقی خرمشهر، به کار برده شده؛... هفده گردان! »
وزوایی:
« نه! میپرسم روی چه اطمینانی میگویید نیروی عمدهای در اینجا نیست. »
متوسلیان:
« برای اینکه دشمن هیچ موقع روی این شیوهی یورش ما فکر نمیکرده. الان دشمن فرضاً این واحد خودش را برای چه به اینجا آورده؟ »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بهنام آنکه پرواز را آموخت 🌷
🔴 #ققنوس_فاتح
🥀 زندگینامه #شهیدمحسنوزوایی
قسمت 4⃣9⃣
وزوایی:
« برای اینکه مواضع خودش بر روی جادهی آسفالت اهواز ـ خرمشهر را سفتتر کند. »
متوسلیان:
« برای اینکه این جاده را محکمتر توی دستش بگیرد و روی آن نیرو و تدارکات خودش را جابهجا کند. »
وزوایی:
« دشمن رو به جنوب هم، مواضع خودش را بر روی جاده محکمتر میکند! هرچه شما جادهی آسفالت را به پایین بیایید و به خونینشهر نزدیک شوید، چه در قسمت غرب رود کارون و چه در غرب جادهی آسفالت، مواضع ارتش عراق محکمتر میشود. »
متوسلیان:
« نه، نه، نه! اشتباه میکنی! دشمن کجا مواضع دارد؟ اینجا دشمن، این لشکر ۳ زرهی دارد، اینها را دارد، این و این را هم دارد. چرا دشمن این لشگر زرهی خودش را که الآن به اینجا در شمال شلمچه آورده، در جنوب به کار نبرده؟! »
وزوایی:
« برای اینکه دشمن میخواهد ما به جادهی آسفالت شلمچه ـ بصره نرسیم. »
متوسلیان:
« بله؟! »
وزوایی:
« میخواهد ما به جاده نرسیم. »
متوسلیان:
« درست است! دشمن این را میداند که ما از این بالا میخواهیم به جادهی آسفالت شلمچه ـ بصره برسیم؛ نه از اینجا. »
وزوایی:
« دو تا جاده است؛ یکی جادهی حسینیه است که از ایستگاه حسینیه میرود به سمت پاسگاه زید عراق، یکی هم این جاده است. »
متوسلیان:
« در مورد جادهی حسینیه، دشمن اینقدر میداند که اگر ما بخواهیم به آن برسیم، باید بعد از رسیدن به جادهی آسفالت اهواز ـ خرمشهر، رو به این سمت بچرخیم. »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم