eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
قَلبـِ❥تو°🌙 تپبنده‌ی عِشقی از شهادت🖐🏻🌱 است |فدای خندیدنت(:♥️| 🥀 ✨ سردار دل ها حاج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بسیجی گمنام ولایت فرازی از نامه شهید: ماعزت و آبرو از قرآن داریم و با خون حسین علیه السلام عهد و پیمان بسته‌ ایم دستی به سلاح و در دست دیگرمان دعا این درس را از سالار شهیدان حسین علیه السلام گرفته ایم... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب زیبای " ققنوس فاتح " زندگینامه سردار شهید محسن وزوایی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 1⃣9⃣ متوسلیان: « عکس هوایی که سنگر بتونی را نشان نمی‌دهد! » وزوایی: « چرا نشان نمی‌دهد؟ یک نظامی عراقی پناهنده هم آمده و این مطلب را گفته. » متوسلیان: « غیرممکن است برای توپ، سنگر بتونی بسازد. » وزوایی: « برای توپ نه! برای تانک‌ها. اینجا در غرب جاده‌ی آسفالت، پایین‌تر از گرمدشت، مواضع تانک احداث کرده. عکس هوایی جدید هم این امر را مشخص کرده. » متوسلیان: « دشمن اینجا تانک ندارد آقاجان. » وزوایی: « آقاجان، مگر برادر مهدی زین‌‌الدین، مسؤول واحد اطلاعات قرارگاه عملیاتی نصر، ظهر این مطلب را نگفت؟! » متوسلیان: « عکس هوایی را هم که گفتند، ما رفتیم به قرارگاه عملیاتی نصر و به اتفاق جناب سرهنگ آن را دیدیم. آنجا هیچی را مشخص نکرده. » وزوایی: « الآن آن برای ما مسأله نیست. الآن مسأله‌ی ما این است که گردان حبیب بن‌مظاهر را هم از اینجا برداشته‌اند و یک هدف هم به اهداف سابق محور ما اضافه کرده‌اند. مأموریت انهدام مواضع این همه توپ را به آن اضافه کرده‌اند، گردان حبیب هم از محور ما رفته. خب، برای گرفتن اين توپ‌ها چه کسی باید عمل بکند؟ لابد ما باید عمل کنیم دیگر! » متوسلیان: « این‌ها را ما کاری نداریم. ما امتداد عرایض را داریم. » وزوایی: « خب، ما که نمی‌توانیم این موضع توپخانه‌ی دشمن را ول کنیم. این توپ‌ها را شما می‌توانید دست نزنید؟ » متوسلیان: « می‌توانیم که برای تصرف اهداف خودمان، در منطقه پخش بشویم. » وزوایی: « خب، این‌که یک امر طبیعی است؛ ولی باید این توپ‌ها را هم بزنید. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 2⃣9⃣ متوسلیان: « شما وقتی به جاده‌‌ی آسفالت می‌رسید و اینجا را در کنار عرایض می‌گیرید، این موضع توپخانه‌ی دشمن هم دور می‌خورد و خودبه‌خود از بین می‌رود. این حداقل قضیه است. » وزوایی: « الآن ما برای کار در اینجا، گردان حبیب را از دست دادیم، این‌قدر هم به هدف محور ما اضافه شد. ما رو به غرب عرایض کار نداشتیم. » متوسلیان: « شما الان ببین... رو به این طرف عرایض چقدر از حد محور شما کوتاه شده؟! » وزوایی: « می‌دانم. بحث بر سر این است که اینجا اضطرار آنچنانی نیست. در بُعد به‌کارگیری نیرو، تمام بحث بر سر کنار خونین‌شهر است. عمده‌ی نیروهایی که باید وارد عمل بشوند، اینجا در کنار خونین‌شهر است حاجی! » متوسلیان: « ببین برادر من! اینجا هم دو گردان تیپ ۲۲ بدر از قرارگاه فرعی نصرـ پنج، از طرف خونین‌شهر وارد عمل می‌شود. » وزوایی: « خب، قبلاً یک تیپ می‌آمده، حالا شده دو گردان! » متوسلیان: « بله؟! » وزوایی: « می‌گویم قبلاً آنجا از طرف نصرـ پنج، نیرویی به استعداد یک تیپ می‌آمده؛ اما حالا به دو گردان تقلیل پیدا کرده. » متوسلیان: « این تقلیل را به این خاطر انجام داده‌اند که در مصرف نیرو صرفه‌جویی بشود. » وزوایی:« خب، من می‌گویم اینجا، در غرب عرایض، جزءِ حدّ عمل محور ما نبوده. » متوسلیان: « اما در عوض حالا وسعت حد محور شما کوتاه شده. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 3⃣9⃣ وزوایی: « بله، خط حد محور ما کوتاه شده، در این بحثی نیست. بحثی هم روی این مسأله نیست. مسأله، حجم نیرویی از دشمن است که باید روی آن، از طرف محور ما عمل بشود. عمده‌ی نیروهای دشمن در اینجا هستند. » متوسلیان: « چه نیروی عمده‌ای از دشمن در اینجاست؟! » وزوایی: « نیروی احتیاط او، که به استعداد یک تیپ است، در اینجا مستقر شده است. » متوسلیان: « آن تیپ ۳۳ است که یک تیپ نیروی مخصوص ارتش عراق است و استعداد هر گردان آن هم، فقط دویست نفر است. » وزوایی: « نه حاجی! الآن نمی‌شود روی این رقم حساب کرد. شما از کجا میددانید هر گردان آن تیپ، دویست نفر نیرو دارد؟ » متوسلیان: « ببینید! سازمان تیپ‌های نیروی مخصوص ارتش عراق برای هر گردان خودش، دویست نفر نیرو لحاظ کرده. » وزوایی: « نمی‌شود الان روی این تعداد نظر قطعی داد. اینجا، در غرب جاده‌ی اهواز ـ خرمشهر به سمت جنوب، در پایین ایستگاه گرمدشت تا عرایض، نیروی عمده‌ای از ارتش عراق در مقابل محور ما قرار دارد. » متوسلیان: « هیچ به اصطلاح نیروی عمده‌ای در اینجا نیست عزیز من! » وزوایی: « شما روی چه اطمینانی می‌گویید نیست؟! » متوسلیان: « برای این‌که تمام نیروی دشمن در اینجا، یعنی شرق و شمال شرقی خرمشهر، به کار برده شده؛... هفده گردان! » وزوایی: « نه! می‌پرسم روی چه اطمینانی می‌گویید نیروی عمده‌ای در اینجا نیست. » متوسلیان: « برای این‌که دشمن هیچ موقع روی این شیوه‌ی یورش ما فکر نمی‌کرده. الان دشمن فرضاً این واحد خودش را برای چه به اینجا آورده؟ » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 4⃣9⃣ وزوایی: « برای این‌که مواضع خودش بر روی جاده‌ی آسفالت اهواز ـ خرمشهر را سفت‌تر کند. » متوسلیان: « برای این‌که این جاده را محکم‌تر توی دستش بگیرد و روی آن نیرو و تدارکات خودش را جابه‌جا کند. » وزوایی: « دشمن رو به جنوب هم، مواضع خودش را بر روی جاده محکم‌تر می‌کند! هرچه شما جاده‌ی آسفالت را به پایین بیایید و به خونین‌شهر نزدیک شوید، چه در قسمت غرب رود کارون و چه در غرب جاده‌ی آسفالت، مواضع ارتش عراق محکم‌تر می‌شود. » متوسلیان: « نه، نه، نه! اشتباه می‌کنی! دشمن کجا مواضع دارد؟ اینجا دشمن، این لشکر ۳ زرهی دارد، این‌ها را دارد، این و این را هم دارد. چرا دشمن این لشگر زرهی خودش را که الآن به اینجا در شمال شلمچه آورده، در جنوب به کار نبرده؟! » وزوایی: « برای این‌که دشمن می‌خواهد ما به جاده‌ی آسفالت شلمچه ـ بصره نرسیم. » متوسلیان: « بله؟! » وزوایی: « می‌خواهد ما به جاده نرسیم.‌ » متوسلیان: « درست است! دشمن این را می‌داند که ما از این بالا می‌خواهیم به جاده‌ی آسفالت شلمچه ـ بصره برسیم؛ نه از اینجا. » وزوایی: « دو تا جاده است؛ یکی جاده‌ی حسینیه است که از ایستگاه حسینیه می‌رود به سمت پاسگاه زید عراق، یکی هم این جاده است. » متوسلیان: « در مورد جاده‌ی حسینیه، دشمن اینقدر می‌داند که اگر ما بخواهیم به آن برسیم، باید بعد از رسیدن به جاده‌ی آسفالت اهواز ـ خرمشهر، رو به این سمت بچرخیم. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 5⃣9⃣ وزوایی: « بله، یعنی می‌رویم به طرف غرب. » متوسلیان: « ولی برنامه‌ی ما این‌طور نیست. ما از اینجا، یعنی ایستگاه گرمدشت می‌رویم جلو و بعد میل به چپ می‌کنیم و می‌رویم به آن پایین، به طرف جاده‌ی مرزی شلمچه ـ بصره. » وزوایی: « من که نمی‌گویم به آن پایین نمی‌رویم؛ ولی دارم می‌گویم این موضع توپخانه‌ی دشمن در غرب جاده‌ی آسفالت اهواز ـ خرمشهر، دست‌نخورده مانده. علاوه بر این، دشمن در خودِ خرمشهر نیرو اضافه کرده. » متوسلیان: « در خرمشهر فقط یک تیپ، آن هم تیپ ۳۳ نیروی مخصوص عراق هست که سه گردان آن، مأمور به تخریب سه قسمت از شهر شده‌اند. » وزوایی: « حالا من استدلال شما را که نمی‌پذیرم؛ ولی عملی را که شما می‌گویید، انجام می‌دهم. اما بدان که این کار اشتباه است. با این حال، ما عمل می‌کنیم؛ اما این را بگویم: حاجی، حضرت امام می‌گوید: " تهور¹ با شجاعت فرق دارد. " این عمل که شما می‌گویید، شجاعت نیست، تهور است. باز هم می‌گویم که اشتباه است؛ اما چون شما می‌گویید، آن را انجام می‌دهیم. » متوسلیان: « مگر ما نمی‌دانیم اشتباه است؟! هم سعی جناب سرهنگ شاهی‌نژاد بوده، هم سعی ما. ما تمام زورمان را زدیم؛ یعنی تمام حرف خودمان را به رده‌های بالا، مخصوصاً فرماندهان قرارگاه عملیاتی نصر زدیم و هیچ مسؤولیتی را هم در قبال اینها نداریم. به آنها گفته‌ایم که ما مسئولینی نداریم. به خدا قسم وقتی که آدم آن عکس هوایی را نگاه می‌کرد، مغزش سوت می‌کشید! یک‌جا صد و ده دستگاه تانک! یک جای دیگر صد و چهل دستگاه تانک! یک جای دیگر، صد و دوازده دستگاه تانک! حالا ما اگر بتوانیم عمل بکنیم، اولین چیزی که هست، باید خودمان را آماده‌ی مقابله با آنها بکنیم! » _____________________________________ ۱- شهيد وزوایی به بخشی از بیانات حضرت امام خمینی که روز بیست و شش دی ۱۳۶۰ در جمع فرماندهان عملیاتی سپاه در جبهه‌های غرب و جنوب ایراد گردید، اشاره دارد. جهت مطالعه‌‌ی بیانات حضرت امام در آن ملاقات، ر‌.ج "به در جستوجوی راه از کلام امام"، دفتر دوم؛ جنگ و جهاد، مؤسسه‌ی انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، تهران ۱۳۷۳، فصل دهم، ص ۱۷۳. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 6⃣9⃣ وزوایی: « حالا ما دیگر بحث‌مان بیخود است. این دستور عملیاتی، از طرف فرماندهی قرارگاه نصر به ما ابلاغ شده و تمام شده. » متوسلیان: « خدا شاهد است ما تمام فشارمان را آوردیم و تمام زورمان را هم زدیم. » سرهنگ شاهین‌راد: « ببين محسن‌جان! ما خودمان را در مقام تصمیم‌گیرنده می‌گذاریم. ببینید؛ ما که فکر می‌کنیم، فقط در حد منطقه‌ی عمل خودمان اوضاع را مورد محاسبه قرار می‌دهیم، اما وقتی که به صورت کلی حساب می‌کنیم، می‌بینیم که ارزش این کار، در همین است. یعنی از اول هم که هدف تعیین کردند، هدف اصلی‌مان همین بود... منتها بدون گرفتن این هدف‌های فرعی، ما به اینجا، یعنی خرمشهر، دسترسی پیدا نخواهیم کرد. یعنی هیچ راهی جز این نیست. مثلاً حساب کنید قرارگاه فرعی نصرـ پنج این همه راه را از اینجا بلند می‌شود و می‌آید، هدفش کجاست، همین‌جا است. یعنی راهی جز این نیست. کلاً هدف‌مان این است. مابقی را دیگر شما ول کنید. یعنی این‌ها همگی در حکم هدف فرعی و هدف واسطه هستند و اگر بخواهیم در اینجا شرکت نکنیم، به طول کلی اصلاً کاری نکرده‌ایم؛ هرچند که اینجا در مقابل ما دو تیپ زرهی کامل از دشمن حاضر است. این تیپ زرهی دشمن که جزء اهداف قرارگاه بالایی ـ قرارگاه عملیاتی فتح ـ است. ما باید قبول کنیم که این دو تیپ زرهیِ دیگر دشمن را ما باید از بین ببریم. این کار هم فقط با اتکا به نیروی ایمان ممکن است، و الاّ ما تیپ زرهی به آن قدرت نداریم. حالا منظورم واقعاً ایثار است دیگر؛ ایثار!! به این کار، غیر از ایثار، هیچ چیز دیگری نمی‌شود گفت. از نظر تاکتیکی اصلاً قابل صحبت نیست که مثلاً در اینجا، ما سه گردان پیاده را بگذاریم در مقابل دو تا تیپ زرهی دشمن. کلاً اگر بخواهیم حساب کنیم، چند تا گردان هستند؟! دو تا گردان ادغامی و یک گردان پاسدار. در مقابل آنها، دو تا تیپ زرهی قرار دارد. حالا ارزش کار ما این‌جاست. اما من امیدوارم ان‌شاءالله و به یاری حق، وقتی که پیشروی ما تا اینجا کامل شد، دیگر کار آن حالت سفت و محکمی اولیه را نداشته باشد. ما اگر ضربه‌ی اول را به دشمن بزنیم، او دیگر جرأت جلو آمدن را نخواهد داشت. این‌ها دیگر نمی‌توانند در مقابل ما بایستند. ان‌شاءالله که به همین ترتیب خواهدبود. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به‌نام آنکه پرواز را آموخت 🌷 🔴 🥀 زندگینامه قسمت 7⃣9⃣ متوسليان: (خطاب به محمود شهبازی، فرماندهی محور سلمان): « گردان مالك را می‌دهيم به محور سلمان. توجه می‌كنيد؟ گردان حبيب‌بن‌مظاهر هم كه الآن آمد اين كنار كارون، تصويب شد كه فعلاً همين‌جا باشند. آقای شهبازی، توجه می‌كنيد؟! شما گردان حمزه و مابقی گردان‌هايتان را برداريد و ببريد به غرب كارون. گردان حبيب‌بن‌مظاهر اينجا، كنار ساحل شرقی رودخانه باقی می‌ماند. تمام تفنگ‌های ۱۰۶ ما هم مأمور می‌شوند به گردان حبيب بن‌مظاهر. » شهبازی: « گردان حبيب بن‌مظاهر كی می‌آيد جلو؟ چه وقت؟ » متوسليان: « صبح زود می‌آيد جلو، برای پدافند. حالا شما با گردان حمزه و چهار گردان ديگر محور خودتان به جلو برويد. ساعت دوازده شب بايد درگيريتان با دشمن شروع بشود. اولين درگيری، بايد ساعت دوازده شب باشد. » جلسه با همين دستور اكيد حاج احمد تمام شد و محسن وزوايی رفت تا به گردان‌های تحت امر محور خودش سركشی كند. با خودم گفتم: « اين آقای وزوايی هم عجب آدمی است ها؟! دو ساعت با حاج احمد جر و بحث كرد و دست آخر به او گفت چون اين دستور، دستور توست، می‌پذيرم و می‌روم دنبال اجرای آن. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم