eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
293 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ | شهید سید حمیدرضا هاشمی چگونه از انقلاب و مردم سیستان و بلوچستان دفاع کرد؟ 🌹🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔻امروز سالگرد ترور و شهادت سردار سید حمیدرضا هاشمی، فرمانده سازمان اطلاعات سپاه استان سیستان بلوچستان است 🔹سید حمیدرضا هاشمی وقتی متوجه حمله مسلحانه اغتشاشگران به یک مرکز درمانی در زاهدان و آتش زدن آن مرکز می‌شود، سریع خودش را به آنجا می‌رساند و بعد از فراری دادن اشرار، چند خانم که در مرکز بودند را با ماشین شخصی خودش به منزل‌شان می‌رساند و به محل آشوب برمی‌گردد. سید مشغول امدادرسانی به مجروحان حادثه بود که توسط تروریستی که با تک تیرانداز در ساختمان مخروبه‌ای مستقر بوده بصورت هدفمند از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد. 🔹مهمترین ویژگی دوره فرماندهی سردار هاشمی ایجاد تحرک ویژه در موضوع عملیات های موفق علیه گروه های تروریستی در منطقه بود. طی دوران فرماندهی او جمعی از اشرار و سرکردگان و عوامل گروهک های تروریستی دستگیر یا به هلاکت رسیدند. 🔹شاید دقیق ترین گزاره این باشد که‌ وقتی آشوب و ناآرامی می‌شود، گروهک های تروریستی فرصت پیدا می‌کنند، موانع اصلی خود را از سر راه بردارند. 🌷دسته گلی از جنس فاتحه و صلوات تقدیم کنیم به روح آسمانی او @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•• •• ⃟ ⃟• ‌دم نوش دلم قند تو را کم دارد شیرینیِ لبخند تو را کـم دارد صرفا جهت تقویت روحیه😍🌹 عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«💙✨» شرمنده‌ام‌که بینِ‌دعاهای‌شخصۍام "عَجِّل‌لوَليِّكَ‌الْفَرَجَ"توآخری‌شده:) 💙¦↫ 🌿¦↫ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کربلایت ضمیر رؤیایم... وصلت انگار خواب می‌طلبد @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
در من نگاه می‌كنى... زخم‌ هاى من آرام مى‌گيرند! اى پرچمِ بامِ من... كه به وقت عبور دشمن تسكينم مى‌دهى... شهید علیرضا نوری🌷 صبـحتون شهـدایـی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💌🍃 🍃 فرازی از شهید ✍‍ «به همه برادران و خواهران خود وصیت میکنم: پیرو ولی فقیه زمان باشید، و بدانید این انقلاب با هزینه های فراوان به دست ما رسیده است و راه نجات فقط پیروی از امام خامنه ای می باشد.» 🍂 💕 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب زندگینامه سردار شهید حاج حسین همدانی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🕊 قسمت 6⃣8⃣2⃣ دل ودماغ پاسخ نداشت. ساعت ۶ عصر شد. حسین ساکش را برداشت. دستانش را دور گردن زهرا و سارا حلقه کرد و چسباند به سینه‌اش. دخترها بغض کردند و قرآن بالای سرش گرفتند. قرآن را بوسید. خداحافظی کرد و رفت توی حیاط و دوباره برگشت. باز خداحافظی کرد و مکثی و نگاهش روی انگشتری سرخی که داشت، متوقف شد و برای بار سوم رفت توی اتاقش. حلقه انگشتری را که سال‌های سال توی دستش داشت و جز برای وضو درنمی‌آورد، درآورد. دخترها جلوی در، معطل و منتظر بودند. اما من تا اتاق دنبالش کردم. عقیق را قبل از این‌که مقابل آینه بگذارد، به چشمانش کشید و بوسید. عقیق سرخی که یادگار محمود شهبازی بود. حسین می‌گفت: « محمود قبل از شهادتش این انگشتری را به من داد. نمی‌خواست هیچ چیزی از این دنیا را با خود داشته باشد. » از کنج اتاق نگاهش می‌کردم. وقتی انگشتری را کنار آینه گذاشت، یک آن سرم گیج رفت. به صورت پر نورش که توی آینه بود، خیره شدم تا حالم خوب شد. پشت سرش تا آستانه در آمدم. اما پایم روی زمین نبود. برای بار سوم خداحافظی کرد. سارا یک کاسه آب آماده کرده بود که پشت سرش بریزد. گفتم: « نریز دخترم. » مثل مادران و همسرانی که در سال‌های جنگ فرزند یا شوهرانشان را بدرقه می‌کردند، همراهی‌اش کردیم. دست تکان داد و رفت. از بلندگوی مسجد انصارالحسین صدای بلند اذان میآمد. دست زهرا و سارا را گرفتم و برگشتم و نماز مغرب و عشا را روی سجاد حسین که از دمشق آورده بود، خواندم. سجاده‌ای که بوی اشک‌های حسین را می‌داد. زهرا شام درست کرد. بی‌میل بودم. وهب و مهدی هم رسیدند و جای خالی بابا را دیدند. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم