🔵🔷🔵🔷🔵🔷🔵
🔷🌳🔷🌳🔷🌳🔷
🔵🌺🔵🌺🔵
🌺🌳🌺🌳🌺
🔵🌺🔵🌺🔵
🔷🌳🔷🌳🔷🌳🔷
🔵🔷🔵🔷🔵🔷🔵
#ازلسان_همسرشهید_مدافع_حرم_علیرضابریری
من و علیرضا هر دو بچه یک محل بودیم؛ «سادات محله» که یکی از محلههای قدیمی بابلسر است. علیرضا متولد 30/1/66 بود. شناخت زیادی نسبت به هم نداشتیم اما با ایشان از طرف یکی از دوستانشان که هممحلی ما بود به هم معرفی شدیم .. از آنجایی که پدر ایشان و پدر من با هم همکار بودند، مراحل آشنایی و خواستگاری به فاصله حدود دو ماه برگزار شد .. زمان آشنایی من و علیرضا ایشان دانشجوی دانشکده افسری بود و مهمترین حرفش این بود که شغلش پر از مشغله و بسیار پرمخاطره است و سختیهای زیادی در زندگی آینده خواهیم داشت .. او از سختی و نبودنهایش در زندگی برایم گفت. البته از آنجایی که پدر من هم نظامی بودند تقریباً به این سختیها واقف بودم .. علیرضا در همان صحبتهای ابتدایی از قناعت برایم گفت و اینکه باید قناعت را در زندگیمان همواره مد نظر داشته باشیم .. ما در تاریخ 10 فروردین ماه سال 1387 عقد کردیم .. آن زمان 19 سال داشتم. در دوران عقد خیلی کم حضور داشت، اما وقتی که بود در واقع نبودنش را جبران میکرد ..
#ارادت_به_شهدا
علیرضا ارادتی خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه میخورد .. علاقه زیادی به شهدای غرب کشور داشت .. همیشه هم میگفت : شهدای جنگ که در مناطق غرب به شهادت رسیدند مظلومترین شهدای ما بودند .. از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود .. همیشه وقتی به مزار عمویشان میرفت میگفت : فکر کن عکس من را روزی بر سنگ مزار حک کنند و بنویسند شهید علیرضا بریری .. وقتی این صحبتها را میکرد بسیار شاد و خوشحال بود .. همواره میگفت : دعا کن که من به آرزوی خود که شهادت است برسم .. من هم میگفتم دعا میکنم همیشه باشی و در راه اسلام و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) و برای رهبر و مملکت سربازی کنی و از خاکمان دفاع کنیم .. میگفت : این خوب است، اما دعا کن به آرزویم برسم .. پدر من و پدر علیرضا هر دو از رزمندگان و از جانبازان دفاع مقدس هستند .. عمو و دایی علیرضا از شهدای دوران دفاع مقدس هستند .. شهید علیرضا بریری عموی علیرضا است که نام علیرضا هم به یاد این شهید بزرگوار از ایشان گرفته شد .. عموی خودم هم شهید است و یکی از سرداران شهید بابلسر .. در جنگ در زندگی هردوی ما بود .. هر دو بچه جنگ بودیم و بعد از آن به خاطر شغل پدرهایمان که هر دو پاسدار بودند، بعد از جنگ باز هم زندگیمان یک سرش به جنگ میرسید .
🔵🔷🌺🌳🌺🔷🔵
🔵🌳🌺🌳🔵
🔵🔷🌺🌳🌺🔷🔵
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم