🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾
🍀🌾 💐💐 🌾🍀
🌾🍀 💐 🍀🌾
🍀🌾💐
🌾🍀💐💐
🍀🌾💐💐💐
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
قسمت 3⃣1⃣
#بابی_انت_وامی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_مدافع_حرم
#محمدرضا_زارع_الوانی
شهادت ایشان همیشه در ذهن من تداعی میشد اما هرگز به شرایطی که امروز و بعد از شهادت رضا در آن قرار گرفتهام فکر نمیکردم . من به موارد اخروی آن میاندیشیدم . امروز که افتخار همسری شهید مدافع حرم نصیب من شده است، خوب فکر میکنم و میدانم شرایط دشواری پیش رو دارم . باید صبر زینبی پیشه کنم و از خدا و
اهل بیت (علیهم السلام) امداد میجویم که بتوانم غم دوری و فراق ایشان را تاب بیاورم . وقتی با آقا رضا برنامه
تلویزیونی مدافعان حرم را نگاه
میکردیم ، متوجه حالت غبطه و حسرت در نگاهشان میشدم . انگار میگفت پس من کی؟! بعد رو به من میکرد و میگفت : خانم شما هم باید اینگونه مثل همسران شهدا صحبت کنید . من ناراحت میشدم . رضا میگفت : من فکر میکردم شما دیگر پخته شدهای انگار هنوز آمادگی پیدا نکردی . این همه میگویی «بابیانت و امی» این همه میگویی «انی سلمً لمن سالمکم» ، پس اینها شعار بود . امروز دیگر زمان این رسیده که اهل عمل باشی . شوخی نیست . اهل بیت (علیهم السلام) که از ما تنها شعار خالی نمیخواهند . باید در راه تحقق بند بند زیارت عاشورا جان بدهیم ، خون بدهیم . این حرفهای آقا رضا به خوبی به من میفهماند که این رفتن را دیگر بازگشتی نیست . محمدرضا در سجده آخر نمازهایش همواره این دعا را میخواندند که «اللهم اخرجنی حب الدنیا من قلوبنا و زدنی قلوبنا محبه امیرالمومنین(علیه السلام)» آقا رضا میگفت : اگر میخواهی پرواز کنی باید دل بکنی از دنیا و همه تعلقاتش . تا دل نکنی نمیتوانی پرواز کنی و باید راه درست را برگزینی . ذکر رکوع نمازهای همسرم این بود : «یا هادی اهدنا صراط المستقیم» و من میدانستم «اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک»های همسرم در قنوت نمازهایش شهادتش را قطعی خواهد کرد .
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم