🌸💠🌸💠🌸💠🌸
💠💠
🌸🌸
💠💠
🌸💠🌸
🌸
🌷 قسمت 4⃣
#خاطره_جاده_و_اسب
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_عزیزی
شب بود.مهدی آمده بود به روستای میاندره برای یاری پدرش در بیل زدن باغ ها. یک شب رو به من کرد و گفت: بیا بریم سد. من گفتم الان شبه. مهدی رو به من کرد و گفت:
"جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم"
راه افتادیم توی جاده که می رفتیم، صدای قورباغه ها و جیرجیرک ها همه جا را پر کرده بود. مهدی یک لحظه رو به من کرد و گفت:
" می دونی اینا چی می گن؟ "
گفتم:
"نمی دونم."
مهدی گفت :
"دارند ذکر خدارو می گن."
#یسبح_لله_مافی_السموات_والارض
راوی: فرهاد عزیزی؛پسر عمه شهید
مهدی عزیزی
🌸
🌸🌸
🌸🌸
🌸💠🌸🌸
🌸🌸💠🌸
🌸🌸🌸💠🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم