✍ گزارش لحظه به لحظه از #شهادت_حضرت_زهرا(س)
#قسمت_شانزدهم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
🍂 سه روز از #شهادت حضرت زهرا(س) می گذرد. سه روز است علی از خانه بیرون نیامده. یاران علی که طاقت دوری او را ندارند، عمار را نزد او می فرستند.
👥 بیا با هم به خانه علی برویم و به مولا تسلیت بگوییم.
نگاه کن‼️ علی نشسته و حسن و حسین کنار او هستند. حضرت به آن دو نگاه می کند و اشک می ریزد. 😢
#عمار می گوید:
« آقای من، شما ما را به صبر بر مصیبت دستور می دهید. اصحاب در انتظار شما هستند و طاقت دوری شما را ندارند. »
👌 #علی پاسخ می دهد:
« عمار، راست می گویی. اما بدان که من با از دست دادن فاطمه، پیامبر را نیز از دست دادم. فاطمه برای من آرامش خاطر و تسلای مصیبت بود. ای عمار، من درد مصیبت را احساس نکردم مگر با وفات او و درد فراق را نفهمیدم مگر با فراق او!!! و آنچه تحمل مصیبت را آسان می کند این است که در محضر خداست.
😔 ای عمار، هنگامی که #فاطمه را بر مکان غسل گذاشتم، دیدم یکی از استخوان هایش شکسته و میخ در وارد سینه اش شده و آن را مجروح کرده و پهلویش از شدت ضربات سیاه شده است.
😭 ای عمار، آنچه از قلبم بیرون نمی رود این است که فاطمه این جراحات را از من مخفی می کرد تا مبادا زندگی به کام من تلخ شود. »
😭 عمار به گریه می افتد و علی ادامه می دهد:
« ای عمار، بدان که این بانوی از دست رفته و درگذشته، #دختر_پیامبر است و من در مصیبت او به خاطر خدا صبر می کنم. »
⚠️ #دوستان، فاطمیه امسال هم گذشت!!!
ما چه کردیم؟ آیا توانستیم گوشه ای از غربت و مظلومیت مادر را به گوش دیگران برسانیم؟ فاطمیه سال دیگر در راه است...
#پایان!!!!!
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم