هو الشاهد
#فلش_نشانه
#شهید_حمید_سیاهکلی_مرادی
قسمت 8⃣
صبحی که میرفتن.گفتم کاش شکمش درد بگیره،پاش دردبگیره نره.
دوباره ته دلم میگفتم نه،بخداراضی نیستم دردبکشه
💑#دوست_دارم و #عاشقتم💑 رو راحت بیان میکردن.
قبل رفتن گفتن : فرزانه من پشت تلفن نمیتونم جلوی دوستام بگم
💖#دوستت_دارم💖 چیکار کنم؟
گفتم : توبگویادت باشه،من یادم می افته.
موقع پایین رفتن ازپله ها میگفت : یادت باشه،یادت باشه.
منم میگفتم : یادم هست،یادم هست .
.
دست زدم دیدم خیلی سرد بود.وقتی دستاش سرد بود
میگفت : فرزانه با دستات گرمش کن.
تو اون ۱۵ دقیقه نمیدونستم چی بگم.فقط بغلش میکردم میگفتم :
💖#خیلی_دوستت_دارم_عزیزم💖#خیلی_دوستت_دارم💖
.
همه لحظات حسش میکنم.خاکُ میبوسیدم ومیریختم روش.
میگفتم تا ابدهمسرمنوببوس.
گفتم : تو چقداز من خوشبخت تری که میتونی تاقیامت همسرمنو درآغوش بگیری.
.
کفشاشومیپوشم.حس میکنم پاهام به پاهاش میخوره
همیشه وقتی ماموریت🌹 گل 🌹 میخرید.
بهش گفتم عزیزم از این به بعد من باید برات🌹 گل 🌹 بیارم.
#شهادت پیام خوشیِ اما زجر آوره برای اونایی که میمونن.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم