♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
♦️✨🌿✨🌿✨🌿✨
♦️✨🌿✨🌿✨
♦️✨🌿✨
♦️✨🌿
♦️✨
#شهید_مدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#رسم_بندگی
#قاری_قرآن
هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که به مسجد عشق می ورزید ، گاهی با پدر و گاهی با برادر کوچکترش در نماز جماعت شرکت میکرد؛ اگر یک شب نبود ، نبودنش را به خوبی حس میکردند و سراغش را از پدرش میگرفتند .همان جا کلاس قرآن برپا بود و او زیر سایه لطافت قرآن در مسابقات قرآنی نفر اول می شد و بعد ها نیز به خاطر صدای زیبایش ، گروه تواشیح مسجد را برعهده اش گذاشتند .او هر جا مقام و رتبه ای کسب می کرد به برادران خودش هم بازگو نمی کرد .مادر به دلیل علاقه بسیار زیاد به فرهاد هرگاه آمدن فرهاد (عبدالمهدی)به خانه با تاخیر روبه رو میشد ،دچار نگرانی میگردید و نمیتوانست در خانه منتظر بماند ، این بود که به حیات خانه می آمد و با بی تابی تمام به ذکر صلوات می پرداخت .
وقتی فرهاد (عبدالمهدی)به خانه میرسید ،مادر پیشانی اش را می بوسید و میگفت :
"مادر به قربونت ، چرا دیر کردی؟"
♦️
♦️✨
♦️✨🌿
♦️✨🌿✨🌿
♦️♦️♦️♦️♦️♦️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم