eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
298 دنبال‌کننده
31.4هزار عکس
4.8هزار ویدیو
32 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷 💠به مادرش گفته بود: " خوب اسمی برایم انتخاب کرده ای.مادر باید اسماعیل مثل اسماعیل ها برای اسلام قربانی بشه. " 🎋مادر به اسماعیل می گوید: " زیاد رفته ای سوریه دیگر نرو بچه هایت کوچک هستند." اسماعیل در جواب می گوید: "مادر تو ام الوهبی من میرم اگه سرم رو آوردن برات پرتش کن براشون و بگو چیزی که در راه خدا دادم پس نمی گیریم."😭 🌷همسرش می گوید: "با اینکه تازه از سوریه اومده بود،از بیرون خونه تماس گرفت و گفت: ساک منو آماده کنید. وقتی برگشت خونه دید که من ساک رو نبستم. قبل اینکه حرفی بزند گفتم من راضی نیستم یه سه چهار روز بمون پیش بچه هایت. " نشست و گفت: "نمیروم ولی جواب حضرت زینب(س) میدی؟ " دیگه ما حرفی نزدیم و ایشون با اصرار من و مادرش رو راضی کرد و قول داد آخرین اعزامش باشد و زود برگردد. 🌹 یاراحمدی 🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷 💠به مادرش گفته بود:خوب اسمی برایم انتخاب کرده ای.مادر باید اسماعیل مثل اسماعیل ها برای اسلام قربانی بشه. 🎋مادر به اسماعیل می گوید:زیاد رفته ای سوریه دیگر نرو بچه هایت کوچک هستند.اسماعیل در جواب می گوید:مادر تو ام الوهبی من میرم اگه سرم رو آوردن برات پرتش کن براشون و بگو چیزی که در راه خدا دادم پس نمی گیریم.😭 🌷همسرش می گوید:با اینکه تازه از سوریه اومده بود،از بیرون خونه تماس گرفت و گفت:ساک منو آماده کنید.وقتی برگشت خونه دید که من ساک رو نبستم. قبل اینکه حرفی بزند گفتم من راضی نیستم یه سه چهار روز بمون پیش بچه هایت.نشست و گفت:نمیروم ولی جواب حضرت زینب(س) میدی؟دیگه ما حرفی نزدیم و ایشون با اصرار من و مادرش رو راضی کرد و قول داد آخرین اعزامش باشد و زود برگردد. 🌹 یاراحمدی 🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم