🧖#عروسی_به_سبک_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #حمیدرضا_باب_الخانی
🎙راوے: همسر شهید
💝مراسم ازدواجمان نه خیلی ساده و نه خیلی تجملّی و لاکچری بود؛ یعنی در حد عرف جامعه بود. درباره پخش موسیقی و... از قبل در کتاب خاطرات شهدا خوانده بودم که از ائمه و شهدا برای حضور در مراسمشان دعوت کرده بودند.
💚من هم همین کار را کردم و با همسرم به گلستان شهدا رفتیم و بلند از شهدا دعوت کردیم تا در مراسممان حضور داشته باشند و چند کارت دعوت هم به مشهد، قم و بیت رهبری فرستادیم.
💝نمیدانم کدام یک از کارتها به مقصد رسید اما دعوت قلبی را داشتیم و به همین دلیل در مراسم، مولودیخوان داشتیم و بعد از مراسم حتی افرادی که عقاید متفاوتی داشتند، از مراسم راضی بودند.
💚به همسرم گفتم عقد که گرفتیم، نیازی به عروسی نیست اما او گفت باید فامیل را در خوشحالی خودمان شریک کنیم و در حدّ یک مهمانی مراسم گرفتیم و گناهی در آن انجام نشد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
🧖#عروسی_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #مهدی_عسگری
🎙راوے: همسر شهید
🔮من و آقامهدی سال۱۳۸۰ در یک محل زندگی میکردیم و شهید از افراد مؤثّر و فعّال در مسجد محل بود. بنده برای بار اول که شهید را دیدم خیلی دوست داشتم با این فرد با ایمان زندگی کنم. آشناشدنِ ما از اینجا شروع شد که من با برادرزادهی آقامهدی دوست بودم و همین دوستی و آشنایی سبب شد مرداد سال۱۳۸۵ با هم آشنا شویم و عقد کنیم و در دی ماه همان سال نیز عروسی گرفتیم.
🌻در زمان ازدواج، آقامهدی از نظر درآمد مالی ضعیف بود و ازدواج ما بسیار ساده بود؛ حتی آینه و شمعدان هم نگرفته و مطابق معمول امروزه رسم و سنّت زیادی در مراسم ازدواج من و شهید عسگری نبود. حلقه ازدواج ایشان چهار هزار و دویست تومان شد و مراسم عروسی بسیار ساده برگزار شد!
🔮آنقدر ساده که شب عروسی، شهید عسگری کت و شلوار پدرم را به تن کردند. جالبتر اینست که این مراسم سادهی عروسی سبب شد که بعد از مراسم عروسی حتی دههزار تومان هم برای مراسم عروسی بدهکار نشدیم.
🌻یکی از معیارهای ازدواج من با شهید عسگری «شهادت» بود و در صحبتهای زمان ازدواج، بارها گفتند که اگر زمانی جهاد باشد، من هرجا که باشد، باید بروم. این جسارت و شهامت آقامهدی غیرت ایشان را به من ثابت کرد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🧖#عروسی_به_سبک_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #ابوالفضل_راه_چمنی
🎙راوے: همسر شهید
💝آقاابوالفضل در مراسم خواستگاری بهم گفت:
«اگر موافقی، عروسی نگیریم.»
من هم قبول کردم. در دوران عقد که چندتا عروسی رفتیم، از حرفم پشیمان شدم. خلاصه مراسم عروسی را گرفتیم و خیلی هم خوب برگزار شد. اصلاً نگذاشتیم که شرایطِ گناهکردن ایجاد شود.
💚خبری از موسیقی نبود. یک تعداد محدودی هم اعتراض کردند ولی بیشتر فامیل از ما تشکر هم کردند. از صدای بلند و گوشخراشِ موسیقی در بقیهی عروسیها خیلی شاکی بود و خوشحال بود که عروسی ما اینطور نبود. مدّاح آورده بودیم و مراسممان به مولودیخوانی و جُکگفتن گذشت.
💝مراسمِ بسیار شادی بود. مدّاح هم مدام از اول تا آخرش به ابوالفضل میگفت:
« شبیه شهدایی و شهید زندهای. »
فیلمبردار هم داشتیم ولی ابوالفضل همان شب، فیلم را از او گرفت و نگذاشت که برای میکس ببرد؛ حتی اجازه نداد او با دوربین خودش عکس بگیرد؛ دوربین خودمان را به او داد و گفت:
«با این عکس بگیرید.»
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم