🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷💠🕊🕊🕊🌷▪️🕊
🌷💠💠🕊🕊🌷▪️▪️
🌷🌷🌷💠🕊🌷🌷🌷🌷
🌷💠🕊❄️❄️🌷
🌷💠🕊❄️❄️🌷
🌷🌷🌷💠🕊🌷🌷🌷🌷
🌷💠💠🕊🕊🌷▪️▪️
🌷💠🕊🕊🕊🌷▪️🕊
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#مطرح_کردن_موضوع_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#جاویدالاثر_ابراهیم_عشریه
درسال94صحبت ازمدافع حرم ورفتن به سوریه مطرح شدوبه من گفت"خانم، اسمم رابرای رفتن به سوریهنوشتم، هرچنددرجایگاه مدافع نیستم."،نگاهی کردم و گفتم "هرچه خداخواهد همان میشود.وقتی این لباس سبز را به تن کردی یعنی خداوند لیاقت وسعادت شهادت درراهش را نصیبتان کرد".
تا اینکه یک شب آمد گفت "خانم، رفتن به سوریه حتمی شد" بهظاهر آرامش خود را حفظ کردم اما در دلم آشوب بود تااذان صبح نتوانستم بخوابم.
مدام ذکر یا حضرت زینب(سلام الله علیها) یا حضرت رقیه(سلام الله علیها) خواندم. پدر ستون محکمی برای خانه و خانواده است، نبودنش سخت بود. اما با خودم گفتم "اکنون زمان عمل کردن است و باید نشان بدهم چقدر قوی هستم".
زمانی که روضه اهلبیت(علیه السلام) را میشنویم میگوییم ایکاش ما آن زمان بودیم، اکنون نیز همان زمان است.
🌷🌷🌷🌷
🌷💠🕊🌷▪️
🌷🌷💠🌷🌷🌷
▪️🌷💠🕊🌷
🌷🌷🌷🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم