◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
▪️ ▪️
🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀
▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️
🍀🍃🍀🌷🕊🌷🍀🍃🍀
▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️
🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀
▪️ ▪️
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
#مهمون
#راوی_خواهرشهید_سالخورده
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_مشتاقی
یه روز خیلی دلم گرفته بود، با عکس برادرم درد و دل کردم، گفتم داداشی،چرا به خوابم نمیای؟! چرا بهم سر نمیزنی تا آروم بشم!؟
اون شب خواب دیدم مادر بزرگوار شهید مشتاقی اومد خونمون، یه تابوت رو تنهایی به دوش گرفته و با خودش آورده.....
گذاشت توی اتاقمون و به من اشاره میکنه میگه بیا ببین ....
با تعجب میگم،واقعاً....!!!!!
میگه آره....بیا.....مگه همینو نمی خواستی!؟
اومدم کنار تابوت
مادرش در تابوت رو برام باز کرد،....
دیدم حسین آقاست
از خواب که بیدار شدم،مسرور بودم،دیگه دلتنگ نبودم .
شهدا حواسشون به همه هست.
دید که دلتنگم اومد خونمون
به همه با خوشحالی میگفتم دیشب حسین آقا اومده بود خونمون مهمونی
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
▪️🍀🍃🍀🍃🌷
◼️🍃🍀🍃🕊
▪️🍀🍃🌷
◼️▪️◼️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم