#در_محضر_معصومین
🔸امام حسن عسکری علیه السلام:
✍مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.
🔹چه زشت است براي مومن به چيزي دلبستگي پيدا كند كه مايه خواري اوست.
📚🔸تحف العقول، ج 2، ص 489
#حدیث_روز
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 بزرگترین اختلاس تاریخ در جهان توسط یک خاندان ویرانساز و فراری از ایران!!!
اختلاسی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار
خانواده پهلوی با این حجم از ثروت با گذشت چهل سال هنوز هم خواهان بازگشت به ایران و پادشاهی هستند !!!
#واقعیت_های_عصر_پهلوی
🔰 امام خامنه ای؛
در بیان زندگینامهی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی این ها و سبک زندگی این ها و چگونگی مشی زندگی این ها را تبیین کنیم، این مهم است. ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸
↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بالحجة ، بالحجة ..
بزرگترین داشته ها
را هم که داشته باشم،
همیشه یک کنج خالی
در دلم پیدا می شود ..
انگار قطعه ای از وجودم
گم شده ، بیا ای
گم شده وجودم...
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
سلام امام مهربانم
صبحت بخیر آقا
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#حسین_جان
ما چیز قابلی
ڪہ نداریم رو ڪنیم
ما را «علی المحبة زهرا» حرم ببر ...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
اے منتخبِ نازِ دلم صبح بخیـــر
اے دلبرِ ممتازِ دلم صبح بخیـــر
با عرضِ سلامِ خود بہ تو میگویم
تا کوک شود ساز دلم صبح بخیر
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷شهید #ابراهیم_علی_معصومی🌷
ولادت: ۱۳۳۷/۱۰/۰۲
محل تولد: همدان
شهادت: ۱۳۶۲/۸/۱۳
مـحل شهادت: پنجوین، عملیات والفجر۴
فرمانده گردان کمیل
▫️فرازی از وصیتنامه
ای برادران و خواهران و ای یاران با وفای امام زمان(عج) امیدوارم که دنیای ابدی آخرت را به این دو روز زودگذر دنیا نفروشیم و با اطاعت از خدا و رسول و ائمه که نور هدایت بشر از جانب خدا هستند و اطاعت از رهبری آگاهانه حسین زمان که پیروزی ما فقط در گروی عمل کردن مو به موی دستور ایشان است، بتوانیم انشاءالله در آخرت در صف محمد و آلش قرار بگیریم و از شفاعت آنان که آبرومندان پیشگاه خداوند هستند محروم نشویم.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
♦️✨🌿✨🌿✨🌿✨
♦️✨🌿✨🌿✨
♦️✨🌿✨
♦️✨🌿
♦️✨
#شهیدمدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#غسل_شهادت
امسال حال عجیبی داشت. همه کارها و رفتارهایش متفاوت شده بود. هر روز غسل شهادت میکرد.
می گفت تو شاهد باش که من هر روز غسل شهادت میکنم.
به عشق رسیدن به شهادت. دائم الوضو بود. زیارت عاشورا میخواند و حدیث کسا! مدام با خودش نوحه زمزمه میکرد. روضه میخواند، روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت ابوالفضل(علیه السلام)!
یک روز عبدالمهدی به من گفت: همسرم میخواهم حرفی بزنم، ولی باید به قم برویم. گفتم: «چرا قم؟ این همه راه برای یک حرف. خب همین جا بگو. گفت: «نه، باید برویم قم.» خیلی ناراحت بود كه همراهیاش نكنم. به قم كه رسیدیم اول رفتیم زیارت، بعد قرار شد فلان ساعت دم درب اصلی حرم همدیگر را ببینیم. بعد از قرارمان، مرا به قبرستان شیخان قم برد.اول شروع کرد درمورد آخرت صحبت كند؛از اینكه دنیا زودگذر است، اینكه اگر آدم عمر نوح هم داشته باشد، آخرش باید راهی آن دنیا شود. من فقط گوش می کردم و تعجب کرده بودم از حرف هایی که میزد. حرفش به قبرستان شیخان و علمای مدفون در آنجا كه رسید،گفت: همسرم من در این قبرستان دو حاجت مهم گرفتهام. الان هم آمدم یک حاجت دیگرم را بگیرم.گفتم: «چه حاجتی؟» مکث کرد! گفتم: «من همسرت هستم، باید بدانم. بگو.» فکر کردم الان درمورد خانه و... میخواهد حرف بزند. دوباره پرسیدم: «چه حاجتی دارید؟» گفت:«شهادتم...!» گفتم: چرا شهادت؟ان شالله سایهات سالیان سال بالای سرمان باشد..
بعد از اینكه حاجتش را عنوان كرد، شروع كرد از مصیبتهای حضرت زینب(سلام الله علهیا) برایم بگوید. گفت: «خودم را نمیبخشم كه اینجا هستم و حرم خانم مورد جسارت واقع شده است.» گفت: «سوریه خط مقدم كشور ماست،اگر ما برای دفاع آنجا حاضر نشویم، خون این همه شهید پایمال میشود.»
این صحبت ها دوماه قبل از شهادتش بود
من به او گفتم: «فکر بچههات ، فکر من را کردی؟ خودت میدانی تا الان چقدر از سوریه شهید آوردند. آنجا امن نیست. » به من گفت: همه این حرفها را قبول دارم، ولی روز قیامت چطور به چشمان خانم حضرت زهرا(سلام الله علیها) نگاه کنم؟ حضرت زینب(سلام الله علیها) مظلوم است در سوریه.پ همسرم تو نباید مثل زنان کوفی باشی که پشت مسلم را خالی کردند.» بعد گفت: میخواهم مثل همسر زهیر باشی و عاقبت بخیرم کنی.از من هم خواست اگر به شهادت رسید زینبوار زندگی کنم. گفت: «اگر کربلا زنده شود، اجازه نمیدهی من در رکاب امام حسین(علیه السلام) باشم؟ گفتم: «اگر شهید شوی.» نگذاشت جملهام تمام شود، گفت: قرار نیست هركسی سوریه میرود شهید شود، یكی را میشناسم 15 بار رفته و سالم برگشته. خلاصه با هر دلیل و برهانی بود، راضیام کرد.
[راوی:همسرشهید]
♦️
♦️✨
♦️✨🌿
♦️✨🌿✨🌿
♦️♦️♦️♦️♦️♦️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
خـسـته کـه مـی شـوی ..
دنـبال
#تـکیـه_گـاه مـی گـردی...
تـکیـه گـاهـت کـه
#خـدا بـاشد ..
#شـاداب_تــر مـی شـوی
شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی
♦️🌿✨🌿♦️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
♦️✨🌿✨🌿✨🌿✨
♦️✨🌿✨🌿✨
♦️✨🌿✨
♦️✨🌿
♦️✨
#شهیدمدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#وداع_با_خانواده
روز آخر فاطمه و ریحانه را بغل کرد و شروع کرد روضه حضرت رقیه(سلام الله علیها) بخواند. بعد شروع به صحبت با فاطمه كرد.گفت: «بابا من دارم می روم سوریه، شاید شهید بشوم!» حتی با دخترش هم صحبت کرد و رضایت فاطمه را گرفت.
چون فاطمه گفت: «بابا نمیخواهم بروی شهید بشوی.» عبدالمهدی به او گفت: «باباجان اگر من شهید بشوم، دوباره زنده میشوم.» فاطمه گفت:آخه بابا کسی که زنده نشده تا حالا! شما چه جوری میخواهی زنده بشوی و برگردی؟» گفت:« اگر شهید بشوم، میتوانم زنده بشوم و با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) برگردم. فاطمه جان بابا اگر برود پیش امام حسین(علیه السلام) دربهشت، میوههای بهشتی برایت می آورد. تو نگران من نباش. من همیشه پیش شما هستم.آخر هم از فاطمه خواست دعا كند پدرش شهید شود. حرفش به اینجا كه رسید، به او گفتم: «این حرفها چیه به بچه می زنی؟ گناه دارد!» گفت: «نمیخواهم فرد دیگری با او صحبت كند. دوست دارم خودم راضی اش كنم.»
50 روزی میشد كه رفته بود سوریه. تماس گرفت و گفت: «خیلی دلم برای بچههایم تنگ شده. برو از طرف من برایشان اسباب بازی بخر تا وقتی آمدم، به آنها سوغات بدهم.» گفت: آمدنم نزدیک است، ولی نمی دانم می آیم یا نه؟گفتم:چقدر ناامید هستی؟ انشاءالله به سلامتی برمیگردی سر خانه زندگی..روزی چند مرتبه زنگ میزد. هر وقت هم تماس میگرفت، میگفت: مرضیه من شرمنده توام. نمیدانم چگونه خوبیهای تو را جبران كنم. بار بچهها روی دوش شماست، مخصوصا الان هم که فاطمه رفته کلاس اول. من آن موقع گیج بودم. نمیفهمیدم چرا این حرفها را میزند. می گفت:انشاءلله امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها)برایت جبران کند.فکر شهید شدن ایشان را نمی کردم اگر فكری هم به ذهنم خطور میكرد، خودم را به كاری مشغول میكردم تا فراموش كنم.
[راوی:همسر شهید]
♦️
♦️✨
♦️✨🌿
♦️✨🌿✨🌿
♦️♦️♦️♦️♦️♦️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📝 توکجایی پدرم...؟!
آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بس که دل تنگ توام، از سر شب تا حالا...
آنقدر بوسه به تصویر تو دادم که نگو..
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما پدرم!
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم