⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁 🔴
قسمت 2⃣
#زندگینامه
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
پدرش از دوران طفولیت او را با اماکن مذهبی و با احکام دینی آشنا گردانید و این خصیصه تا زمان شهادت هر روز پر رنگ و پرفروغ در او نمایان بود
آقا محمدابراهیم دوران جنگ تحمیلی را درک نکرده بود اما خاطرات شهدا و رزمندگان و دفاع از اسلام و اهل بیت براش حائزاهمیت بود
با شنیدن جنگ نیابتی از سوی دشمن بویژه داعشی ها و تکفیری ها که کشور سوریه را به اشغال خود درآورده بودند غیرت دینیش اونو به سمت اون دیار کشوند تا از حرم اهل بیت دفاع کنه.
موقع رفتن پسرش پوریا تازه متولد شده بود و هنوز 3 ماهه نشده بود.
اینقدر عاشق زن و فرزند و پدر و مادر و خواهرها و برادرش بود، که راضی نبود یک لحظه ناراحتی اونها رو ببینه به همین خاطر به همه گفته بود میره کرمانشاه
موقع خداحافظی مادر خیلی سفارش میکنه که مواظب خودش باشه مبادا مثل آقای ابوالفضل ناغافل بهش آسیب برسونند که دقیقا همین طورشهید شد.
آقا محمدابراهیم شیفته اهل بیت بخصوص حضرت عباس(علیه السلام)بود.در سوریه مرتب به همکاراش میگفته روضه عباس بخوانند و گفته بعد شهادتش هم براش روضه عباس زیاد بخوانند.
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁 🔴
قسمت 3⃣
#زندگینامه
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
آقا محمدابراهیم پاسدار بود و در تیپ جوادلائمه بجنورد خدمت میکرد.
در کارش بسیار متعهد و نسبت به بیت المال هم بسیار حساس بودند
از نظر رزمی بسیار ماهر و آماده بود و در درگیریهای شرق کشور و دستگیری تروریسم ریگی حضور داشت.
آقا محمدابراهیم 27دیماه 94 به سوریه عزیمت نمودند با از خودگذشتگی و ایثار به دفاع برخاست
و سرانجام 13بهمن 94 در عملیات آزادسازی نبل الزهرا، تک تیر انداز از پشت درخت قناصه چشم زیبایش رو نشانه کرده و از پشت درخت چشم چپش رو میزنه
پیکر ایشون در 18بهمن تحویل خانواده داده میشه و در گلزار شهدای اسفراین برای همیشه آرام میگیرد...
یاد شهید توفیقیان و همه شهدای نبل الزهرا بخیر..
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁 🔴
قسمت 4⃣
#دلنوشه_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
رفیقم!!
رفتی و دلم را با خود بردی!
دلم برای لبخندت تنگ شده است!
حالا به شعر زیبایی که رهبری خوندند پی میبرم همان شعر
از اخر مجلس شهدا را چیدند...
کجایی؟!
بیا!بیا که فرزندت چشم به راه توست
از بهشت برایمان دعا کن که از بند دنیا رها شویم
دوستت دارم و همیشه به یادت خواهم بودشهید مدافع حرم محمدابراهیم توفیقیان....
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁 🔴
قسمت 5⃣
#خبرشهادت_دررسانه
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
شهیدان”رضا عادلی” و “علی حسینی کاهکش” از اهالی شهر اهواز، شهید “علیرضا حاجیوند” اهل شهر دزفول، شهیدان “فیروز حمیدی زاده” و “محمد ابراهیم توفیقیان” از اهالی شهر بجنورد، شهید “مرتضی ترابی” اهل شهر بهار استان همدان و شهید “حسن رزاقی” اهل شهر تهران در استان حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمدند.
این شهدای پاسدار و بسیجی دلاور طی روزهای اخیر در عملیات شکست محاصره شهرهای شیعه نشین “نبل” و ” الزهرا” به شهادت رسیدند و پیکرهای مطهرشان طی روزهای آتی در مناطق مختلف کشور تشییع و تدفین خواهد شد.
ارتش سوریه و نیروهای مقاومت روز چهارشنبه چهاردهم بهمن ماه توانستند که محاصره دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا در حومه شمالی استان حلب را بشکنند.
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁 🔴
قسمت 6⃣
#اززبان_مادر
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
با خنده ای که عکس تو در بر گرفته است.
دیوار خانه چهره ی دیگر گرفته است.
بعد از تو برق شور و شعف را هجوم اشک
از چشم های خسته ی مادر گرفته است.
بی شک شبیه کوچه ی ما، کوچه های عرش
از نام پر شکوه تو زیور گرفته است.
حالا منم، کنار تو، اینجا که پر زدی
اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است.
ای انعکاس دست علی! برق ذوالفقار!
افلاک، پشت نام تو سنگر گرفته است.
اینجا، نماز چلچله ها رو به دست توست. دستی که رنگ غیرت حیدر گرفته است.
چشمان من همیشه همین جا کنار توست. اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است.
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁🔴
قسمت 7⃣
#لحظات_قبل_ازشهادت
#نقل_ازهمرزم
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
من قبل از اعزام به سوریه شهید محمدابراهیم توفیقیان و نمیشناختم .
ایشون یک نظامی بودند و من یک بسیجی ساده ...
در بین راه سعادت آشنایی با آن بزرگوار قسمتم شد ؛ شهید توفیقیان بسیارفرد مهربانی بودند که نمی توان توصیف نمود .ودر مدت بیست و روزی که باهم بودیم تنها یک رفیق نبود از یک برادر هم برایم بالاتر بود .
در سوریه ما قرار بود روز وارد عمل بشیم و صبح زود رفتیم منطقه عملیاتی رسیدیم . دشمن از چهار طرف مارا میزد وقتی که من سر کانال بودم دشمن حدود ۲۵ متر باما فاصله داشت و حجم سنگین آتش دشمن باعث شده بود که مهمات ما کمبشود .کربلایی بود واویلا یی شده بود
من با کلاش ومحمد ابراهیم هم با تیربار به سمت دشمن شلیک میکردیم . خیلی درگیری شدیدی بود شهید توفیقیان کنار دستم بود ولی من بخاطر آتش سنگین چشمم به دشمن بود و نمی دیدمش ی دفعه یکی از دوستان صدام زد ؛ گفت فلانی توفیقیان افتاد .
دیدم محمد ابراهیم ی یا زهرا گفت و شهید شد و من یک نگاهش کردم و گفتم انتقام خونت رو از این حرامیان میگیرم .
بعد از محمد ابراهیم شهید تراب فرمانده فاطمیون تیربارشو برداشت و اونهم تیر خورد و به شهادت رسید و بعد من تیربارو دست گرفتم ولی لیاقت شهادت و نداشتم ..
شهید توفیقیان خیلی مظلوم بود ودر آزاد سازی نبل والزهرا باهم بودیم . ومطمئنن شهدا را خدا انتخاب میکنه و شهدا هم آنقدر کارهای خوب انجام میدند که انتخاب میشند وخوشا بسعادتشون ..
و حالا ما آمده ایم در موصل تا نگذاریم خون دوستان شهیدمان از بین برود و راهشان را ادامه میدهیم تا پای جان و
آرزوی من اینست که همچون اربابم امام حسین علیه السلام سرم را بر نیزه زنند ولی تن به ذلت ندهیم ودر غفلت نمیریم .
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁🔴
قسمت 9⃣
#دلنوشته
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
ومادری که امیدی به زندگی نداشت.
امیدش فرزندش بود که حالا با کفنی سفید پر می کشید و مثل همان دوران شیرخوارگی لبخند شیرینی به لب داشت.
شاید قرار بود دامادی بشود که دل ببرد از دل نازک مادر. اما حالا دیگر قرار نبود روی این خاک قدم بگذارد..فکر کنم حالا فهمیدید که ما چه چیز را درک نمی کنیم.
ما حتی لحظه ای توان تصور حال آنان را نداریم...همین حالا شاید آن ها برای تنهایی عزیزشان غصه می خورند.
شاید گوشه اتاقی، زانو بغل گرفته اند و دوباره بودن عزیزانشان را توهم می کنند.
ما حتی نمی توانیم خودمان را جای آنان تصور کنیم...شاید باید بیشتر حواسمان با آن ها باشد. بیشتر در کنارشان باشیم.
اگر می توانیم یاری رسانیم، همدمی باشیم برایشان ... دریغ نکنیم.واما قصه پهلوان ما در آغازین روزهای آذر 1362 در خانواده ای مومن ومذهبی درشهر اسفراین پسری متولد شد که نامش را محمد ابراهیم گذاشتند..نامش را ابراهیم گذاشتند تا سال ها بعد در آتش نمرود و نمرودیان بسوزد .تا ما خلیل شویم .
شخصی بسیار مومن ومذهبی وشیفته اهل بیت علیهم السلام بخصوص حضرت عباس سلام الله علیه بود .علاقه زیاد به روضه حضرت عباس سلام الله علیه داشت..در سوریه مرتب به همکارانش توصیه داشته که بعد از شهادتش روضه حضرت عباس سلام الله علیه بخوانند..هنگام اعزام به سوریه خانواده اش را در جریان نگذاشته بود و بیخبر به ماموریت رفته بود..شهریور سال1391 ازدواج کرد وثمره این ازدواج فرزند پسری به نام محمد پوریا بود .
هنگام اعزام به سوریه فرزندش محمد پوریا سه ماه بیشتر نداشت وهنوز گرمای آغوش پرمهر پدرش را به خوبی حس نکرده بود که پدرش آسمانی شد..عشق سرشار محمدابراهیم به پدر ومادر
وخانواده اش باعث شده بود که او لحظه ای تاب وتحمل ناراحتی از عزیزانش را نداشته باشد..به همین دلیل به همه گفته بود که عازم کرمانشاه است..تک تیرانداز از پشت درخت با قناصه چشم زیباش را نشانه گرفت و محمد ابراهیم قصه ما همیشه چشمان زیبایش را به روی دنیا بست ودر بهشت برین آرام گرفت.این شهید عزیز بسیار متشخص وشوخ طبع وخوش رو بود..شخصیتی به دور از چاپلوسی وریاکاری داشت..با اعتماد به نفس وبا غیرت بود..بسیار جویای علم بود ودر منطقه جنگی هم از مطالعه دست برنمیداشت..صادق وراست گو بود وقلب مهربانی داشت..بسیار ساده زیست بود وبه بیت المال خیلی حساس بود .
به نماز اول وقت اهمیت میداد ونماز را به جماعت را دوست داشت..اهل غیبت نبود و هیچ گاه کسی را نمیرنجاند .
وجود سراسر شور و نشاط شما عزیزان در این محفل الهی - معنوی زینت بخش اندیشه های ناب و خالص دلیری ها و رشادت های غیورانه و غیرت مندانه ی شهیدان مدافع حرم است ، شهیدانی که تا ابد نام و یاد پرافتخارشان ، بر صفحه ی سپید روزگار و در تاریخ اندیشه ها با عزت و عظمت وابدی و سرمدی
خواهدماند..با امید به اینکه در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی و ....پاسدار واقعی ارزشها و اهداف نظام مقدس اسلامی بوده و با عمل به دستورات و احکام الهی و منویات بزرگ مقام معظم رهبری ، الگویی شایسته برای جوانان و همه آحاد ملت به شمار آییم .
یاد و خاطره ی دل انگیز همه ی شهیدان خصوصا شهیدان گمنام وشهدای مدافع حرم شهر اسفراین و استان خراسان شمالی زنده و پویا و جاویدان باد.
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴
🍁🌴⭕️🍁🌴🔴
🌴🍁🌴⭕️
🍁🌴🍁
🌴🍁 🔴
🍁🔴
قسمت 0⃣1⃣
#خاطره_همرزم
#شهیدمدافع_حرم
#محمدابراهیم_توفیقیان
محمدابراهيم خیلی به ائمه
(علیه السلام) ارادت داشت يادم نميرود شب هاي محرم و فاطميه رو، مسير رفتن تارسيدن به هيئت وعرض ارادت هاي خالصانه اش را نسبت به ساحت ائمه اطهارعلیهما السلام،ولی چهارتن از این بزرگواران همه زندگی محمدابراهيم بود؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها)، امام حسین (علیه السلام )، امام رضا (علیه السلام) و قرص قمر بني هاشم (سلام الله علیه)امروز که به شهادت محمدابراهيم نگاه میکنم میبینم ارادت او کار خودش را کرد و آنها با
محمدابراهيم معامله کردند،محمدابراهيم معامله اي را برد كه برايش اسباب
خيروسعادت شد.
محمدابراهيم در رکاب امام حسین(علیه السلام) در صحرای کرب و بلای سوریه براي دفاع از ناموس آل ا... شهید شد،
وهمچون حضرت زهرا(سلام الله علیها) مظلومانه ؛
و به مانند امام رضا(علیه السلام) در کشوری غریب ؛
و چون حضرت عباس(سلام الله علیه) علمدار شد كه حتي بعد از آسمانی شدنش علمش پابرجاست، خوشا بحالت محمدابراهيم
تو به هر آنچه دوست داشتي وخواستي رسیدي ولي واي برما،واي برما كه جامانده ايم.
روزهای بی تو رفيق بر ما به سختي میگذرد، همه دلتنگیهایمان راگذاشتهايم پیش مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیه) و زینب(سلام الله علیه) تا سفره ي دلمان را باز كنيم و بگوییم : «اللهم تقبل منا هذا القلیل...»محمدابراهيم حالاكه آسماني شدي حواست به مازمينيا هم باشه....
🍁🌴🍁🌴🍁
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️
🔴🔴🔴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم