🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 8⃣1⃣
اين را گفت و باز قدم زدنش را پِي گرفت. يك لحظه دل علي ريخت. گمان کرد بهانه اي يافته اند تا از ادامه دوره محرومش کنند. تا اين که شنيد:
ـ « بله، به ما گزارش رسيده که تو امتيازت از همه بيشتره .»
علي نفس راحتي کشید.
ـ « ولي به قيافه ات نمي آد! »
اين از شيوه هاي برخوردش بود. او با اين برخوردها نيرو را از نظر روحي و رواني ارزيابي می کرد.
ـ « پيشنهاد شده تو را ارشد کنيم، اما من مخالفم. من فكر نمي کنم تو بتواني از پسش بر بيايي نظر خودت چيه؟ »
علي که حالا باز آرامشش را باز يافته بود، لبخندي زد و گفت:
« لابد شما بهتر مي دانيد جناب سرگرد! تازه من که دنبال اين چيزها نيستم. »
ـ « يعني تو نمي پذيري؟ »
ـ « چرا جناب سرگرد. اگر مسؤوليت بدهند وظيفه ام را انجام مي دهم. »
سرگرد، يك دور ديگر طول دفترش را پيمود:
ـ « اين پسره، رفيقتان عرضه ی ارشدي در دوره ی رنجري را نداره. بنابراين از فردا تو ارشدي حالا ميتواني بروي !»
علي احترام گذاشت و به سوي در برگشت که شنيد: « شيرازي »
برگشت.
ـ « تو زياد قوي نيستي ضعيف هستي ولي امتياز بيشتري آورده اي. هر چند برآورد من اين است که تو نمي تواني گروهان را اداره کني اما ترجيح مي دهم که منتظر بشوم ببينم چه مي کني مرخصي!»
علي در اين دو هفته سومين نفري بود که براي ارشدي انتخاب مي شد؛ دو نفر قبلي هر کدام بيشتر از يك هفته نتوانسته بودند دوام بياورند. اما او در اولين مسؤوليت خود در ارتش، خوش درخشيد. او در نظر همدوره اي هايش آنقدر دوست داشتني بود که با جان دل خواسته هايش را به جا آورند و به دستوراتش عمل می کنند طوري که تا پايان دوره به عنوان ارشد آنان ماند و در کنار آنان روزهاي سخت دوره تكاوري را گذراند. روزهايي که با تجهيزات کامل در آکوه باباکوهي در زير تيغ آفتاب، بايد هفت قله را فتح مي کردند.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 9⃣1⃣
بالاخره آخرين روزهاي آن دوره ی افسانه اي، در کوير گذشت. هلی کوپترها، دانشجويان را از شيراز سوار کردند و مدتها در آسمان گرداندند تا آنکه هنگام آن شد که بپرند پايين. در يك لحظه آسمان پر از چتر شد. آنان وقتي که به زمين رسيدند، خود را در دل کوير برهوت يافتند. تا چشم کار مي کرد خشكي بود و رمل هاي تشنه. از خورد وخوراك تنها يك قمقمه آب داشتند و سه تا شكلات براي سه روز زندگي و راهپيمايي. آنان بايد هفتاد و دو ساعت بعد طبق مختصاتي که داده شده بود، در روستايي به نام گل سرخ در توابع ابرقو، منتظر هلی کوپترها مي شدند.
علي، يارانش را گرد هم آورد و به جمعشان نظم و انضباط بخشيد. تذکر داد کسي نبايد تكرَوي کند. بايد به
کساني که زانوهايشان آب آورده کمك کنند تا از ستون جا نمانند توضيح داد:
« بچه ها، آدم در سختي ها جوهره ی
انساني خودش را نشان مي دهد، حواسمان جمع باشد که ان شاءالله اين دوره را با خاطرات خوشي از فداکاري هايمان ترك کنيم! »
بعد از تذکرات و سفارشات لازمي که ارشد دانشجويان بيان کرد، ستون، راهپيماييش را به سوي ده گل سرخ آغاز کرد. آنان شبها که هوا خنك بود و آسمان مملو از ستاره، حرکت مي کردند و روزها هنگام گرماي آتشين، به
استراحت مي پراختند. تشنگي و گرسنگي امانشان را بريده بود. اغلبشان از شدت گرسنگي به شكار جانوران و خزندگاني مانند مار، لاكپشت ... و مي پرداختند.
شب دوم از روي دره ی عميقي گذشتند که روي آن پلي بسته شده بود به عرض ١٥ تا ٢٠ سانتيمتر. عبور از آن بسيار ترسناك و دلهره آور بود که خوشبختانه همه به سلامت گذشتند. اما روز سوم صبح هنگام، وقتي که در طول دره اي راه مي پيمودند، ناگهان کمين خوردند و با گروه ضربت درگير شدند که با سنگ و چوب به سراغشان آمده بودند. هرچند در اين حادثه سر و دست تعدادي از دانشجويان شكست اما توانستند نجات پيدا کنند و ساعتي بعد از دور، سياهي چهار ديواريي را ببينند که در جهنم کوير نشان از آبادي و زندگي داشت .
شوق زندگي به زانوان خسته و پاهاي تاول زده جان بخشيد و ستون سرعت گرفت و کم کم نظم و انضباط به هم
خورد و همه کوشيدند تا زودتر به آن چهار ديواري برسند و هنگام ظهر نخستين کسان گروه، به نزديكي آن
رسيدند و توانستند تابلويش را بخوانند:
« قهوه خانه گل سرخ »
و شنيدند صداي هليکوپتري را که از دور مي آمد!
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 0⃣2⃣
بالاخره دوره رنجري با تمام سختي ها و طاقت فرسايي هايش به پايان رسيد. اکنون جواناني که اين دوره را گذرانده بودند خوشحال بودند و به خود مباهات مي کردند که مباهات هم داشت. گذر موفق اين دوره به نوعي آزموني بود تا نشان دهد که اينان زبده هاي آن دوره دانشكده بوده اند و چه بسا اميران ارتش در آينده از ميان آنان باشد. و علي صياد شيرازي زبده ی اين زبدگان بود!
علي به عنوان نفر اول دوره ی رنجري اعلام شد. او بالاترين امتيازات اين دوره ی طاقت فرسا را کسب کرده بود.
طبيعي بود که همه ی هم دوره اي هايش به حال او غبطه بخورند. آنان مي دانستند به زودي او در مراسم فارغ التحصيلي از دست شاه تفنگ دوربيندار جايزه خواهد گرفت، جايزه اي که مي تواند در آينده جاده هاي ترقي صاحبش را هموار کند و..!
اما اين طور نشد. گويي تقدير چنين بود کسي که قرار است در آينده امير ارتش اسلام باشد، از دست طاغوت چيزي نگيرد تا فردا نكته گيران بهانه اي براي ژاژخايي نداشته باشند!
براي معرفي نماينده دانشجويان به شاه، امتيازات دو دوره ی چتربازي و رنجري را باهم احتساب کردند که در نتيجه فرد ديگري با اختلاف ناچيزي از امتيازات علي، به عنوان نفر اول معرفي شد. علي نيز پذيرفت اما سرگرد، فرمانده گروهان نپذيرفت.
* « من نمي دانستم همين تقدير هم زيباست. از هر نظر حق من بود که اول بشوم، آن نفر اول هم امتيازش بد نبود ولي چون پسر عموي او در آنجا استاد بود نمرات را طوري داده بودند که اول بشود. اين را فرمانده گروهان فهميده بود که اول شدن حق من بوده، فرصتي پيدا کرده بود و بررسي کرده بود. وقتي که به تهران برگشتم آمد در گوش من گفت، فلان کس، بررسي کردند و تو مي تواني اول بشوي. بروم کاري کنم تا اول بشوي و از اعليحضرت چيزي بگيري؟
با لطف خدا، روي نفرتي که از اين فرمانده گروهان داشتم، (هنوز به نفرتم از شاه نرسيده بود، يعني تا آن موقع هنوز دوزاري ام نيفتاده بود که وضع چطوري است و در اين موضع نبودم ). گفتم نه نمي خواهم من از حق کسي نمي خواهم، نياز ندارم .
----------------------------------------------
١ـ نام آن دوره به مناسبت مراسم تاجگذاري شاه، «دوره» تاجگذاري نام گرفت.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شناخت امام زمان - قسمت هفتم.mp3
2.44M
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
🎙 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #شناخت_امام_زمان
📌 قسمت هفتم
👤 استاد #محمودی
#سلسله_مباحث_مهدویت
#مهدویت
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐 امروز ۱۳ آذر سالروز شهادت مدافع حرم «#محمد_احمدی_جوان» گرامی باد.
#صلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #محمد_احمدی_جوان" است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔴 نجوم متحیره
📍فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ
الْجَوَارِ الْكُنَّسِ
وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ
(سوره تکویر آیات ۱۵ تا ۱۷)
📍ﭘﺲ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ
ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [ ﺭﻭﻱ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ]ﻣﻰ ﺭﻭﺩ .✳✳✳
📍ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎ ﭼﻴﺴﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺳﻴﺎﺭ ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ﺷﻤﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﻠﺢ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ (ﻋﻄﺎﺭﺩ، ﺯﻫﺮﻩ، ﻣﺮﻳﺦ، ﻣﺸﺘﺮﻯ، ﻭ ﺯﺣﻞ)
ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﻫﻴﺌﺖ ﺍﻳﻦ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ" ﻧﺠﻮم ﻣﺘﺤﻴﺮﻩ" ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻭﻯ ﺧﻂ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﻣﺪﺗﻰ ﺳﻴﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﻛﻤﻰ ﺑﺮ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﺩﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ ﺳﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻞ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ" ﻫﻴﺌﺖ" ﺑﺤﺜﻬﺎﻯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
" ﻋﺴﻌﺲ" ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ" ﻋﺴﻌﺴﺔ" ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺗﺎﺭﻳﻜﻰ ﺭﻗﻴﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻭ ﺍﻧﺘﻬﺎﻯ ﺷﺐ ﺗﺎﺭﻳﻜﻰ ﺭﻗﻴﻘﺘﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﻯ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻳﺎ ﭘﺸﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺍﻃﻠﺎﻕ ﻛﻠﻤﻪ" ﻋﺴﺲ" ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺷﺐ ﮔﺮﺩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺍست.✴✴✴
#کلام_وحی
🔴 نجوم متحیره
📍فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ
الْجَوَارِ الْكُنَّسِ
وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ
(سوره تکویر آیات ۱۵ تا ۱۷)
📍ﭘﺲ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ
ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [ ﺭﻭﻱ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ]ﻣﻰ ﺭﻭﺩ .✳✳✳
📍ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎ ﭼﻴﺴﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺳﻴﺎﺭ ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ﺷﻤﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﻠﺢ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ (ﻋﻄﺎﺭﺩ، ﺯﻫﺮﻩ، ﻣﺮﻳﺦ، ﻣﺸﺘﺮﻯ، ﻭ ﺯﺣﻞ)
ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﻫﻴﺌﺖ ﺍﻳﻦ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ" ﻧﺠﻮم ﻣﺘﺤﻴﺮﻩ" ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻭﻯ ﺧﻂ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﻣﺪﺗﻰ ﺳﻴﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﻛﻤﻰ ﺑﺮ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﺩﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ ﺳﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻞ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ" ﻫﻴﺌﺖ" ﺑﺤﺜﻬﺎﻯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
" ﻋﺴﻌﺲ" ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ" ﻋﺴﻌﺴﺔ" ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺗﺎﺭﻳﻜﻰ ﺭﻗﻴﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻭ ﺍﻧﺘﻬﺎﻯ ﺷﺐ ﺗﺎﺭﻳﻜﻰ ﺭﻗﻴﻘﺘﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﻯ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻳﺎ ﭘﺸﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺍﻃﻠﺎﻕ ﻛﻠﻤﻪ" ﻋﺴﺲ" ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺷﺐ ﮔﺮﺩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺍست.✴✴✴
#کلام_وحی
این مرد را میشناسید؟
نام او إیلی کوهین بود. اما در سوریه او را کامل امین میشناختند.
مردی تندرو و مخالف اسرائیل! اما در اصل مأمور مخفی اسرائیل که تا یک قدمی نخست وزیری سوریه رفت.
در مجلس ملی سوریه فریاد میزد و اسرائیل را به هزار کار کرده و نکرده متهم میکرد، اما شبها در خانه، برای اسرائیل اطلاعات بسیار سودمندی را ارسال میکرد.
دستور العمل از تل آویو میرسید و آن فقط یک چیز بود: شلوغ کن و وانمود کن دشمن قسم خوردۀ اسرائیل هستی!
دو چیز، او را گرفتار کرد:
اول: شنود تصادفی پیامهایش به اسرئیل... دوم: این که هر چه میگفت و میخواست، در نهایت، به سود اسرائیل بود.
در واقع هنر این مرد آن بود که خواستههای اسرائیل را به بهترین شکل، در قالبی ضد اسرائیلی بیان میکرد و در راستای تحقق آن میکوشید.
خوب فکر کنید!
چند نفر ایلیکوهین در میان مسئولان کشور وجود دارد؟!
نفوذ را جدی بگیریم؛ به خصوص در دولتمردان....
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌹 بیانات اخیر رهبرمعظم انقلاب درباره معیشت افرادی که کارمند رسمی نیستند و بیمه ندارند
♦️ ... جدیت و سنگینی جلسه بیشتر هم میشود وقتی صحبت رهبر انقلاب میرسد به تنگی معیشت مردم: «آنهایی که کارمند رسمی نیستند چه؟» ... سکوت خیمه زده! ادامهی صحبتها، جگرخنککنتر است: «آنهایی که اصلاً کارمند نیستند چه؟ آنهایی که تحت پوشش بیمهای نیستند چه؟ اینها هم خیلی زیادند.» واکنش آقاست به خبرهایی که دربارهی «اضافهکمک اقتصادی» به مردم نقل میشود.
♦️ گزارشهای رسانهای و رسمی و اخبار روزنامه و خبرگزاری و رادیو و تلویزیون میگویند «اضافه کمک اقتصادی به مردم»، امّا آقا حواسشان به قید مشروط «کارمندان دولت» در این خبر هم بوده: «حالا گفتند در این شرایط اضافهای برای کارمندان دولتی و کارمندان رسمی در نظر گرفته شده؛ آنهایی که کارمندند، امّا رسمی نیستند چه؟ آنهایی که کارمند نیستند چه؟ آنهایی که تحت پوشش بیمه نیستند چه؟»
بخوانید: farsi.khamenei.ir/news-content?id=46899
#کلام_رهبری