شماها یادتون نمیاد
اما ما سال ۸۸ عاشورا رو با چشمهای خودمون دیدیم،
به خیمه اباعبدالله حمله کردند و آتش زدند،
یه صف نماز ظهر عاشورا سنگ زدند،
سوت و کف و هلهله کردند...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بدون شرح...
عنوان تابلو: بابا 😭
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📌 شام غریبان
▫️ فرات، اشک خجالت میریزد و خارها از روییدن پشیمانند. آفتاب شرم دارد از طلوع دوباره. و از همه محزونتر ناقهایست که تا چندی قبل، بانویی باجلال و جبروت، با سلام و صلوات بر آن سوار میشد. اما حالا آن بانو، تنها و بیمحرم است، نه اکبری هست که دستش را بگیرد و نه علمداری که رکاب بگیرد و بانو سوار شود...
▪️ اما بانو هنوز همان بانوست؛ با همان صلابت حیدری و نجابت فاطمی. محکم و امیدوار به آینده… میداند منتقمی هست تا بیاید و انتفام این خونها را بگیرد.
🔘 یازدهم #محرم
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
امام خامنهای:
عبرتگیری از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب و فرزندان انقلاب در جامعه منزوی بشود...
🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸
↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کجاست آنکه از خون شهید کربلا انتقام خواهد کشید.
🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
صبح علی الطلوع سلامٌ علے الحسین
بالدمِ والدُموع سلامٌ علے الحسین
این عین عاشقے ست که هر روز میشود
با نامتان شروع سلامٌ علے الحسین
#السلامعلیکیااباعبدﷲالحسین🌱
#صبحتون_حسینی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
با لباس ِ جهـاد
هر کاری عبادت است
و چه زیبا روزهایشان،
وقـفِ خــدا بود...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 کلام شهید؛
در این برهه مسئولیت سنگینی بر دوش ماست و اگر نتوانیم از پسش برآئیم شرمنده و خجل باید بسوی خداوند و نبی اش و ولی اش برویم چرا که مقصریم.
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا و به قول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی داریم که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم.
ان شاءالله که یار و یاور امام زمانمان خواهیم بود.
شهید علی جمشیدی🌷
ولادت: ۱۳۶۹/۸/۱۵، شهرستان نور
شهادت: ۱۳۹۵/۲/۱۷، خانطومان سوریه
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#فلش_نشانه_شهیدعلیرضابریری
🔵🔷🌺🌳🌺🔷🔵
🔵🌳🌺🌳🔵
🔵🔷🌺🌳🌺🔷🔵
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔵🔷🔵🔷🔵🔷🔵
🔷🌳🔷🌳🔷🌳🔷
🔵🌺🔵🌺🔵
🌺🌳🌺🌳🌺
🔵🌺🔵🌺🔵
🔷🌳🔷🌳🔷🌳🔷
🔵🔷🔵🔷🔵🔷🔵
#ازلسان_همسرشهید_مدافع_حرم_علیرضابریری
من و علیرضا هر دو بچه یک محل بودیم؛ «سادات محله» که یکی از محلههای قدیمی بابلسر است. علیرضا متولد 30/1/66 بود. شناخت زیادی نسبت به هم نداشتیم اما با ایشان از طرف یکی از دوستانشان که هممحلی ما بود به هم معرفی شدیم .. از آنجایی که پدر ایشان و پدر من با هم همکار بودند، مراحل آشنایی و خواستگاری به فاصله حدود دو ماه برگزار شد .. زمان آشنایی من و علیرضا ایشان دانشجوی دانشکده افسری بود و مهمترین حرفش این بود که شغلش پر از مشغله و بسیار پرمخاطره است و سختیهای زیادی در زندگی آینده خواهیم داشت .. او از سختی و نبودنهایش در زندگی برایم گفت. البته از آنجایی که پدر من هم نظامی بودند تقریباً به این سختیها واقف بودم .. علیرضا در همان صحبتهای ابتدایی از قناعت برایم گفت و اینکه باید قناعت را در زندگیمان همواره مد نظر داشته باشیم .. ما در تاریخ 10 فروردین ماه سال 1387 عقد کردیم .. آن زمان 19 سال داشتم. در دوران عقد خیلی کم حضور داشت، اما وقتی که بود در واقع نبودنش را جبران میکرد ..
#ارادت_به_شهدا
علیرضا ارادتی خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه میخورد .. علاقه زیادی به شهدای غرب کشور داشت .. همیشه هم میگفت : شهدای جنگ که در مناطق غرب به شهادت رسیدند مظلومترین شهدای ما بودند .. از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود .. همیشه وقتی به مزار عمویشان میرفت میگفت : فکر کن عکس من را روزی بر سنگ مزار حک کنند و بنویسند شهید علیرضا بریری .. وقتی این صحبتها را میکرد بسیار شاد و خوشحال بود .. همواره میگفت : دعا کن که من به آرزوی خود که شهادت است برسم .. من هم میگفتم دعا میکنم همیشه باشی و در راه اسلام و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) و برای رهبر و مملکت سربازی کنی و از خاکمان دفاع کنیم .. میگفت : این خوب است، اما دعا کن به آرزویم برسم .. پدر من و پدر علیرضا هر دو از رزمندگان و از جانبازان دفاع مقدس هستند .. عمو و دایی علیرضا از شهدای دوران دفاع مقدس هستند .. شهید علیرضا بریری عموی علیرضا است که نام علیرضا هم به یاد این شهید بزرگوار از ایشان گرفته شد .. عموی خودم هم شهید است و یکی از سرداران شهید بابلسر .. در جنگ در زندگی هردوی ما بود .. هر دو بچه جنگ بودیم و بعد از آن به خاطر شغل پدرهایمان که هر دو پاسدار بودند، بعد از جنگ باز هم زندگیمان یک سرش به جنگ میرسید .
🔵🔷🌺🌳🌺🔷🔵
🔵🌳🌺🌳🔵
🔵🔷🌺🌳🌺🔷🔵
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم