eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش‌میان‌این‌هیاهوصدایی‌بیاید....🥲🤍 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فِی‌طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عَلَیْهِ‌السَّلام الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ‌دَاءٍوَهُوَالدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ...}- . شفای هردردےدرتربت‌ قبرحـسيـن(؏) است و همان‌ است‌ ڪہ‌ بزرگترين دارو ست... . @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
خنده ات دکانِ عطاریست یا دارُالشفاست؟ من یقین دارم که بر هر دردِ بی درمان دواست ... شهید احمد اللهیاری🌷 صبـحتون شهـدایـی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁 : ما منتظریم که این 313 نفر (یاران امام زمان عج) بوجود بیایند. و در خلال مبارزه در خلال تغییر، و تحول نفسانی است که باید بوجود بیایند. از خانه نشستن و خوابیدن نمی توان کادری متقی، مومن، مدیر و مدبر بوجود آورد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ در سال ۹۳ شهید مجیری پس از فارغ التحصیلی به عنوان فرمانده گردان ۱۲۳ تیران و کرون انتخاب می شود. معتقد بود باید با نیروها رفت و آمد خانوادگی داشته باشیم تا بیشتر از مشکلات آنان مطلع باشد وطبق گفته نیروهایش، از هیچ تلاشی برای انس هرچه بیشتر با کارکنان کوتاهی نمی کند. با اخلاق و رفتار عالی و متواضعانه آنچنان در دل بچه ها جا باز می کند که اشکهای آنان پس از شهادت او ،گواه این معناست. چند روز قبل از شهادتشان ، مشکلی برایم پیش آمده بود با ایشان در میان گذاشتم ؛ گفتند کارت را برای خدا انجام بده ،کاری به حرفهای دیگران نداشته باش؛ من هم به این نتیجه رسیده ام که باید کارهام را فقط برای خدا انجام دهم نه برای گزارش دهی و تعریف و تمجید دیگران ؛ این اواخر تا دیر وقت کار میکرد بدون اینکه برای ساعات اضافه حق الزحمه ای داشته باشند.شهید مجیری زیاد به مأموریت می رفت ،و هر بار که خود را برای مأموریت آماده می‌کرد، امید به شهادت داشت و از خدا شهادت خود را آرزو می‌کرد. اما خدا تقدیر دیگری برای او رقم زده بود، انگار او قرار بود از این مأموریت‌ها سالم برگردد تا خود را فدائی حضرت زینب سلام الله علیها کند ، حتی یک بار ، تیر نزدیک پای او خورده بود ولی به او اصابت نکرده بود آری او لیاقت بالاتری داشت که باید در سوریه به نمایش می گذاشت تا فدایی خانم حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیهما شود. 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ گویی خدا می‌خواست او برای رسیدن به آرزویش سال‌ها تلاش کند و هر روز بیشتر نورانیت بگیرد و در تاریخ ۲/۹/۹۴ با درجه معنوی بالاتری به شهادت برسد. وگرنه سال‌ها قبل برای او خواب شهادتش را دیده بودند اما گویا تقدیر این بود که از او ۳ فرزند گل (به نام فاطمه خانم ۱۳ ساله، زهرا خانم ۶ ساله و محمد حسین ۴ ساله) به یادگار بماند تا راه پدر را ادامه دهند و پرچم عباس بر زمین نماند . آری این چنین شد که سال‎ها کار و زحمت و تلاش شهید عزیز عبدالرضا مجیری به ثمر نشست و با عنایت خداوند و حضرت زهرا چنان جایزه بزرگی (اجراً عظیما) دریافت کرد که به قول قرآن (و لکن لا یشعرون) ما از درک آن عاجزیم. حقاٌ که ایشان لایق چنین اجری بود که تمام دوستان و آشنایان به این گواهی دادند که:اگر این مرد شهید نمی‌شد ما تعجب می‌کردیم . من در دو جای زندگی از ته دل خدا را شکر کردم یکی وقتی شهید مجیری برای خواستگاریم آمده بودند و از پشت در خصوصیات ایشان را می شنیدم و این معجزه را می دیدم و خدا را شکر می کردم و یکی وقتی همسرم را در لباس شهادت دیدم ، می دانستم مرگ حق است وعمر هر کسی مشخص است و تقدیر من این بوده که تا این زمان در کنار همسرم زندگی کنم ولی از این که خداوند منت گذاشته و مرگ همسرم را شهادت قرار داده و او برای همیشه جاودانه شده و در راه حضرت زینب سلام الله علیهاو رهبر عزیزمان فدایی شده خدا را شکر می کردم و تازه معنای جمله آخر زیارت عاشورا را درک می کردم که چرا خدا را بر این مصیبت سنگین شکر می کنیم وچرا حضرت زینب می گوید چیزی جز زیبایی ندیدم واینجا بود که با همه وجود گفتم : اللهم لک الحمد حمد شاکرین لک علی مصابهم 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهیدمدافع حرم سردار عبدالرضا مجیری و دوستان گرامیشان. 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ اول رضایت خدا در زندگی؛بعدرضایت مردم ؛ ایشان سعی می‌کرد در همه‌ی تصمیماتش خدا را در رأس قرار دهد و معیارش خشنودی خدا باشد برای گرفتن هرتصمیمی می‌گفت ببین خدا خوشش می‌آید یا مردم ،اگر خدا خوشش می‌آید آن کار را انجام بده و اگر برای خشنودی مردم است این کار به درد نمی‌خورد (حتی در خرید وسائل منزل وغیره ملاکشان ۳ چیز بود اول این‌که چیزی برداریم که اصراف و زیاده‌روی نشود (خشنودی خدا) دوم به اقتصاد کشور کمک شود و ساخت ایران باشد (خصوصاً از زمانی که رهبر فرموده بودند اجناس ایرانی تهیه کنید) (اطاعت از رهبر) سوم زیبا باشد و نظر خانواده را بپوشاند .(رضایت خانواده) او هیچ وقت امیدش را از دست نمیداد و همیشه معتقد بود خدا روزی رسان است . هیچ وقت به مردم رو نمیزد وآخر ماه که گاهی حقوقش تمام میشد میگفت خدا میرساند و همین طور هم میشد . برای داشتن خانه ماشین و وسایل مورد نیاز تلاش می کرد ولی هیچ دلبستگی به دنیا نداشت بود ونبود دنیا برایش مهم نبود ؛ یک روز صبح وقتی از مسجد به خانه آمد می خندید گفت کلاغ پر گنجشک پر ماشین پر گفتم چی ماشین را بردند خندید و سرش را تکان داد. آری دنیا برایش بازیچه ای بیش نبود فقط گذری بود برای رسیدن به معشوقش . در هر شرایطی تحت هیچ شرایطی از آنچه به آن اعتقاد مذهبی و سیاسی داشت دست برنمی‌داشت ، مگر آنچه رضایت خدا را در آن نمی‌دید . و استمرار در آن آنچه را از مستحبات و… یاد می‌گرفت به طور مستمر و با همت عالی انجام می‌داد و اگر ترک می‌شد حتماً قضای آن را بعداً به جا می‌آورد . 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ واجبات را به بهترین شکل انجام می‌داد ؛ایشان نماز را می‌خواند اما نه برای رفع تکلیف بلکه به بهترین شکل ممکن یعنی نماز اول وقت و به جماعت. نماز جماعت آنقدر برایش مهم بود که حتی در سفر یا تفریح دغدغه نمازجمعه و جماعت را داشت، طوری برنامه ریزی می کرد که بتواند نماز جماعت بر پا کند .گاهی که به نماز جماعت صبح نمی رسیدیم و وقت نداشت مسجد دیگری برود برای اینکه ثواب جماعت را از دست ندهد آخر مسجد می ایستاد و به من اجازه داده بود از پشت پرده به او اقتدا کنم و دو نفره نماز جماعت می خواندیم . البته وقتی برای نام گذاری محمد حسین پیش آیت الله مظاهری رفتیم شهید مجیری از ایشان کسب اجازه کردند که در مأموریتها همکاران از من می خواهند امام جماعتشان باشم چه کنم؟ فرمودند این کار را بکن؛ از آن به بعد راحت تر برای بقیه نماز جماعت می خواندند . شهید مجیری چون توکلش زیاد بود معمولا آرامش داشت مگر زمانی که ممکن بود نمازش از اول وقت بگذرد .اینقدر که دغدغه نماز اول وقت را داشت نگران چیز دیگری نبود با اینکه نماز پشت سر علما را دوست داشت ولی اگر می دید ترافیک است و نمازش دیر می شود وقتی اذان می شد اولین مسجدی که تو راه بود می ایستاد نماز را اول وقت به جماعت می خواند .از دیگر واجبات لذت بخش برای او خمس بود. برای خودش سال خمسی قرار داده بود و از چند روز قبل از این‌که سال خمسی برسد منتظر رسیدن آن بود ، بیشتر خمس می‌داد که کمتر نشود. هر سال با نشاط و ذوق خاصی این کار را انجام می داد . روی صله ارحام هم تأکید داشت و معمولا در دید و بازدید ها خود شروع کننده بود . یکی دیگر از واجبات جهاد بود که با خون خود عشقش را به اثبات رسانید . شهید مجیری همیشه بر ترک گناه دقت داشت ولی نسبت به بعضی دقیق تر بود مواظبت از زبان داشت ؛ می‌توانم قسم بخورم ایشان هیچ وقت دروغ نگفت و حتی دروغ مصلحتی هم از ترس اینکه عادت شود؛ نمی گفت. نسبت به غیبت هم خیلی حساس بود و اگر در مجلسی غیبت می‌شد به شدت اعتراض کرده به دفاع از شخص غیبت شونده می‌پرداخت و می گفت شما کاری به مردم نداشته باش ، حرف خودمان را بزن . گناه دیگری که ایشان نسبت به ترک آن بسیار دقیق بودند مواظبت از چشم بودکه چون نگاه به نامحرم را تیری از جانب شیطان می‌دانست حتی سعی می‌کرد چشم به چشم با نامحرم هم نشود. اگر جائی چشمش به نامحرم می‌افتاد فوری سرش را پایین می‌انداخت و ذکری می‌گفت تا این نگاه اثری بر قلب پاک او نگذارد و دیگر مواظبت از گوش بود که ایشان در هر مجلسی که نوار ترانه و موسیقی حرام بود شرکت نمی‌کرد و در ماشین هم اگر راننده نوار می‌گذاشت تذکر می‌داد و حتی یک بار به راننده گفته بود خاموش کند راننده گفته بود اگر نمی خواهید بشنوید پیاده شوید، و ایشان بین راه پیاده می‎شودو یک بار هم که با هم بودیم و امکان پیاده شدن نبود و راننده هم کار خودش را میکرد از پنبه در گوش خود گذاشت و خود را مشغول کار دیگری کرد و نگذاشت قلبش با شنیدن این صداها ذره ای آلوده شود و ناخودآگاه بر ضمیرپاکش اثری بگذارد . 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهیدعبدالرضامجیری در اوایل ورود به سپاه، با اسرار زیاد خودش و به صورت داوطلبانه به گروه تفحص شهدا پیوست🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم