🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #یادت_باشد
#شهیدحمیدسیاهکلیمرادی🕊
قسمت 7⃣4⃣2⃣
پنج شنبه پنجم آذر آزمون صحیفه سجادیه داشتم. باید به دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) می رفتم. تا نزدیکی ساعت یک مشغول مرور جزوه بودم. بعد از شرکت در آزمون از دانشگاه تا خانه را پیاده آمدم. میخواستم در خلوت خودم باشم و باد سرد آذر ماه سوز آتش فراقی که به جانم افتاده بود را سرد کند. هنوز نرسیده بودم نماز را بخوانم. پیش خودم می گفتم الان اگر حمید بود کلی دعوا می کرد که چرا نمازم دیر شده است. به نماز اول وقت اهمیت می داد. هر وقت اذان میگفت به من تاکید می کرد نماز دیر نشه. خودش می آمد سجاده پهن میکرد یا با جانماز روی موکت نماز میخواند.
خانه که رسیدم اول نماز را خواندم و بعد از خوردن نهار کنار شومینه دراز کشیدم. دم به دقیقه افراد مختلفی با گوشی بابا تماس میگرفتند. بابا خیلی آرام صحبت می کرد. همان طور که دراز کشیده بودم دلم هزار راه رفت. نیمنگاهی به پدرم انداختم و بی صدا گریه می کردم. دلم طاقت نیاورد. پیش مادرم رفتم و پرسیدم:
« برای چی این همه زنگ می زنن؟ خبری شده مگه؟ »
مادرم گفت:
« خبر ندارم، نگران نباش، چیز خاصی نیست. »
اما این زنگ زدن ها خیلی من را نگران میکرد.
⬅️ ادامه دارد....
با روایت: همسرشهید
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #یادت_باشد
#شهیدحمیدسیاهکلیمرادی🕊
قسمت 8⃣4⃣2⃣
آن شب بابا کلی برایمان خاطره تعریف کرد. از عروسی شان، از اوایل زندگی، از به دنیا آمدن ما. گفت:
« وقتی کلاس اول بودی ماموریت های کردستان من هم تموم شد و اومدم قزوین. تو که از دیوار راست بالا می رفتی یهو ساکت و آروم شدی! موهات بلند بود اما مامانت می گفت مگه می خواد درخت انگور بیاره. بزار بعدا عروس شدی موهاتو بلند کن. کلاس سوم که شدی برعکس همه دخترا که توی این سن عاشق موی بلند و لباس های پف دار چین چینی هستن تو دوست داشتی چادر سر کنی. ما می گفتیم تو بچهای نمیتونی چادر رو جمع کنی، تا اینکه رفتیم مشهد، خادم حرم گفت دخترتون بزرگ شده بهتره براش چادر بخرید با چادر بیاد داخل حرم. تو خیلی خوشحال شدی، وقتی رفتیم داخل مغازه تو یه چادر عربی ساتن که دور آستینش گیپور داشت انتخاب کردی. این طوری شد که از حرم امام رضا (علیهالسّلام) به بعد چادر سر کردی. »
پدرم درست می گفت؛ من از بچگی عاشق چادر بودم. البته از هفت سالگی مقنعه و روسری سر می کردم ولی چادر مشکی شده بود آرزوی بچگی های من که در سفر مشهد به آن رسیدم. خاطرات قدیمی که زنده شد مادرم هم از بچگی حمید تعریف کرد:
« حمید همیشه می گفت دوست دارم عابدزاده بشم. به فوتبال علاقه داشت. کارش این بود که توی کوچه با بچه های محل و برادراش فوتبال بازی می کرد یا با لاستیک های کهنه تَکل بازی می کردن. لاستیک را توی کوچه با چوب می زد و بعد دنبالش می دوید. »
روز جمعه هم تماس های پرتکرار با گوشی پدرم ادامه داشت. دلم گواهی بد می داد.
⬅️ ادامه دارد....
با روایت: همسرشهید
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #یادت_باشد
#شهیدحمیدسیاهکلیمرادی🕊
قسمت 9⃣4⃣2⃣
بیناین همه نگرانی ها آبجی هم خوابی که شب قبل دیده بود را برایم تعریف کرد. گفت:
« دیشب خواب حمید رو دیدم . با لباس نظامی بود. به من گفت فاطمه خانم برو به فرزانه بگو من برگشتم چند باری رفتم به خوابش باور نکرده. شما برو بگو من برگشتم. »
این خواب را که تعریف کرد بند دلمپاره شد و همه آرامشم را از دست دادم. بیشتر از همیشه صدقه انداختم. حالم خیلی بد شده بود. هر کاری می کردم که نمی توانستم معنی این خواب خواهرم را به چیزی جز شهادت حمید تعبیر کنم. قرآن را باز کردم. آیه هفده سوره انفال آمد:
« و ما مومنان را به پیامدی خوش میآزماییم. »
تا معنی آیه را خواندم روی زمین نشستم. قلبم تند می زد. گفتم من بدبخت شدم. حتما یک چیزی شده. آن شب تولد پسر دایی کوچکم دعوت بودیم. به جای خوشی های تولد تمام حواسم به گوشی بود. دو روز بود که حمید تماس نگرفته بود! شنبه صبح با این که اصلا حال خوبی نداشتم به دانشگاه رفتم. گوشی را گذاشته بودم جلوی دستم که اگر حمید زنگ زد سریع جواب بدهم.
قبل از اینکه حمید سوریه باشد همه میدانستند داخل کلاس گوشی را خاموش می کنم، ولی این مدت سر کلاس گوشی همیشه روشن بود. از چهارشنبهای که زنگ زده بود سه روز گذشته بود. گفته بود بعد از سه یا چهار روز تماس می گیرد. به جای تماس حمید پیامک های مشکوک شروع شد.
⬅️ ادامه دارد....
با روایت: همسرشهید
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #یادت_باشد
#شهیدحمیدسیاهکلیمرادی🕊
قسمت 0⃣5⃣2⃣
اول خانم آقا سعید پیام داد که:
« با حمید صحبت کردی؟ حالش چطوره؟ »
جواب دادم:
« آره سه روز پیش باهاش صحبت کردم. حالش خوب بود. به همه سلام رسوند. »
بلافاصله خانم آقا میثم همکار و دوست صمیمی حمید پیام داد. پرسید:
« حمید آقا حالشون خوبه؟ »
سابقه نداشت این شکلی همه جویای حال حمید بشوند. کم کم داشتم دیوانه می شدم.
ساعت نه و نیم تازه کلاسمان تمام شده بود. آنتراک بین دو کلاس بود که بابا زنگ زد. وقتی پرسید کدام دانشکده هستم، آدرس دادم. پیش خودم گفتم حتما آمده دانشگاه کاری داشته، موقع رفتن می خواهد همدیگر را ببینیم. از من خواست جلوی دانشکده بروم. تا دم در رسیدم پاهایم سست شد. با لباس شخصی ولی با ماشین سپاه همراه پسرخاله اش که او هم پاسدار بود آمده بود.
سلام و احوالپرسی کردیم. پرسید:
« تا ساعت چند کلاس داری؟ »
گفتم:
« تا برسم خونه میشه ساعت هفت غروب. »
گفت:
« پس وسایلتو بردار بریم. »
گفتم:
« کجا؟ من کلاس دارم بابا. »
بعد از کمی مکث با صدای لرزان گفت:
« حمید مجروح شده باید بریم دخترم. »
تا این را گفت چشمم تار شد. دستم را روی سرم گذاشتم گفتم:
« یا فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) الان کجاست؟ حالش چطوره؟ کجا مجروح شده؟ »
پدرم دستم را گرفت و گفت:
« نگران نباش دخترم. چیز خاصی نیست دست و پاهاش ترکش خورده. الان هم آوردنش ایران. بیمارستان بقیة الله تهران بستریه. »
⬅️ ادامه دارد....
با روایت: همسرشهید
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
🔴 چرا #امام_زمان در نیمه شعبان به دنیا آمدند؟
🎙 مرحوم آیت الله مجتبی طهرانی
#مهدویت
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#در_محضر_معصومین
🔰امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
✍ یُستدَلُّ علی إدبارِ الدُّوَلِ بأربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ، و التمسُّکِ بالفروعِ. و تَقدیمِ الأراذلِ، و تأخیرِ الأفاضِلِ.
🔴چهار چیز نشانه به سر آمدن دولتهاست: فرو گذاشتن اصول، چسبیدن به فروع، مقدّم داشتن فرومایگان و عقب زدن مردمان با فضیلت و لایق.
📚غرر ودرر آمدی،۱۰۹۶۵
#حدیث_روز
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#اختصاصی
او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد ...
💠پوستر اختصاصی شهدای مدافع حرم روز ۹ اسفند ماه
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✍ #خط_دیدار | اگر در انتخابات پیش رو حضور قوی داشته باشیم، مجلس قوی خواهیم داشت. مجلس قوی کارهای بزرگ میتواند انجام دهد
🎥 مرور تصویری بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار جمعی از رای اولیها و خانواده معظم شهدا. ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
👏#انتخاب_قوی، #مجلس_قوی، #ایران_قوی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم