eitaa logo
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر
725 دنبال‌کننده
7هزار عکس
10هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم «وقتی آتش بندگی می کند...» (ادامه) محاکمه به نتیجه نرسید و قرار شد، بزرگان قوم با هم مشورت کنند. دور هم جمع شدند.😈👹 و فکری به ذهنشان رسید.💡 اعلام کردند. 📢 اگر ابراهیم را زنده در آتش بندازیم این قائله تمام می شود. هیزم زیادی جمع کرده و آتش مهیبی فراهم کردند.🔥🔥 آنقدر آتش وسیع بود که حتی نمی توانستند به آن نزدیک شوند.😱 دنبال راه چاره بودند که چطوری حضرت را داخل آتش بیاندازند. ابلیس راهنمایی کرد: از منجنیق کمک بگیرید. لحظه پرتاب حضرت از منجنیق تا آتش، جبرائیل به خداوند گفت: این بنده، خلیل توست، آیا مشرکان را بر او مسلط میکنی؟ خدا فرمود: اگر اراده کنم او را نجات خواهم داد. وقتی منجنیق پرتاب شد، جبرائیل به ابراهیم ع گفت: درخواستی نداری؟ حضرت فرمود از شما خیر! ولی از خدا بله! و سپس خطاب به پروردگار گفت: «ای خدا، ای یگانه، ای بی‌نیاز، ای که نه زاییده‌ای و نه زاده‌شدی، رحمتت را شامل حالم کن و مرا از آتش نجات بده».🤲 ⭐️✨ اخلاص در بندگی ✨⭐️ بالاخره در ميان شادى مردم او را به درون شعله‌هاى آتش انداختند.🔥🔥 آنگاه خداوند به آتش فرمان داد: آتش سرد شو. ❄️❄️❄️ آن‌وقت از شدت سرما دندان‌های حضرت به هم می‌خورد،سپس خدا فرمود: «وَ سَلاماً» و آنگاه آتش بر ابراهیم سرد و سلامت شد و ابراهیم خود را میان گلستانی مشاهده کرد.🧊🌸🌸🧊 ✨خدا آتش را سرد نکرد. بلکه دستور داد: سرد شو.✨ «وقتی آتش بندگی می کند...» 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه انبیا 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم «وقتی آتش بندگی می کند...» (ادامه) محاکمه به نتیجه نرسید و قرار شد، بزرگان قوم با هم مشورت کنند. دور هم جمع شدند.😈👹 و فکری به ذهنشان رسید.💡 اعلام کردند. 📢 اگر ابراهیم را زنده در آتش بندازیم این قائله تمام می شود. هیزم زیادی جمع کرده و آتش مهیبی فراهم کردند.🔥🔥 آنقدر آتش وسیع بود که حتی نمی توانستند به آن نزدیک شوند.😱 دنبال راه چاره بودند که چطوری حضرت را داخل آتش بیاندازند. ابلیس راهنمایی کرد: از منجنیق کمک بگیرید. لحظه پرتاب حضرت از منجنیق تا آتش، جبرائیل به خداوند گفت: این بنده، خلیل توست، آیا مشرکان را بر او مسلط میکنی؟ خدا فرمود: اگر اراده کنم او را نجات خواهم داد. وقتی منجنیق پرتاب شد، جبرائیل به ابراهیم ع گفت: درخواستی نداری؟ حضرت فرمود از شما خیر! ولی از خدا بله! و سپس خطاب به پروردگار گفت: «ای خدا، ای یگانه، ای بی‌نیاز، ای که نه زاییده‌ای و نه زاده‌شدی، رحمتت را شامل حالم کن و مرا از آتش نجات بده».🤲 ⭐️✨ اخلاص در بندگی ✨⭐️ بالاخره در ميان شادى مردم او را به درون شعله‌هاى آتش انداختند.🔥🔥 آنگاه خداوند به آتش فرمان داد: آتش سرد شو. ❄️❄️❄️ آن‌وقت از شدت سرما دندان‌های حضرت به هم می‌خورد،سپس خدا فرمود: «وَ سَلاماً» و آنگاه آتش بر ابراهیم سرد و سلامت شد و ابراهیم خود را میان گلستانی مشاهده کرد.🧊🌸🌸🧊 ✨خدا آتش را سرد نکرد. بلکه دستور داد: سرد شو.✨ «وقتی آتش بندگی می کند...» 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه انبیا 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌
1.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم. «راز گریه حضرت زکریا» در روایت آمده، حضرت زکریا از خداوند، خواستند که در مورد پنج تن آل عبا برایشان توضیح دهد. جبرئیل نازل می شوند و به ایشان تعلیم می دهند. بعد از آن هر وقت حضرت زکریّا نام‌های مبارک: محمّد، علی، زهرا، و حسن را بر زبان می آورد، غم و اندوهش برطرف می‌شد، ولی هرگاه نام مبارک حسین را می‌ گفت، گریه امانش نمی داد و نفسش بشماره می‌افتاد! تا اینکه یک روز، علت را از خدا پرسید.❓ خداوند داستان شهادت امام حسین ع را برای زکریّا شرح داد و فرمود: «کهیعص» 🩸 "ک" اشاره به کربلا. 🩸 "ه" اشاره به هلاک کردن خاندان پاک پیامبر. 👹 "ی" اشاره به نام یزید. 💦 "ع" اشاره به عطش حسین ع. 🥲 "ص" اشاره به صبر حسین ع. هنگامی‌که حضرت زکریّا این جریان را شنید، سه روز خود را در مسجدش حبس کرد و اجازه‌ی ورود احدی را نداد. مدام گریه‌ و زاری می کرد، برای امام حسین مرثیه می‌خواند و می‌گفت: «پروردگارا! آیا بهترین خلق خود یعنی حضرت محمّد را دچار مصیبت فرزندش می‌کنی؟😭 آیا لباس چنین مصیبتی را به علی ع و زهرا س می‌پوشانی؟😭 آیا چنین مصیبتی را نصیب آنان خواهی کرد؟ 😭 سپس دعاء کرد و گفت:🤲 «پروردگارا! پسری به من عطا کن که در زمان پیری، چشمم به او روشن شود، موقعی‌که این پسر را به من بخشیدی، مرا شیفته‌ی محبّت وی بگردان، سپس مرا دچار مصیبت او بکن چنانکه حضرت محمّد ص را دچار مصیبت فرزند خواهی کرد! آنگاه خدا حضرت یحیی را به زکریّا عطا کرد و او را دچار مصیبت وی نمود. 🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش 📖 | سوره مبارکه مریم آیه یک 🎶 | ‌‌ @shahedbhradnasr
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم «مخلوق باشکوه» مثل کوه پشت تو هستم! مثل کوه محکم و سربلند باش! این جملات را زیاد شنیدیم و حتی خودمان هم شاید گفتیم. در مورد کوه زیاد میدانیم: ✓ قصه های قدیمی مثل کوه قاف، بیستون،... ✓ کوه سینا و موسی(ع) ✓ همصدایی کوهها با داوود(ع) برای تسبیح خدا ✓ کوه ثور و غار حرا؛ پیامبر(ص) ✓کوه صفا و مروه، و .... ✅ وصف این مخلوق با عظمت، در آیات قرآن ؟!😍👇 🏔کوهها مثل میخ دیدید میخ، اجزای یک وسیله را چگونه بهم وصل میکند؟ کوهها هم همین نقش را برای لایه های زمین دارند و باعث استحکام آن می شوند. ریشه کوه ها در عمق زمین، جلوی حرکت لایه های زمین را میگیرد و مانع وقوع زلزله های دائم میشود. کوهها مثل میخ، چند برابر آنچه در بیرون هستند، در دل زمین فرورفته اند. 🏔کوه جایی برای زندگی علاوه بر گروهی از انسان ها که در کوهها ساکنند، حیوانات بیشماری هم در کوهها زندگی می کنند. 🏔کوه ستایشگر پروردگار کوه با عظمت، مانند سایر مخلوقات، پروردگار را سجده می کند. 🏔کوه نمایشگر قدرت خدا 🔺زمانیکه موسی(ع) به خدا گفت خودت را به من نشان بده! خداوند گفت مرا نمی بینی به کوه نگاه کن! اگر ثابت ماند مرا می بینی! و کوه با خاک یکسان شد. 🔺روز قیامت، کوهها متلاشی میشوند! 🗻دیگر فایده های کوهها: ✔️حافظ برفها برای تابستان❄️ ✔️مانع تند بادها🌪 ✔️علامت و نشانه راهها⬆️ ✔️محل معادن و غارها🪨 ✔️مرزهای طبیعی کشورها🌗 و... 📚| منبع: تفسیر نور 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه نباء آیه ۷ 🎶 | و ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم « داستان مومن آل یاسین » در روایات آمده، دوران حضرت عیسی(ع)، دو نفر از پیروان ایشان برای تبلیغ دین به شهری رفتند. در آن شهر مردی زندگی می کرد که به «حبیب نجار» معروف بود. 🚶‍♂🪚 یاران حضرت در حین گشت زنی در شهر با حبیب هم، روبرو شدند. حبیب وقتی دعوت آنها به دین را دید و شرح معجزات حضرت را در شفای بیماران لاعلاج را شنید به دین مسیح ایمان آورد.🌱 خیلی زود او از هواداران پرو پا قرص حضرت شد. نور ايمان همه وجودش را پر کرد و خالصانه و بدون چشم داشت بهشت يا ترس از جهنم، به عبادت و اطاعت خدا مشغول شد.🕋 در حمايت از پيامبر و تبليغ دين خدا، همّت و اراده قوی داشت.✊ یک روز حبیب نجار خبری شنید 📣 که در مرکز شهر، مردم برعلیه پیامبر، شلوغ کردند و حتی قصد جانش را دارند.😲 معطل نکرد و بقصد دفاع از حق و مبارزه با مردم ستمکار، خیلی سریع و شتابان بسمت آنجا که خیلی دور بود راه افتاد.🏃‍♂ حبیب مردی ساده و معمولی بود، نه شوکتی داشت و نه قدرتی ! در راه دفاع از حق، تک و تنها بود. ولی در عوض، نور و حرارت ایمان،✨ چنان او را گرم و روشن کرده بود که بیخیال از پیامدهای این مبارزه می خواست وارد معرکه ای خطرناک بشه. ⚠️🆘 بالاخره به مقصد رسید... جمعیت زیادی بودند 👬👬👬 حبیب برای دعوت از مردم، ابتدا .... 🔜ادامه دارد... 📚| منبع: قرآن، تفسیر نمونه، نور 🎙 | قاری: استاد صدیق منشاوی 📖 | سوره مبارکه یس آیات ۲۰ تا ۲۲ 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم « داستان مومن آل یاسین » در روایات آمده، دوران حضرت عیسی(ع)، دو نفر از پیروان ایشان برای تبلیغ دین به شهری رفتند. در آن شهر مردی زندگی می کرد که به «حبیب نجار» معروف بود. 🚶‍♂🪚 یاران حضرت در حین گشت زنی در شهر با حبیب هم، روبرو شدند. حبیب وقتی دعوت آنها به دین را دید و شرح معجزات حضرت را در شفای بیماران لاعلاج را شنید به دین مسیح ایمان آورد.🌱 خیلی زود او از هواداران پرو پا قرص حضرت شد. نور ايمان همه وجودش را پر کرد و خالصانه و بدون چشم داشت بهشت يا ترس از جهنم، به عبادت و اطاعت خدا مشغول شد.🕋 در حمايت از پيامبر و تبليغ دين خدا، همّت و اراده قوی داشت.✊ یک روز حبیب نجار خبری شنید 📣 که در مرکز شهر، مردم برعلیه پیامبر، شلوغ کردند و حتی قصد جانش را دارند.😲 معطل نکرد و بقصد دفاع از حق و مبارزه با مردم ستمکار، خیلی سریع و شتابان بسمت آنجا که خیلی دور بود راه افتاد.🏃‍♂ حبیب مردی ساده و معمولی بود، نه شوکتی داشت و نه قدرتی ! در راه دفاع از حق، تک و تنها بود. ولی در عوض، نور و حرارت ایمان،✨ چنان او را گرم و روشن کرده بود که بیخیال از پیامدهای این مبارزه می خواست وارد معرکه ای خطرناک بشه. ⚠️🆘 بالاخره به مقصد رسید... جمعیت زیادی بودند 👬👬👬 حبیب برای دعوت از مردم، ابتدا .... 🔜ادامه دارد... 📚| منبع: قرآن، تفسیر نمونه، نور 🎙 | قاری: استاد صدیق منشاوی 📖 | سوره مبارکه یس آیات ۲۰ تا ۲۲ 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم. « اصحاب اُخدود » قسمت 1⃣ در روایات آمده، قبل از ظهور اسلام، در شهری واقع در یمن، مردی بنام ذونواس پادشاه بود. 🇾🇪🤴 این مرد که نام خود را یوسف گذاشته بود، آخرین پادشاه آنجا بود و به یهودیت روی آورده بود و تمام اهالی آنجا را هم با خودش، هم کیش و مذهب کرده بود، طوری که در آن دیار دیگر اثری از مسیحیان نبود.🙅 مدتی از حکومتش گذشت تا اینکه برایش خبر آوردند که در منطقه نجران هنوز عده ای از مسیحیان هستند که یهودیت را قبول ندارند و پیرو انجیل و آیین حضرت عیسی(ع) هستند. ذونواس هم با عده ای از افرادش بسمت نجران راه افتادند.🎠🔱 وقتی به نجران رسیدند، هر فرد مسیحی را که می دیدند به دین یهودیت دعوت می کردند، ولی هیچکس قبول نمی کرد و همه طفره می رفتند و به حضرت عیسی(ع) وفادار ماندند.✨ کم کم دعوا و مشاجره سر گرفت، طوریکه پادشاه زورگو به مردم آنجا گفت بین مرگ و دین یهودیت یکی را باید انتخاب کنند.😠😡 اینجا بود که ذونواس دستور داد که گودال بزرگی حفر کنند و در آن هیزم فراوان بریزند و آتش مهیبی درست کنند. 🔥🔥🔥🔥اُخدود که در آیه گفته شده بمعنای گودال است. بعد از اینکه گودال آماده شد...😫 🔜 ادامه دارد... 📚| منبع: تفسیر برهان، المیزان 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه بروج آیات ۴ تا ۸ 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم «داستان خارج کردن شتری زیبا از کوه» قسمت 3⃣ مشرکین به حضرت صالح(ع) گفتند ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه کاری را که از تو میخواهیم انجام بدهی!! بعد یک صخره سنگی خیلی محکم را درکوه نشان دادند و گفتند باید از این صخره، یک ماده شتر آبستن را بیرون بیاوری!!😑🐪 حضرت، هم به لطف الهی معجزه اى نشان آنها داد و ماده شتر آبستنى را از آن صخره بيرون آورد.🐪🏳 بعد از این معجزه، قوم ثمود، حسابی حیرت کرده بودند.😨😳 موقتاً دست از بهانه جویی برداشتند، اما خب ماجرا همینجا تمام نشد😫🙄 پس از آن ماجرا، خداوند، به حضرت وحى فرستاد كه به قوم ثمود بگو: خداى تعالى آب این منطقه را بين شما و اين شتر تقسيم كرده، طوریکه یک روز شما از آن بنوشيد و روز ديگر اين شتر را رها كنيد تا از آن استفاده كند. روزى كه نوبت شتر بود، آن حيوان آب را می نوشید و بلافاصله به صورت شیر تحویل می داد.🥛آنقدر شیرش زیاد بود که همه اهالی را شیر می داد، طوریکه از بزرگ تا کوچک همه از شیرش استفاده می کردند. 🍼🥛 و روز بعد، مردم از آب استفاده می کردند، ولی شتر سراغ آب نمی رفت. مدتها بهمین منوال گذشت. ولی خب، شیطان هم بیکار ننشست!! و مردم را وسوسه کرد؛😈 آنها می گفتند که چرا ما نباید هر روز از آب استفاده کنیم؟! چرا باید، یک روز کامل در اختیار شتر باشه؟!🙅‍♂👎و حسابی عصبانی بودند تا اینکه یک نقشه ای کشیدند... 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: هادی موحد امین 📖 | سوره مبارکه هود 🎶 | و ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 ❇️داستان معراج پیامبر✨ قسمت اول1⃣ وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به معراج و به بیت المقدس(در فلسطین) بردند، جبرئیل او را سوار براق کرد و به اتفاق به بیت المقدس آمدند.🕌 جبرئیل محرابهای انبیاء را به آن جناب نشان داد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آن محرابها نماز گزارده و از آنجا عبورش کردند.🌱 در مراجعت به کاروان قریش برخوردند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آبی را که آنان در ظرف داشتند دید و دید که شتری گم کرده اند و در پی آن می‌گردند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از آن آب بیاشامید، و ما بقی آن را به زمین ریخت💧 چون از معراج برگشت و صبح شد به قریش فرمود که خدای تعالی دیشب مرا به بیت المقدس برد و آثار انبیاء و منزلهای ایشان را نشانم داد، و من در برگشت در فلان محل به کاروانی از قریش برخوردم که شتری گم کرده بودند و از آب ایشان بیاشامیدم، و ما بقی آن را ریختم.💎 ابو جهل گفت: ای قریش الآن فرصت خوبی دست داده، بپرسید مسجد اقصی چند ستون داشت؟ و چند قندیل در آن آویزان بود؟ (تا او را امتحان کنیم😐) در همین هنگام ...😳 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه اسرا 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 ❇️داستان معراج پیامبر✨ قسمت اول1⃣ وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به معراج و به بیت المقدس(در فلسطین) بردند، جبرئیل او را سوار براق کرد و به اتفاق به بیت المقدس آمدند.🕌 جبرئیل محرابهای انبیاء را به آن جناب نشان داد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آن محرابها نماز گزارده و از آنجا عبورش کردند.🌱 در مراجعت به کاروان قریش برخوردند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آبی را که آنان در ظرف داشتند دید و دید که شتری گم کرده اند و در پی آن می‌گردند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از آن آب بیاشامید، و ما بقی آن را به زمین ریخت💧 چون از معراج برگشت و صبح شد به قریش فرمود که خدای تعالی دیشب مرا به بیت المقدس برد و آثار انبیاء و منزلهای ایشان را نشانم داد، و من در برگشت در فلان محل به کاروانی از قریش برخوردم که شتری گم کرده بودند و از آب ایشان بیاشامیدم، و ما بقی آن را ریختم.💎 ابو جهل گفت: ای قریش الآن فرصت خوبی دست داده، بپرسید مسجد اقصی چند ستون داشت؟ و چند قندیل در آن آویزان بود؟ (تا او را امتحان کنیم😐) در همین هنگام ...😳 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه اسرا 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 "جوان خوش قلب❤️" قسمت اول 1⃣ روزی از شهر بصره خارج شدم به عربی برخورد کردم که شمشیر حمایل داشت. از من پرسید از کدام قبیله ای؟🧐 گفتم: از قبیله «بنی الاصمع» پرسید: از کجا می آیی؟🤔 گفتم: از خانه خدا 🕋 گفت: آنجا چه می کردی؟❓ گفتم: کتاب خدا تلاوت می نمودم📖 پرسید: مگر خدا را کتاب است که تلاوت بشود؟🧐 گفتم: بلی ✅ گفت: مقداری از آن را برای من بخوان😇 گفتم: مؤدّب و دو زانو بنشین تا بخوانم👨 پس شترش را خوابانید و زانوهای او را بست و خود دو زانو نشست و گوش فراداد😴 شروع به خواندن نمودم و بر زبانم سوره مبارکه «و الذاریات» جاری شد. همینکه به این آیه رسیدم: «وَ فی اْلاَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ، وَ فی اَنْفُسِکُمْ اَفَلا تُبْصِرُونْ» «در زمین نشانه هایی است از خدا برای اهل یقین و در خود شما نیز، مگر آنها را نمی بینید» اعرابی گفت: حق تعالی راست گفته است. سرگین نشانه عبور شتر است و جای پا دلیل بر عبور عابر. پس چگونه این آسمان با عظمت و این زمین پهناور بر پروردگار با عظمت دلالت نکند!🌎🪐 همینکه خواندم: «وَ فی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونْ» «و در آسمان است روزی شما و آنچه را که به آن وعده داده شده اید». اعرابی گفت: تو را به حق خدا این نیز از کلام خداوند است؟ گفتم : .... 🔜 ادامه دارد.... 🎙 | قاری: استاد حامد شاکرنژاد 📖 | سوره مبارکه ذاریات 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 "سیلی خوردن پیامبر😫" قسمت دوم 2⃣ دیدن قسمت اول👉 در همان حال قافله ای از آن راه می گذشتند. مرد عرب را بدینحال(با دست قطع شده) دیدند. چون آب به صورتش پاشیدند به هوش آمد😟 گفتند: تو را چه شده؟ گفت: به صورت پیامبر (صلی الله علیه وآله) سیلی زده ام. می ترسم که دچار عقوبت شوم!😱 پس برخاست و دست قطع شده خود را به دست دیگر گرفت و در پی پیامبر (صلی الله علیه وآله) راهی مدینه شد.🥵 در مدینه به سلمان برخورد و ایشان وی را به خانه فاطمه زهرا (س) برد.🌱 در آنجا پیامبر خدا (ص) نشسته و حسین (س) را روی زانو جای داده بود.👨‍🍼 اعرابی جلو رفت و عذر خواهی نمود.🙇‍♂ پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: چرا دستت را قطع کرده ای؟😐 گفت: من دستی را که به صورت نازنین شما سیلی زده باشد نمی خواهم.🤕 پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: اسلام بیاور و به یگانگی خدا اقرار کن!🌱 عرض کرد: اگر شما برحقّید دست قطع شده مرا به حال اوّل برگردانید و شفا دهید.پیامبر دست قطع شده اش را به موضع خود گذاشت و فرمود: «بسم الله الرحمن الرحیم» و نفسی کشید و دست مبارک خود را به موضع قطع شده مالید.😍 دست مرد عرب به حال اوّل بازگشت و او شهادتین به زبان جاری کرد و اسلام آورد.🌻 پایان ✔️ 📚 | منبع : ستارگان درخشان، ج1،ص23  🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه توبه 🎶 | ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌