بسم الله الرحمن الرحیم
زندگینامه کوتاه به همراه وصیتنامه شهید بابک نوری:
تاریخ تولد : 1371/07/21
محل تولد : گیلان - رشت
تاریخ شهادت : 1396/08/27
محل شهادت : سوریه - بوکمال
وضعیت تاهل : مجرد
محل مزار شهید : گلزار شهدای رشت
🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹
وصیتنامه:
بسمالله الرحمن الرحیم
اینجانب بابک نوری هریس فرزند محمد
به تو حسادت میکنند، تو مکن. تو را تکذیب میکنند، آرام باش. تو را میستایند، فریب مخور. تو را نکوهش میکنند، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک میخوانند، مسرور مباش… آنگاه از ما خواهی بود. حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت (از امام پنجم)
خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آنها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی بهقدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمیدانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟
خدایا گناههای من را ببخش، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتیکه مرا نبخشیدی از این دنیا مبر.
تا وقتیکه راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم.
مادرم جانم به قربان پاهایت که به خاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیبدیده میشود، در نبود من اشکهایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بستهام که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد.
مادرم برای من دعا کن، ولی اشکهایت را روان مکن که به خدای من قسم راضی به اشکهایت نیستم.
خواهران خوبتر از جانم من نمیدانم وقتی حسین (ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی میکشید، ولی میدانم حس او به زینب (س) چه بوده.
عزیزان من حالا دستهایی بلند شده و زینبهایی غریب و تنها ماندهاند و حسینی در میدان نیست.
امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینبهای زمانه و حرم او دفاع کنیم.
برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگینتر شده، حالا شما عشق و محبت مرا به دیگران باید بدهید؛ زیرا من عاشق خانوادهام، اطرافیانم، شهرم، وطنم و… بودهام و شما خود من هستید در جسمی دیگر.
پدرم تو هم روزی در جبهه حق علیه باطل از زینبهای مملکت دفاع کردی، شما دعا کن که با دوستان شهیدت محشور شوم.
منبع:سایت حریم حرم
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f
او در پاییز سال 71 به جمع زمینیها آمد و پاییز 96 جمعشان را ترک نمود. ما برای بازخوانی همین 25 سال به رشت رفته بودیم. بابک بیست و دومین شهید مدافع حرم گیلان است. اما بارها گفته شده که کسی برای کشته شدن به میدان جنگ با تروریستها نمیرود ولی همه میدانیم که جنگ و گلوله داغ، شوخی ندارد. رزمندهها با علم به این موضوع پا به میدان میگذارند. بابک هم با علم به این موضوع، از تمام دلخوشیهایاش گذشت و به میدان رفت. گر از مُقابله شیر آید، از عقب شمشیر / نه عاشقاست، که اندیشه از خطر دارد.
گذراندن دوران سربازی نقطه عطفی در زندگی بابک بود، آشنایی با فوت و فن نظامیگری و قرار گرفتن در شرایط خاص آن سبب شد تا توانمندی نظامی هم به داشتههایش اضافه شود. بعد از پایان خدمت، مثل همه رزمندهها، با اصرار و پیدا کردن رابطه و بست نشستن در سپاه، مجوز رفتن را گرفت.
پشتکار و همت بابک کلید موفقیتاش در زندگی بود. کلیدی که قفل رفتنش را هم باز کرد، بلیط سوریه به جای اروپا؛ چه جابهجایی حیرتانگیزی...
در منطقه هم به خوبی از پس وظایفش برآمد، فرماندهانش هم از او کاملاً راضی بودند، و خدا خواست که در آخرین گام بیرون کردن داعش، او هم به جمع شهدای اسلام اضافه شود.
حبیب آنجا که دستی برفشاند مُحب ار سر نیَفشاند بخیلاست...
جای خالی بابک بعد از شهادتش در همه جای شهر دیده میشد. در دورهمیهای دوستانه، بسیج، هیئت، مسجد، خانه و دانشگاه... اجازه بدهید در این صفحه از معراج و وداع و اشکهای غریبانه حرفی نزنیم.
او میرود دامنکشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
یادگارهای بابک به اندازۀ کافی دل پدر و مادر و خانوادهاش را به آتش میکشاند. او انتخاب کرد؛ عاشقانه و آگاهانه رفت. یک نشانه کوچک برای زیر و رو شدن دل مادری که پسرش را دیگر نخواهد دید، کافی است. حالا پسر در کنار همرزمان پدر، جا خوش کرده است، شاید بعد از این پدرش پسر را در همان حال و هوای کربلای 5 ملاقات کند.
روایت از برنامه تلوزیونی «از آسمان»
شهید بابک نوری
#شهید_بابک_نوری
#شهید_مدافع_حرم
#زندگینامه
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f
بابک دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه تهران بود اما همه این ها را ول کرد و عاشقانه قدم در این راه گذاشت.
خب این اتفاق چطور افتاد؟
به خاطر اعتقاداتش.بابک قبل از اینکه به سوریه اعزام شود هم در دوره ای که سرباز حفاظت اطلاعات بود،دوبار داوطلبانه به کردستان عراق اعزام شده بود اما ما خبر نداشتیم و بعد از شهادتش متوجه شدیم.امسال پسر بزرگ من در رشت کاندیدای شورای شهر شده بود و تمام مسائل مالی و تدارکات را هم به بابک سپرده بود ، یک دفعه در بحبوحه انتخابات و درست وسط تبلیغات من دیدم که بابک نیست،پرس و جو کردم فهمیدم که رفته اعتکاف.سه روز در مراسم اعتکاف بود و بعد برگشت پیش ما.من گفتم بابک جان چرا در این موقعیت رفتی اعتکاف،می ماندی سال دیگر می رفتی،الان کارهای مهمی داشتیم.گفت نه اصل برای من همین اعتکاف است،انتخابات و...فرعیات است،بعد هم شاید من سال دیگر نباشم که به مراسم اعتکاف برسم...حتی همان روزها من و مادرش حرف ازدواجش را مطرح کردیم،یک دختر از خانواده نجیب و خوبی انتخاب کرده بودیم که می دانستیم بابک را هم دوست دارد اما بابک موافقت نکرد.به من گفت که بابا شما به تصمیمات من اعتماد داری یا نه؟پس بگذار من براساس برنامه خودم پیش بروم...فعلا برنامه و مسیر من چیز دیگری است.الان که فکر می کنم می بینم بابک خودش هم می دانست که چه مسیری را می خواهد برود و به ما هم این پیام را می داد اما ما متوجه نمی شدیم.
(خبرگزاری تسنیم)
شهید بابک نوری
#شهید_بابک_نوری
#شهید_مدافع_حرم
#زندگینامه
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f
4_5814659388274639602.ogg
230.4K
💎صحبت های پدر شهید بابک نوری😭
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f
|مادرشہید بابک نوری|
وقتیبرایاولینبارازمدافعحرمشدنشبامن
صحبتکرد؛گریهکردم.
بهمنگفت: "مامانگریهنکن!دوستدارمبرم..قوی هستم؛هیچاتفاقیبرایمننمیافته
نگراننباش."
گفت:" مادردیگهمحضرتزینب(س)تویسوریهست
منبایدبرموراهروبرایزیارتشمابازکنم."
بعدمنروبوسیدوبارهادرآغوشگرفتوگفت:
"گریه نکن مامان بخند تا من راحتتر بتونم برم."
دعایهمیشگیششهادتبود.
#بابڪم دومآبانماه۹۶برایاولینوآخرین
بارراهیدفاعازحرمشد.
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
1_458810372.attheme
71.9K
تم شهید بابک نوری 😍💎
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f
1_503725817.attheme
65.7K
تم داداش بابک 😍❤️
https://eitaa.com/joinchat/3446538316Ca9684e0a0f