eitaa logo
آرِزویَـم شّهـٰادَت🕊
3.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
4.2هزار ویدیو
12 فایل
°•﷽•° آری؛ رَفتـَند...🌿 تا آراّمـ سَر بر بالیّـن بُگـذاریم🪁 او بـَرای آرامـِش تو جـاّنــ، داد...❣️ حاّلـ تو چه کــَردی برایِ او؟...(": شروعمون: ¹⁴⁰¹/⁹/² پاﯾاﻧموטּ:شه‍اנتموטּ اِטּ شاءلله🖐🏻♥ #کپی؟حلالت رفیق مدیر : @Mirdar90
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز متوسل میشیم به شهید مهدی زاهد لویی⚡️ شادی روح پاکش نفری پنج صلوات بفرستیم ⚡️ https://eitaa.com/shahid098
طلبه بسیجی شهید مهدی زاهدلویی متولد ۳۰ دی ماه سال ۱۳۸۱ در شهر ماهنشان استان زنجان بود که قبل از یک سالگی با خانواده به شهر مقدس قم مهاجرت می‌کنند.طلبه بسیجی شهید مهدی زاهدلویی متولد ۳۰ دی ماه سال ۱۳۸۱ در شهر ماهنشان استان زنجان بود که قبل از یک سالگی با خانواده به شهر مقدس قم مهاجرت می‌کنند.
ماجرای شهادت شهید مهدی زاهدلویی به روایت پدر پدرش از روز واقعه می‌گوید؛ غروب ۳۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۱، آن زمان که اغتشاشگران دست به هر کاری می‌زدند و از کشتن فردی بی گناه نیز ابایی نداشتند. پدر شهید می‌گفت که تازه از سرکار به خانه آمدم و کسی خانه نبود؛ بعد از چند دقیقه مادر شهید آمد، برایم چای ریخت و در همین حین گوشی من زنگ خورد و پسر عمویم که به ندرت خبری از ما می‌گرفت پشت خط بود، تعجب کردم می‌گفت که شهر شلوغ شده است و به مهدی بگویید بیرون نیاید و مراقب خودش باشد. بعد از چند دقیقه، دایی اش درب خانه را زد، مهدی پیش دایی اش در کارگاه تیرچه بلوک هم کار می‌کرد؛ او که این وقت روز به خانه ما آمد کمی شک کردم، به او گفتم حتماً چیزی شده که نمی‌خواهید ما بفهمیم، قسمش دادم که حقیقت را بگوید، بعدش گفت که مهدی حالش بد شده و بیمارستان انتقالش دادیم. پدر شهید ادامه می‌دهد که به دلیل شلوغی خیابان‌ها که اغتشاشگران مسیر را بسته بودند زمانی را در ترافیک ماندیم و بالاخره به هر نحوی بود خودمان را بیمارستان شهید بهشتی رساندیم. پدر شهید زاهدلویی می‌گوید: وقتی مهدی را در بیمارستان دیدم که روی تخت بود گریه کردم، مهدی می‌گفت پدر نگران نباش، چیزی نیست، خوب می‌شوم و من دستانش را می‌بوسیدم. بعد از نیم ساعت مهدی را به اتاق عمل بردند؛ مداوای او ده روز به طول انجامید و روز دهم از بیمارستان تماس گرفتند که امروز مهدی حالش نسبتاً خوب است و اگر شما رضایت بدهید او را به بیمارستان بقیه الله (عج) تهران منتقل کنیم که دارای امکانات بهتری است و من هم پس از مشورت با خانواده قبول کردم.پدر شهید ادامه می‌دهد آن روز تا ساعت سه شب در خانه بودیم و اطرافیان نیز گرد ما جمع شده بودند و از این بابت خوشحال بودیم که مهدی حالش بهتر شده است. ساعت ۶ صبح فردا به کارخانه رفتم؛ اما دلشوره ای عجیب داشتم و نگران بودم چرا که از شب قبل هر چه به بیمارستان زنگ می‌زدیم کسی جواب نمی‌داد. داماد ما که در کرج زندگی می‌کند صبح آن روزبه بیمارستان رفته بود و وقتی از پرستاران سراغ مهدی را می‌گیرند به او می‌گویند که شهید شده است و بعد با من تماس گرفت و گفت می‌خواهم چیزی بگویم اما ناراحت نباش؛ «مهدی شهید شده است.»
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از نیروهای امنیتی نحوه شهادت شهید زاهدلویی را اینگونه توصیف می‌کند که روز ۳۰ شهریور در خیابان امینی بیات مقارن با غروب آفتاب و اذان مغرب وقتی دو نفر از دختران اغتشاشگر می‌فهمند که او بسیجی است دیگران را با خبر می‌کند و بر اساس آنچه در دوربین مدار بسته از لحظه این حادثه می‌بینیم چندین نفر به او حمله می‌کنند و یک نفر نیز با چاقو ضرباتی به ناحیه شکمش وارد می‌کند و باعث خونریزی شدید می‌شود و روی زمین می‌افتد و در همین حین یکی از عموهایش که از محل عبور می‌کرد می بیند که مهدی بر زمین افتاده و او را سوار ماشین می‌کند و به بیمارستان می‌رساند اما متأسفانه شدت جراحات وارده آنقدر سنگین و عمیق بوده است که تلاش کادر پزشکی راه به جایی نبرد و او پس از ده روز بستری در بیمارستان به درجه رفیع شهادت می‌رسد. https://eitaa.com/shahid098