eitaa logo
عنایات و کرامات شهدا
4.8هزار دنبال‌کننده
319 عکس
334 ویدیو
34 فایل
در عالم چیزی اتفاقی نیست . اگر اینجایید شهدا شما را دعوت کرده اند . تقدیم به روح بلند شهید مدافع حرم جواد اقای الله کرمی که این کانال را به عشق او زدیم . التماس دعا‌ . کپی مجاز خادم کانال @aliyazdi54 https://eitaa.com/shahid54 تبلیغات کانال با شهداست.
مشاهده در ایتا
دانلود
20.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54
49.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54
30.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54
تو وصیتنامه ش نوشته بود: اگر جنازه ام را که آوردند ، دست راستم روی سینه ام بود منظورش این است (بدین معناست) که من امام حسین یا امام زمان را دیده‌ام و سلام هم کردم و این آرزوی دیرینه ام براورده شده است... و پیکر مطهرش اینچنین بود که در عکس مشاهده مےکنید؛ بله... نوڪر رُخ ارباب، نبیند سخت است اما شهید، نظر مےڪند به وجهُ‌الله.... اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همرزم شهید مدافع حرم # مصطفی از قراری که با شهید گذاشتند می‌گوید... همه‌ی آرزوشون این بود لحظه آخر اربابشون رو ببینند! اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای شنیدنی نامه رزمنده مدافع حرم به امام رضا(ع) از زبان حجه اللاسلام سید حسین آقامیری ‌ رزمنده ای که حتی یک بار هم حرم امام رضا(ع) نرفته بود اما امام رضا نامه شهادت این رزمنده را امضا کرد. (علیه السلام) 🇮🇷🇮🇷🌷🌷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
💠شهیدی که اهل بیت مراقبش بودن ●چون نمیشد گفت این فرشته ی بلند قامت کدام یک از چهارده معصوم بوده ان پس بنارو بر اهل بیت میزاریم وقتی حسین را وضع حمل می کردم، دائماً قرآن می خواندم. ●وقتی هم بدنیا آمده بود به جای لالایی برایش روضه و قرآن می خواندم. یکبار حسین لج کرده بود و هر کاری می کردم ساکت نمی شد. کولش کردم و رفتم تو کوچه نوازشش می دادم تا ساكت بشود ولی اصلاً ساکت شدنی نبود. یک لحظه به پشت سرم نگاه کردم، دیدم  یک آقایی قد بلند با لباسی شبیه به لباس چوپانی، شال سبزی برگردنش و گیوه به پایش پشت سرم ایستاده . ●« آمدم بگم پشت سرم چیکار می کنی، که دیدم یکدفعه غیبش زد و هر چی به دور و برم نگاه کردم ندیدمش.» در همین لحظه حسین آرام شده بود و دیگر گریه نمی کرد. 🌷 اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54 https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
چرا طلائیه قدمگاه و گوشه ای از حرم حضرت ابوالفضل (ع) است؟ (خاطره گویی مستقیم و بی واسطه) سال 87 در طلائیه.mp3
1.17M
شهید مهدی زین الدین: هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند. 🔸ماجرای عجیب و باورنکردنی از لطف حضرت ابالفضل عباس (ع) به شهدای مفقود طلائیه از زبان شاهد عینی ماجرا، سردار احمدیان از فرماندهان گروه تفحص شهدا ✅به نیت حاجت روایی و به عشق حضرت ابالفضل العباس علیه السلام منتشر کنیم. اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54
✍شهیدی که حاجت می دهد و شفای مریض به واسطه ی سه ساله ی حسین... 🔹آن روزها حاج مهدی مسئول يکی از واحدهای سپاه بود و من يک فرمانده عادی و هر روز حاجی مرا با موتور به محل کار می برد. 🔸تا اينکه من دچار بيماری سختی شدم و پزشکان از بهبودی من قطع اميد کردند. 🔹يک روز حاج مهدی با يک دسته گل سرخ به عيادتم آمد وقتی نظر پزشکان را به او گفتم اشک در چشمانم حلقه زد. 🔸پس ليوانی را برداشت آن را تا نيمه آب کرد و چيزی زير لب خواند و به آب داخل ليوان دميد. 🔹پارچه سبزی را از جيب پيراهنش درآورد و با آب ليوان خيس کرد و نم آن را بر لبان من کشيد و درآخر زمزمه کرد به حق دختر سه ‌ساله‌ ی حسين... 🔸روز بعد در عالم رويا خودم را در صحنه‌ی کربلا ديدم دختربچه ‌ای سمتم آمد و من قمقمه ‌ام را به او دادم او آن را گرفت و فقط لب‌های خشکش را تر کرد و دوباره به سوی خيمه‌ها رفت. 🔹اما سواری دختر بچه را با سيلی زد هرچه تقلا کردم به کمکش بروم نتوانستم يکباره از خواب پريدم. 🔸و از همان لحظه حالم خوب شد و بهبود يافتم. 💢راوی دوست و همرزم شهید عبدالمهدی مغفوری... اندکی سکوت کن . حال به قلب خودت رجوع کن. اگر احساس می کنید شهدا دعوتتون کردن بسم الله وارد کانال شوید . @shahid54
✍نتیجه توسل به شهدا ؛ شهید مهدی مهدوی و شفای بیمار با اهدای جز قرآن... 🔹یکی از دوستانم می گفت: مدتی بود که مادرم بیمار شده بود و خوب نمی شد نمی دانستیم برای بهبودیش چه باید بکنیم. 🔸تا اینکه اربعین از راه رسید و یادواره شهدا طبق معمول هر سال برگزار شد من هم توفیق حضور در این مراسم را پیدا کردم. 🔹طبق روال هر سال عکسهای شهدا را از داخل پوسترها چیده بودند و پشت هر عکس یک جزء از قرآن را نوشته بودند تا هر کس که دوست داشت بردارد و برای شهید مورد نظر قرآن بخواند.من در تلاوت قرآن کُند بودم و لنگ می زدم؛ به همین علت وقتی عکسها را جلویم گرفتند بر نداشتم نیم ساعت بعد پشیمان شدم و با خودم گفتم: کاش عکس یکی از شهدا را برداشته بودم و به نیّت شفای مادرم برایش قرآن می خواندم.در همین فکر بودم که برای بار دوم عکسها را جلویم گرفتند و یک عکس قسمتم شد.عکس متعلق به شهید مهدی مهدوی بود.از همان روز قرائت جزء قرآن را که پشت عکس مشخص شده بود شروع کردم؛ چون قرآن خواندنم کُند بود این کار مدتی طول کشید. 🔸شب همان روزی که جزء مورد نظر را ختم کردم در عالم خواب خودم را در خیابانی پُر از نور که دو طرفش درختانی سبز سر به فلک کشیده بودند دیدم؛ در حالی که شهید مهدوی و سیدی بزرگوار و نورانی به طرفم می آمدند. 🔹وقتی که به من رسیدند رو برویم ایستادند مهدی جلو آمد و از من به خاطر جزء قرآنی که برایش خوانده بودم تشکر کرد.بعد از این خواب دیری نپایید که حال مادرم رو به بهبودی رفت. 💢راوی: بتول مهدوی خواهر شهید...