🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#حاج قــاسم..🌷
رفیق خوشبخت ما !
جای خالے ات در مجالس روضه اربـاب،
نفس هایمان را تنگ میکند.
این محرم، اولین محرمے ست که مهمان #سیدالشهدا🌷 هستے .
انگار تقدیر این بود که قطره ای از دریای مصیبت حسین(ع) را هنگام دیدن دست بریده علمدارش بچشیم..
و چه تلخ بود این تقدیر!
چه بهای سنگینی پای آن دادیم!
خدا صبور کند ما را در مصیبتت ..
حقا که همنشینے با #حسین بن علے،🌷
تنها سزاوار خودت بود و بس!
#ما_ملت_امام_حسينيم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#دو_رفیق_دو_شهید 🌷
دو رفیق ؛ دو شهیــ🕊ـــد...
همه جا #معروف شده بودن به
باهم بودن
تو #جبهه اگه از هم جداشونم
می کردن آخرش ناخواسته و
تصادفی دوباره برمی گشتن پیش
هم
خبر #شهادت علی رو که آوردن،
مادر محمد هم دو دستے تو سرش
میزد و می گفت: "بچم !!!"
اول همه فکر میکردن علی رو هم
مثل بچش میدونه بخاطر همین داره
اینجوری گریه می کنه
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی
باشی، تو هنوز زانوهات محکمه تو
باید مادر علی رو دل داری بدی
همونجوری که های های اشک
می ریخت گفت :
"زانوهای محکم کجا بود؟!
اگه علی #شهید شده مطمئنم
محمد منم #شهید شده اونا محاله
از هم جدا بشن
عهد بستن اخه مادر ...
عهد بستن بدون هم پیش
#سیدالشهدا نرن
مامور سپاهی که خبر آورده بود
کنار دیوار مونده بود و به اسمی
که روی پاکت بعدی #نوشته شده
بود خیره مونده بود ....
#شهید_سید_محمد_رجبی🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
چشمے ڪه دریا مےشود شبهاےجمعہ
محبوب #زهرا مےشود شبهاےجمعہ
توبہ همان اشڪ اسٺ، با اشڪے ڪه دارم
این دیده زیبا مےشود شبهاے جمعہ
شب_جمعه
#نفسے_فداڪ_یا_حسین🌷
سلام بر #سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام🌷
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
چشمے ڪه دریا مےشود شبهاےجمعہ
محبوب #زهرا مےشود شبهاےجمعہ
توبہ همان اشڪ اسٺ، با اشڪے ڪه دارم
این دیده زیبا مےشود شبهاے جمعہ
شب_جمعه
#نفسے_فداڪ_یا_حسین🌷
سلام بر #سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام🌷
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#سعید خواجه صالحانی 🌷نخستین شهید مدافع حرم سال ۹۶ است؛ او عصر روز جمعه ۴ فروردین در نبرد با تکفیریها در سوریه به شهادت رسید؛ #شهید صالحانی🌷 متولد سال ۶۸ و ساکن پاکدشت بود.
#سعید خواجه صالحانی🌷 از کشتی گیران استان تهران بود. وی که برای چهارمین بار به سوریه اعزام می شد، فرمانده پایگاه #سیدالشهدا(ع)🌷 شهرستان پاکدشت بود.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید علی اکبر دهقان🌷 از رزمندگان دفاع مقدس بود که عشق به امام حسین علیه السلام کار او را بدانجا رساند که آرزویش #شهادتی همچون مولایش #سیدالشهدا🌷 بود. حجه الاسلام صادقی سرایانی، از راویان دفاع مقدس نقل می کند که وقتی #شهید دهقان🌷 و عده ای از برادران رزمنده در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودند، در پی انفجار های پیاپی دشمن، #شهید علی اکبر دهقان 🌷از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در همان لحظه همرزمانش که می خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می دود، سرش چند دقیقه ای #یا حسین🌷 گویان روی زمین می غلتید. تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودند دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتند...
همه داشتند گریه میکردند…
به پیشنهاد یکی از رزمنده ها کوله پشتی اش را باز کردند و وصیت نامه ی این بزرگوار را گشودند.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛