eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
334 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
60 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌸🌿🌺🌸🌿🌺🌸🌿 🔰 | 🌟ذکریا همیشه در سلام‌ کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه‌ی خانواده شیفته‌ی این اخلاق او بودند، خوش‌خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد، هر زمانی که از خواب بیدارش می‌کردم، تا چشمانش را باز می‌کرد، لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ‌ وقت عصبانی نمی‌شد. از کودکی تا زمانی که ازدواج کرد، سعی می‌کرد از لحاظ مالی، خانواده‌اش را درک کند؛ مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم، اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ ذکریا در همه‌شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. 🌷 🌷 📎 به روایت مادر شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🦋🦋🦋 💐💐💐 🕊🕊🕊 ۷۴۵ روز ( ۲ سال و ۰ ماه و ۱۵ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 🌸🌼🍀🌸🌼🍀🌸🌼🍀 ✅کانال و شهرستان آران و بیدگل💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
﷽ | از «دو کوچه آن طرف تر» تا «سوریه»! دهمین روز ماه رمضان بود🌙✨ سر سفره بودیم که اتفاقی صحبت من و الهه رفت به سمت خانمی که خیلی به سختی افتاده بود. هم مستاجر بودند، هم شوهرش معتاد شده بود و هم مسئولیت چندین بچه قد و نیم قد به گردن مادر خانواده بود😢 هنوز لقمه اول از گلوی ما پایین نرفته بود که ذکریا قاشق را زمین گذاشت. تعجب کردم، آخه غذا ماکارونی بود و ذکریا هم عاشقش! یکم که گذشت خودش دلیلش را گفت: «نمیشه آدم این چیزا را بشنوه و اون وقت راحت غذا بخوره. چیزی از گلوم پایین نمی‌ره وقتی می‌فهمم یکی نزدیک ما حتی به نون شب محتاجه.»❤️‍🩹 _متن کامل را بخوانید_
| از «دو کوچه آن طرف تر» تا «سوریه»! دهمین روز ماه رمضان بود🌙✨ سر سفره بودیم که اتفاقی صحبت من و الهه رفت به سمت خانمی که خیلی به سختی افتاده بود. هم مستاجر بودند، هم شوهرش معتاد شده بود و هم مسئولیت چندین بچه قد و نیم قد به گردن مادر خانواده بود😢 هنوز لقمه اول از گلوی ما پایین نرفته بود که ذکریا قاشق را زمین گذاشت. تعجب کردم، آخه غذا ماکارونی بود و ذکریا هم عاشقش! یکم که گذشت خودش دلیلش را گفت: «نمیشه آدم این چیزا را بشنوه و اون وقت راحت غذا بخوره. چیزی از گلوم پایین نمی‌ره وقتی می‌فهمم یکی نزدیک ما حتی به نون شب محتاجه.»❤️‍🩹 اما واکنش ذکریا فقط این نبود؛ ناراحتی تازه اول ماجرا بود... فردا صبح چند جعبه مهیا کرده بود شامل مایحتاج کامل یک ماه. از روغن و برنج گرفته تا عسل و مربا؛ حتی نمک و زردچوبه و کبریت هم داشت❗️ با برادر ذکریا جعبه ها را دم در خانه آن بنده خدا بردیم و زنگ در را زدیم و خودمان را پنهان کردیم. توصیه ذکریا بود، میخواست به سیره امام رضا علیه‌السلام اقتدا کند تا مبادا آن خانم و خانواده‌اش شرمنده بشوند...🥺 ______________________ 💎| این داستان فقط یک روایت معمولی از احسان مؤمنانه ذکریا شیری نیست! بلکه آیینه است برای دیدن تلؤلؤی کوچک از روح بلند او، که بی‌تفاوتی برایش بی معناست. 🍃 مسائل، از شنیدن سختی یک خانواده چند کوچه آن طرف تر گرفته تا صدای مظلومی آن طرف جهان، برای او مهم است و مبنای زندگی و برنامه‌ریزی اش قرار میگیرد. برای همین تعجبی نیست اگر همین ذکریا چند سال بعد در سوریه به عنوان مدافع حرم به شهادت برسد... 📍حالا از آن بالا بالاها نگاهمان میکند و هنوز هم با «بی‌تفاوتی» بیگانه است، خیلی بیشتر از گذشته؛ دلش میخواهد دست تک تکمان را بگیرد و به وسط میدان بیاورد تا تکلیف خودمان را در نزاع تاریخی امروز*، مشخص کنیم و محکم پای آن بایستیم. *میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست، میدان حق و باطل است. امام خامنه‌ای حفظه‌الله‌تعالی ۱۴۰۲/۰۸/۱۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol