eitaa logo
کف خیابان🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
9هزار ویدیو
58 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌴🌴🌴🌴💐💐🌴🌴🌴🌴 🌴🌴🌴💐 🕊 💐🌴🌴🌴 🌴🌴💐 🕊🕊 💐🌴🌴 🌴💐 🕊🕊🕊 💐🌴 🌴💐 💐🌴 🌴💐 🕊🕊🕊 💐🌴 🌴💐 🕊🕊 💐🌴 🌴💐 🕊 💐🌴 🌴🌴 🌴🌴 خیلی اشکش را نگه می داشت توی چشمش، همسرش فقط یکبار گریه‌اش را دید، وقتی امام رحلت کرد. دوستش می‌گفت: ما که توی نماز قنوت می‌گیریم از خدا می‌خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد تو قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی‌خواست. بارها می‌شنیدم که می‌گفت (اللهم احفظ قاعدنا الخامنه‌ای) بلند هم می‌گفت از ته دل ... اوایل جنگ بود. در جلسه‌ای بنی صدر بدون «بسم الله» شروع کرد به حرف زدن، نوبت که به صیاد رسید به نشانه‌ی اعتراض به بنی صدر که آن زمان فرماده کل قوا بود، گفت: من در جلسه‌ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد، حرف بزند، هیچ سخنی نمی گویم. در عملیات طریق القدس ارتش و سپاه که با هم دو لشکر واندی داشتند، برای حمله به دشمن به ۱۱۰ هزار گلوله فقط از یک نوع مهمات نیاز داشتند و ما از این نوع گلوله فقط سیزده هزار تا داشتیم. وقتی آن برادر مسئول آتش، این برآورد علمی را به ما نشان داد، اصلاً نفهمیدیم چطور شد که گفتیم: شما بقیه کارها را بکنید، مهمات در راه است و می‌رسد. بلافاصله به خدا پناه بردیم که خدایا این چه بود که ما گفتیم. فقط همین را بگویم تا موقعی که بچه‌ها بستان را گرفتند تا آن موقع، آن برادر مسئول آتش یادش رفته بود که مهمات چه شد؟ می‌گفت: پول برای من با کثافت فرقی نمی‌کند. الان کسی این حرف‌ها را باور نمی‌کند اما علی بعد از پیوستن به دانشگاه افسری، همه حقوق خود را به من می‌داد، می‌گفت: مادر، من یک جور گلیم خود را از آب بیرون می‌کشم اما شما ۵ تا پسر و ۲ تا دختر دارید؛ البته بعد از ازدواج نیز باز بخشی از حقوقش را برای ما می‌فرستاد و تا وقتی شهید شد، مقرری قطع نمی‌شد. علی می‌گفت: بابا چطور با این حقوق ناچیز بازنشستگی که تازه همین چند وقت پیش شد ۱۲۰ هزار تومان، می‌توان این خانواده شلوغ و پر رفت و آمد را بچرخاند. قرار بود صبح روز عید غدیر برود به خدمت آقا و درجه‌ی سرلشکری‌اش را بگیرد. همه تبریک گفتند خودش می‌گفت: درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست وقتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند، حس می‌کنم ازم راضی هستند. وقتی ایشان راضی باشد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه شریف) هم راضی‌اند. همین برایم بس است. انگار مزد تمام سال‌های جنگ را یکجا بهم داده‌اند. صبح روز بعد از خاکسپاری، خانواده‌اش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا(علیهاالسلام)، سر قبر صیاد اما پیش از آن‌ها کسی دیگری هم آمده بود؛ آقا که گفت: دلم برای صیادم تنگ شده، مدتی است ازش دور شده ام. موقعی که حضرت امام(رحمت الله علیه) او را به حضور طلبیدند و دستور اکید دادند که شمال غرب کشور ناامن است و فقط شما می‌توانید امنیت آنجا را برقرار کنید، صیاد هم بلافاصله در خانه خود ستادی تشکیل داد و افراد مورد اعتماد را برای اجرای امر امام (رحمت الله علیه) انتخاب کرد؛ ضمن این که او بعد از کناره‌گیری از فرماندهی نیروی زمینی قسم یاد می کرد؛ اگرامام بفرمایند لباس‌هایت رابکن یا درجه گروهبان سومی بزن، به خدا این کار را بدون کمترین ناراحتی انجام خواهم داد. اولین وآخرین دغدغه شهیدصیاد شیرازی، وحدت نیروهای مسلح و تبعیت از ولایت فقیه و امنیت ملی بود. ایشان در تاریخ ۱/۴/۱۳۷۷ طی یادداشتی این دغدغه را با تمام وجودش در عباراتی آورده است. درمیان این عبارات، مطالب بسیار مهمی به چشم می خورد. از جمله این که: موضع ولایت برمابا این صراحت ابلاغ می شود ونباید ما دراجرای آن عاجز باشیم. رضایت خداوند و ولی امر مسلمین از ما، پایه و رکن نجات از تنگناهاست. در عملیات بدر دراسفند ۱۳۶۳ یک هفته پس از این که نیروهای اسلام جاده بصره - بغداد راقطع کردند وبا احداث پل بر روی رودخانه دجله آنجا راتصرف کردند، بنا به دلایلی مجبور به عقب نشینی شدند، آن هم تا جزیره مجنون؛ شهید صیادشیرازی وسرلشکرصفوی آخرین نفراتی بودند که ازمنطقه عملیات عقب آمدند در چنین اوضاعی او با یک حالت خاص و برافروخته خود را از قایقی که برای آن‌ها تهیه شده بود به آب انداخت و گفت: چگونه زنده باشیم و عقب بنشینیم؟ جواب امام(رحمت الله علیه) را چه بدهیم. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌴🌴💐💐🕊💐 🌴🌴 🌴🌴🌴💐💐🕊💐 🌴🌴🌴🌴💐💐🕊💐🌴 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴