🍃🌸 💞عشق با نام تو معنا می شود دوست از یاد تو شیدا می شود 💕 آنقدر محو جمالت گشته ام حالتی خوش با تو پیدا می شود ❣ سروده یکی از محبین شهید والامقام شهید نیری در روز ولادت شهید😌 #شهید_احمدعلی_نیری #سالروز_ولادت #ارسالی_از_کاربران @shahid_ahmadali 🍃🌸

🍃🌸 💕 تولدت مبارک قهرمان کشورم شهید احمد علی نیری جمعه ۱۳۹۹/۴/۲۷ #تولد_شهید #ارسالی_از_کاربران @shahid_ahmadali 🍃🌸

🍃🌸 سلام توفیق نصیب شد برای دوست و رفیق عزیزمون شب گذشته تولد گرفتیم ان شاءالله همه ی دوستداران این شهید مورد عنایتشون قرار بگیرند😍 #ارسالی_از_کاربران #تولد_شهید #شهید_احمدعلی_نیری @shahid_ahmadali 🍃🌸

🍃🌸 #رزق_معنوی 😍 #مزار_مطهر_شهید_نیری دیروز؛ پنج شنبه #ارسالی_از_کاربران #شهید_احمدعلی_نیری 🌹 @shahid_ahmadali 🍃🌸

5️⃣ #ماجرای_رفاقت من از سال ۹۵ با گذاشتن عکس شهید در اینستاگرام 💬 آشنا شدم اگرریا نباشه همیشه بهشت زهرا میرم و دوست دارم مزار شهدا شستشو بدم و از این کار هم بسیار لذت میبرم 😍 و عنایتهای شهدا در زندگیم مشاهده کردم من همیشه از قطعه ۵۰ که روبه رومترو شروع میکنم👣 نمیگم همه شهدا ولی تا هر جا که توانم هست 🚶‍♂️ از ۵۰ ۴۰ ۵۳ ۲۶ ۲۴ که اخرین قطعه هستش و اخرین مزار اول شهید علی خلیلی بود ولی وقتی با شهید احمد علی نیری اشنا شدم اخرین زیارتم و شستشو مزار ایشان هستش بعد کانالشو پیدا کردم 😊 و هر دفعه میرفتم هیچ وقت برای خودم چیزی نخواستم ففط برای دیگران که التماس دعا گفتن دعا میکنم حتی برای دشمنانم☺️📿 که همین پارسال شهید کار پسرم را درست کرد 😍 و همین تو ماه صفر سه تا پنج شنبه برای خواهرم رفتم که چند روز پیش از کرمان تماس گرفتن که خواهرم حاجت گرفته😍 خیلی خوشحال بودم تصمیم دارم جمعه نذر خواهرمو ببرم. روم نمیشد برای کانالتون پیام بدم که دیروز خودتون در خواست دادید بگید حتی کتابشو آن هفته قطعه ۴۰ بهشت زهرا یک پسر بچه به من هدیه داد 🎁خیلی دنبال کتابش بودم که خود شهید برام فرستاد من بیشتر چهار شنبه ها برای شستشو میرم و پنج شنبه ها که میرم تنها چیزی از مزارش میارم گل هستش 🌷و تا یک هفته بوی‌گل مزارش خانه ما را پر میکنه 🌹خوشحالم که شهید هوای منو داره😊☺️ این عکسها را فرستادم مال آن هفته پنج شنبه بود و آن کتابی که هدیه گرفتم✨ #سفرنامه_شهدایی #کرامت_شهید #شهید_احمدعلی_نیری #ارسالی_از_کاربران 🍃🌸@shahid_ahmadali

6️⃣ 🍃🌸 #ماجرای_رفاقت من همیشه بهشت زهرا میرفتم اما تا قسمت شهید چمران یه روز گذرم از سمت شهید احمد علی افتاد 👣چون این شهید خیلی شبیه داییم بود و اسم دایی من احمد بود همین باعث شد من براش فاتحه ای بخونم 😊 چند ماه بعد دوستم از یه شهید خیلی تعریف کرد مشتاق شدم با دوستم برم سر مزارش رفتم دیدم شهید احمد علی است. خیلی جا خوردم 😍 دوستم کتابشو داد📗 و خوندم بیشتر باایشون آشنا شدم. 📖 چند ماه از اون جریان گذشت دوباره دوست داشتم کتابشو بخونم اما هر سری دوستم یادش میرفت بده 😔 سر مزار شهید احمدعلی بودم که خواستم بازم به دوستم یاد آوری کنم که نگفتم 😊 تا اینکه یکی از دوستان شهید اومد سر مزار و چند تا از کتاب احمد علی رو به اونایی که سرمزار بودن هدیه داد 🎁و منم خیلی خوشحال شدم 😍حتی خوابشو دیدم سر یه مسئله ای خیلی سست عمل میکردم که تو خوابم اومدو گفت کی میخوای شروع کنی🙄😊 حتی حاجتم ازش گرفتم 😍 امیدوارم همه ما هم مثل احمدعلی تو مسیر خدا و اهل بیت باشیم 📿😊 من باورم اینکه خود شهید خودشو به ما میشناسونه خیلی با محبتند 💌 ان شاء الله ماهم توفیق داشته باشیم تو مسیرشون باشیم.🤲 #کرامت_شهید #سفرنامه_شهدایی #ارسالی_از_کاربران 🍃🌸 @shahid_ahmadali

🍃🌸 #تلنگر⚠️⭕️ توجه🧐🙃 نگو مرسی😱😃🙃 پاوه که بودیم حاج احمد صبح ها بعد از نماز مارو به ارتفاعات شهر می برد و توی برف و یخبندان باید از کوه بالا می رفتیم😐😐 حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می ایستاد و به بچه ها خسته نباشید می گفت و از اون ها پذیرایی می کرد😊😊 یک بار در حال برداشتن خرما بودم که گفتم مرسی برادر 😱😱 گفت چی گفتی؟؟🤨🤨 منم فهمیدم چه اشتباهی کردم گفتم هیچی گفتم دست شما دردنکنه برادر🤭 گفت گفتم چی گفتی؟؟😠 گفتم برادر گفتم ممنون😢 دوباره گفت نه اون اولی چی گفتی؟؟ من دیگه راه برگشت نداشتم گفتم،گفتم مرسی برادر😭 گفت:بخیز سینه خیز رفتن با اون شرایط برف و سرما و گِل واقعا کار سختی بود😢 اما چاره ای نبود باید اطاعت امر می کردم. بیست متری که رفتم دیگه نتونستم ادامه بدم 😢☹️🙄 روی زمین ولو شدم و گفتم نمی تونم والله نمی تونم😭😔😢 حاج احمد ضربه ای به من زد که نفهمیدم از کجا خوردم😱 ظهر دوباره همدیگرو دیدیم گفتم حاج آقا اون چه کاری بود با ما کردی؟؟😒🧐مگر من چه گفتم!! گفت:ما یک رژیم طاغوت با فرهنگش رو از کشور بیرون کردیم .ما خودمون فرهنگ داریم ،زبان داریم شما نباید نشخوار کننده ی کلمات فرانسوی و اجابت باشید.به جای این حرف ها بگو خدا پدرتو بیامرزه☺️☺️ 🚫خواهرم برادرم لطفا از کلمه مرسی،اوکی و بای و .....استفاده نکنید #ارسالی_از_کاربران @shahid_ahmadali 🍃🌸

🍃🌸 #کرامت_شهدا #ماجرای_جالب_تشرف_به #مزار_مطهر_شهیدفهمیده 💕 یه روز که رفته بودم مزارشهدا بعد از اینکه مزار شهید نیری رو زیارت کردم یاد شهید فهمیده افتادم و تصمیم گرفتم برم مزارشونو پیدا کنم، ولی هرچی طبق ادرس اینترنتی گشتم همچین مزاری پیدا نشد😢 حتی طبق آدرس، عمودی و افقی دوبار تمام اون ردیف و شماره های مشابه رو رفتم و برگشتم ولی نتونستم پیدا کنم... میگفتم اگه رزقم باشه پیدا میشه نباشه نمیشه😊 نمیخواستم بی خیال شم ولی هرچی میگشتم بی فایده بود... تو همون گشتنا بودم که دو تا خانم آدرس شهیدپلارک رو خواستن و منم بردمشون اونجا...😍 دیگه برگشتنی رفتم مزار شهید هادی و باشهید خلوت کردم...❤️ که یه دفعه متوجه یه خانم و آقایی شدم که داشتن دنبال یه مزاری میگشتن... بعد که رسیدن به شهید هادی، خانمه گفت: آره همینه شماره فلان...❣ آقاهه به خانمه گفت شما همین جا بشین تا من میام و خودش رفت... خانمه زیارتشو کرد، منم تو حال خودم بودم. یهو خانمه ازم پرسید: همیشه میاید اینجا؟ گفتم بله معمولا هروقت بیام اینجام میام گفت: من اولین بارمه میام، شهید پلارک رو همیشه میرم، ولی اینجا رو نیومدم. گفتم: شهید هادی که معروفه کتابم داره خیلیم کتابش جالبه و قابل دانلودم هست و از این حرفا... دیگه اومد نشست و کلی حرف زد و در مورد شهدا گفت و اینکه برادر خودش شهید شده و همینطور عموی شوهرش😍 و گفت که الان از زیارت شهید فهمیده اومدم این طرف؛ آدرس شهید هادی رو یکی بهم داده ...😊 تا گفت شهید فهمیده... من اینجوری شدم😳😍 گفتم عهههه چه جالب😍 اتفاقا قبل اینکه بیام اینجا کلیییی گشتم مزارشونو پیدا نکردم طبق آدرس ردیف و شماره رو رفتم ولی همچین مزاری نبود... بهم آدرس داد، گفت من شماره ای بلد نیستم کجاست ولی برو پیش ننه علی (مادری که تا پایان عمر کنار مزار پسرشهیدشون بودن) و اون قسمتا و خلاصه یه آدرسی بهم داد... منم مطمئن نبودم دقیق کجارو میگه ولی سعی کردم خوب گوش بدم تا تیری در تاریکی دوباره برم بگردم😇 تو این صحبتا بودیم که شوهر اون خانم با ماشین اومد دنبالش و خداحافظی کرد و التماس دعا گفت و کلا رفتن...✋ وقتی رفتن منم رفتم تا طبق ادرس اون خانمه دوباره برم بگردم تا مزار ننه علی رو تونستم پیدا کنم داشتم زیارت میکردم و اطرافو دید میزدم که یهو یه صدایی اومد... صدای یه خانمی بود میگفت: تونستی پیداش کنی؟ 🙄 مطمئن نبودم با من باشه صبر کردم بیاد نزدیک تر وقتی اومد باورم نمیشد همون خانمه بود که کلا رفت و ازش خداحافظی کردم😳😢 گفتم عه شمایید؟ نه هنوز😊تا ننه علی رو فعلا پیدا کردم گفت: ما رفتیم دوباره نمیدونم چی شد برگشتیم😭 شاید قسمت بوده تورو ببریم مزار شهید فهمیده😭 💕 مزار عموی شوهرشون نزدیک شهید فهمیده بود؛ دیگه با اونا رفتم مزار شهید فهمیده و برادر شهید فهمیده و عموی همسر اون خانم😭 #شهیدمحمدحسین_فهمیده #سالروز_شهادت #ارسالی_از_کاربران #سفرنامه_شهدایی @shahid_ahmadali 🍃🌸

🍃🌸 #یا_امام_رئوف "دستم به روی سینه برای ارادت است این بارگاه‌قدس امام‌کرامت است فرقی نمی‌کند ز کجا میدهی سلام او می‌دهد جواب تو را، اصل نیت است..." #زیارت_امام_رضا علیه‌سلام در روز چهارشنبه‌ به نیابت از شهید نیری و اعضای کانال😍 #چهارشنبه‌های_امام‌رضایی #شهید_احمدعلی‌نیری #ارسالی_از_کاربران @shahid_ahmadali 🍃🌸

🍃🌸 1⃣ #ماجرای_جالب_اولین_تشرف #مزار_مطهر_شهیدنیری سلام. اولین زیارت مزار شهید نیری برای من در اولین پنج شنبه ماه رمضان سال 95 رقم خورد😊 بار اول 14 خرداد 95 برابر با 25ماه شعبان به نیت زیارت شهیدنیری رفتم که شهید راهم ندادن😔،چندساعت محدوده اطراف مزارشهیدچمران رو گشتم ولی نتونستم پیدا کنم😥 بعد از این محرومیت کلی بهم ریختم و فهمیدم شهدا تا نخوان کسی رو راه نمیدن، اتفاقا شب همون روز، یکی از دوستداران شهید بهم پیام دادن که فردا به زیارت شهیدنیری و سایر شهدا میرن. ازشون خواستم واسطه بشن شهید منم راه بدن... بعد از دعای یکی از محبین شهید در 20خرداد95، در دومین روز و اولین پنج شنبه ماه مبارک رمضان، شهید بزرگوار، اجازه زیارتشونو دادن😍 البته این راه دادن هم بی ماجرا نبود همونطور که میدونید آدرس مزار شهید روی سنگ مزار دقیق درج نشده 💕بار دوم از همون محب و واسطه بین من و شهید نیری از مزار شهید چمران تا شهیدنیری رو آدرس گرفتم. یعنی بهم گفتن بعد از رسیدن به مزار شهید چمران چطور به مزار شهید نیری برسم. و قبل رفتن به بهشت زهرا آدرس مزار یک سری از شهدا رو اینترنتی سرچ کردم و آدرسشونو یادداشت کردم. وقتی رسیدم بهشت زهرا متوجه شدم از قضا آدرس شهید چمران رو فراموش کردم بنویسم. ولی با این امید که شهید چمران از شهدای معروف هستن و از هر کس بپرسم مزار رو بهم نشون میدن امیدمو از دست ندادم... ولی در اوج ناباوری از هرکس آدرس مزار شهیدچمران رو میپرسیدم بلد نبود😭😭😭😭😭 سری اول چون ایام ارتحال امام رفته بودم و خیلی شلوغ بود مزار شهید چمران تو ذهنم نموند اونجا بود که شروع کردم به التماس دوباره به شهید گفتم یعنی این بارم دست خالی برگردم و نمیخواید راهم بدید....و همینجور التماس میکردم😭😭😭😭😭 یه باره تو همون حال، جلوی پامو نگاه کردم دقیقا کنار سنگ مزاری وایساده بودم که نوشته بود شهید احمدعلی نیری😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭 اون روز شهید بدجور ادبم کرد گفت فکر کردی بی حساب کتابه؟ با آدرس و کروکی هم بیای نخوام راهت نمیدم و اگه بخوام بدون آدرس هم راه میدم😢 #ارسالی_از_کاربران #سفرنامه_شهدایی 🍃🌸 @shahid_ahmadali

🏴🏴 2⃣ #سفرنامه_شهدایی 🕊 🔖بخشی از سفرنامه دوستدار شهید😍 ❤️روز شهادت شهید هرطوری بود خودمو رسوندم بهشت زهرا... مزار شهید خیلی شلوغ بود، منم دوست دارم تو خلوت یه دل سیر با شهید حرف بزنم....هی می رفتم شهدای دیگه و برمیگشتم مزار آقا احمدعلی ولی مشتری هاش کم نمیشد منم دیدم بی فایده است، تو همون شلوغی نشستم و چادرمو کشیدم رو سرم 🌿 ولی چون دلم راضی نشد گفتم بجا شهیدنیری میرم پیش شهید حیدری که شبیه آقااحمدعلی بودن 💕رفتم مزار شهید علی حیدری جاتون خالی خلوت پرنده پر نمی زد آی سبک شدم😌 به شهید گفتم شما بجای شهیدنیری...اونجا که جا نیست بذار بیام باشما درد و دل کنم به شما میگن علی بی خیال لطفا بی خیال ما نشو😭 هرچیزی که اذیتم میکرد و قرار بود به آقااحمدعلی بگم به ایشون گفتم و گریه کردم💔 بعدش کلی شهدای بهشت رو زیارت کردم و بارون گرفت دیگه باید برمیگشتم خونه... 💔ولی همچنان دلم بی قرار شهیدنیری بود... گفتم حالا که اومدم میخوام درست زیارت کنم...😥 نم نم بارونم خیلی فضای گلزارو قشنگ کرده بود😊 از قطعه50حرکت کردم به سمت قطعه24 رسیدم مزار بازم شلوغ... نشستم تا خلوت شد 🌾من موندم و یه خانمه + خانمه همینجور که خیره به مزار شده بود گفت دقیقا امروز روز شهادتشه...🌹 -- گفتم بله😊 + گفت اولین باره میام سر مزارشون... خیلی وقته دنبالش میگشتم نمیدونستم کجاست... 🌺الانم اتفاقی پیداش کردم اونطرف سر مزار شوهرعمه‌م بودم که دیدم یه خانمه اینجاست هی گفتم آخی خدا صبرش بده... بعد دیدم نه هی میان و میرن گفتم نه اونجا یه خبری هست اومدم نگاه کردم دیدم مزار شهید نیریه😭😭😭 + گفت یه شهیدی رو ۲۵ ساله دارم میام سر مزارش تازه امروز خواهرشو دیدم... -- گفتم میتونم بپرسم کدوم شهید🤔 + گفت: شهید حیدری دقیق‌تر گوش کردم -- گفتم: کی؟؟؟؟😳😳😳 + گفت شهید علی حیدری😭😭😭😭😭😭😭😭 (💫همون علی بی خیالی که کلی سر مزارش درد و دل کرده بودم یکی از رفیقای قدیمیش رو فرستاده بود پیشم که ازش برام بگه😭😭😭) ❣اونم کجاااااااا 🔗درست مزار شهید نیری 💞و رفیق ۲۵ ساله شهید حیدری هم به گم شده‌ش یعنی شهید نیری رسیده بود😭😭😭😭 -- گفتم چه جوری باهاش آشنا شدید؟ + گفت اولین باری که رفتیم منطقه در موردش برامون گفتن منم از اون موقع همیشه میام سرمزارش😭😭😭 + گفت کتابشم انتشارات شهید هادی چاپ کرده -- گفتم بله دیدم ولی هنوز توفیق خوندن پیدا نکردم... + گفت معروف بوده به شهید عطری با اینکه عطر نمی‌زده بهش می‌گفتن تو که عطر نمی‌خری چرا همیشه بوی عطر میدی گفته من پول به عطر نمیدم یه یا حسین میگم خوشبو میشم😭 #شهید_احمدعلی_نیری #شهید_علی_حیدری #ارسالی_از_کاربران @shahid_ahmadali 🏴

🍃🌸 3⃣ #ماجرای_رفاقت 🔖حقیقتش من چند سال پیش یه خواب خیلی مبهم دیدم که هیچ چیز ازش مشخص نبود 👌بعد از چند سال با چند تا رفیق خوب هیئتی رفیق شدم و با هم خوش بودیم 💕تا اینکه یه شب رفتیم گلزار شهدای گمنام 🌟من کتاب عارفانه رو اونجا دیدم یهو یه چیزی خورد به سرم که کتابش رو بگیرم و بخونم ❣وقتی کتابش رو خوندم خیلی ازش خوشم اومد😊.ی جورایی رفت توی دلم☺️ 📖بعد از خوندن کتاب دوباره همون خواب رو دیدم ⚡️اما این دفعه همه چیزش مشخص بود😢 💫با چند تا از همون رفیقام رفته بودیم گلزار شهدا رفتیم آخر آخر گلزار❤️، یه قبر خیلی ساده اونجا دیدم که روش نوشته بود "احمدعلی نیری"😍 #ارسالی_از_کاربران #شهید_احمدعلی_نیری #سفرنامه_شهدایی @shahid_ahmadali 🍃🌸