eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.8هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📲| تبلیغات: 🆔| @abo_vesaal74
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ‌‌‌ ‌‌ 🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 ‌ ‌ ‌‌محمدرضا توی مدرسه خیلی شیطونی میکرد!‌ ‌ ‌‌من حتی توی ماه چند بار مجبور میشدم برم مدرسه و برای کاراش تعهد بدم‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌اما بااین حال، مدیر مدرسه محمدرضا بهم میگفت:" خانم دهقان، محمدرضا یه حالت معنویت خاصی تو وجودش هست! حیفه این بچه هدر بره! شما برو یه دانشگاه خوب پیدا کن واسه محمدرضا! نزار هر جایی بره." ‌‌من و محمدرضا اون تابستون هر روز دنبال ‌‌دانشگاه بودیم😊‌ ‌‌ ‌‌چندجا امتحان داده بود اما دانشگاه رضوی مشهد، بدجور به دلش نشسته بود! یادمه روزی که با پدرشون رفت واسه ی مصاحبه مدام به من زنگ میزد و میگفت:‌‌ ‌‌مامان من شنیدم حتی نهارشون از حرم امام رضا(علیه السلام)هست! مامان یعنی من جیره خوار حرم امام رضا میشم!😍 مامان متوجه ای؟!‌‌‌ ‌‌ ‌‌خیلی دوست داشت😊‌‌ ‌‌ ‌‌یروز نشستم بهش گفتم محمدرضا من دلم نیست شما بری مشهد😔‌‌ ‌‌ ‌‌خیلی بهش برخورد! تمام امیدش ناامید شد!‌‌ ‌‌ ‌‌پرسید چرا؟🤔‌ ‌‌ ‌‌گفتم من دوست دارم شما راه نزدیک بری، هربار بخوای بری من واقعا دل تو دلم نیست! نصفه جون میشم! فک کنم بمیرم تااون موقع که شما فارغ التحصیل بشی! اولش سعی کرد یکم دلیلو منطق بیاره ولی بعد ۳-۴ روز اومد گفت باشه مامان هرچی شما بگی!من اصلا دوست ندارم شما ناراحت بشی♥️‌‌‌ ‌‌ ‌‌خیلی راحت از خواسته قبلیش زد...‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ 🌹 🍃🌷 @shahid_dehghan
🍃📚| خاطره ای از مادر شهید مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده رفتیم، شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید می‌کرد که به حرفش گوش بدهم. با انگشت اشاره کرد و گفت: وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید. من که باورم نمی‌شد، حرفش را جدی نگرفتم. نمی‌دانستم که آن لحظه شنونده وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط می‌شوم. حدود ساعات دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم،‌ خانه ‌مان نورانی شده بود و من به دنبال منبع نور بودم. دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده و شهدا یکی یکی وارد خانه ‌ام شده ‌اند. همه جا را پر کردند و با لباس نظامی و سربند روی سرشان دست در گردن یکدیگر به هم لبخند می ‌زنند. مات، نگاهشان کردم و متوجه شدم منبع نور از دو قاب عکس برادران شهیدم هست. آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد و در حالتی روحانی سه بار به من گفت که نگران نباش، محمدرضا پیش ماست. آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم. بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیمای حامل پیکر محمدرضا و بقیه شهدا روی زمین نشست. 📚🍃| @shahid_dehghan
🌸| |🌸 من به دنبال دل گمشده‌ای می‌گردم... يک پريدن به من از بالِ كبوتر بدهيد... ســـلام خدمٺ رفقاے شهدایی و همراهان عزیز کانال شهید دهقان🌸 به مناسبت سالگرد شهادت شهید و به منظور اطلاع از درصد آشنایی شما با شهید مسابقه ای برگزار کردیم. عزیزایی ک تمایل به شرکت در مسابقه دارند لطفا پاسخ صحیح سوالات زیر را تا تاریخ ۲۱ آبان ( ) به ایدی زیر ارسال کنید. 🆔: @anonymous_983 ♦️ان شاءالله به ۱۴ نفر از برندگان از طرف شهید محمدرضا دهقان امیری هدایایی اهدا میشود. 💟| : ۱_مداحی های مورد علاقه شهید دهقان؟ ۲_تاریخ نوشتن وصیت نامه توسط شهید؟ ۳_ شهید دهقان دانشجوی چه رشته ای بود؟ ۴_تاریخ اعزام شهید به سوریه؟ ۵_چندمورد از صفات بارز اخلاقی و هیات های مورد علاقه ی شهید؟ ۶_نحوه شهادت شهید؟ ۷_شهید دهقان در چندمین اعزام به سوریه به فیض شهادت نائل آمد؟ ۸_اسامی شهدای اربعه؟ ۹_کلام شهید دهقان در مورد حجاب و چادر؟ ۱۰_محمدرضا چگونه اذن رفتن به سوریه را از پدر و مادر خود گرفت؟ 🔴| ! مهلت ارسال پاسخ فقط تا ۲۱ آبان ماه می باشد. 💟| @shahid_dehghan
•┄❁ #قرار‌_شبانہ ❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ | @shahid_dehghan |
زندگی را دوست داری عاشـقی را بیشتـر اینچنین فهمیــدم از " یا زینـب " سربند تو . . . #شبتون_شهدایی🌙 🍃🏴| @shahid_dehghan
•┄══🍂❝سـلـام❞🍂══┄• 🍂 #صبحتون_شهدایی ذڪر روز دوشنبـه:‌ یـا قاضِیَ الْحاجات ای برآورده ڪننده ی حاجت‌ها تعداد: 100 مرتبه •┄═•🍂•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•🍂•═┄•
🦋•═┄•※ #قرآن‌روزانہ ※•┄═•🦋 •ســـورة: نباء •صفحہ : ۵۸۳ •جــــزء: ۲۹ •ڪانال‌شهـیدمحمدرضـادهقـان• •═┄•🦋•┄═• @shahid_dehghan •═┄•🦋•┄═•
🔶🔹🔹🔶🔹🔹🔶🔹🔹🔶 محمدرضا دوران دبیرستان را در مدرسه امام صادق(ع) منطقه 2 تهران در رشته معارف و علوم اسلامی گذراند و علاقه بسیار زیادی به رشته علوم سیاسی داشت. در سال اول دبیرستان که بود می‌گفت دلم می‌خواهد یک دیپلمات شوم، وقتی به سال سوم و چهارم رسید کاملا نظرش عوض شد چون 3 نفر از دایی‌هایش روحانی بودند علاقه خاصی به این قشر داشت و می‌گفت دلم می‌خواهد به رشته‌ای بروم که به دروس حوزوی مرتبط باشد. بعد بر روی رشته‌ها و دانشگاه‌ها تحقیقات زیادی کرد و رشته حقوق را انتخاب کرد. رشته فلسفه و کلام اسلامی را در دانشگاه رضوی مشهد قبول شد و حتی برای مصاحبه هم رفت ولی با مشورت مشاوران و اساتید دانشگاه‌ به این نتیجه رسید که در تهران ادامه تحصیل بدهد. مشهد را از این نظر دوست داشت که می‌گفت آنجا در زیر سایه امام رضا(ع) درس می‌خوانم ولی رشته حقوق را امتحان داد و در دانشگاه شهید مطهری تهران ادامه تحصیل داد. 🔺نقل از مادر بزرگوار @Shahid_Dehghan
‌ خدا نخواست که من اهل ناکجا باشم اجازه داد فقط اهلی شما باشم ... #السلام_علیک_یا_امام_الرئوف #یا_علی_ابن_موسی_الرضا @shahid_dehghan
🍃❤| 📝 برای راضی شدن، خیلی با خودم کلنجار رفتم، چون به محمدرضا خیلی وابسته بودم، اگر محمد رضا نیم ساعت دیر به خانه می‌رسید، من زمین و زمان را به هم می‌دوختم، اعصاب خودم و دیگران را خرد می‌کردم، این‌قدر بهش زنگ می‌زدم، که کجاست و چرا دیر رسیده! ولی در مسئله سوریه رفتنش نمی‌دانم چطور شد؛ من این را می‌گذارم به حساب دست و رحمت و برکت حضرت زینب(س) که روی قلب من گذاشت و روی سر من دست کشید. خانم، اول صبرش را به من داد و بعد داغ فرزند را... ولی وقتی محمد رضا رفت من به سجده افتادم و شاید نزدیک به یک ربع فقط‌گریه کردم و ضجه زدم، چون می‌دانستم پاره تنم رفته و احتمال برگشتش شاید صفر باشد. واقعا هم همین بود از همان روزهای اولی که محمدرضا رفت، من می‌دانستم که دیگر بر‌نمی‌گردد، با روحیاتی که از او سراغ داشتم، می‌دانستم فرزندم واقعا لایق شهادت است، یعنی لحظه خداحافظی یاد خداحافظی‌هایی افتادم که با اخوی‌های شهیدم کرده بودم. آن‌ها این حس را در وجود من به وجود آورده بودند که این خداحافظی آخر با بقیه خیلی فرق دارد، یک حس معنوی خاصی تو وجودم بود و مطمئن بودم که دیگر بر نمی‌گردد. کلا محمد رضا در آن زمانی که در سوریه بود شاید پنج یا شش بار با ما تماس گرفت، تو هر بار تماسش هم به من می‌گفت : مامان دعا کن که شهید شوم، حتی قبل از رفتنش به سوریه هم مدام این را به من می‌گفت، من بهش گفتم : محمد رضا خودت را خالص کن مطمئن باش که شهید می‌شوی... محمد رضا آن شب یک جمله عجیب و غریبی به من گفت : «مامان به خدا دیگه خالص شدم، مامان دیگه حتی یک ذره ناخالصی در وجودم نیست.» تا این جمله را شنیدم، گفتم پس شهید می‌شوی! داد زد گفت جان من! گفتم آره تو اگر خالص شده باشی مطمئن باش شهید می‌شوی، بعد یکدفعه جیغ زد گفت : مامان راضیم ازت، مامان دوستت دارم، مامان می‌بوسمت! خیلی خوشحال شد، خوشحالی محمدرضا از آن طرف و جگر خراش بودن این جمله برای من واقعا زجرم می‌داد. از آن شب به بعد دیگر منتظر خبر شهادتش بودم، چون مطمئن بودم و احساس می‌کردم محمد رضا فقط می‌خواست رضایت من را بگیرد، وقتی مطمئن شد که دیگر من راضیم، شهید شد و در عملیات محرم به شهادت رسید... ... 🍃❤| @shahid_dehghan
4_5886551385553503787.mp3
4.08M
« » باصدای :حسین حقیقی 🏴 به مناسبت ایام شهادت امام رضا(ع) ▪️| @shahid_dehghan |▪️
کسى‌قدم به‌حرم بى‌مدد نخواهدزد بدون واسطه ‌دم ازخدا نخواهدزد گداى‌کوى رضاشوکه آن امام رئوف به سینه‌ی احدى دست رد نخواهدزد ♥️ @shahid_dehghan
•┄❁ #قرار‌_شبانہ ❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ | @shahid_dehghan |
چنان دچار توام کـَز خودم نـمانده اثر به خویش می نگرم،جز تورا نمی بینم #شبتون_شهدایی🌙 | @shahid_dehghan |
•┄══▪️❝سـلـام❞▪️══┄• ▪️ #صبحتون_شهدایی ذکر روز سه شنبه: یا ارحم راحمین ای رحم ڪننده ی رحم ڪنندگـان. تعداد: 100 مرتبه •┄═•▪️•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•▪️•═┄•
🦋•═┄•※ #قرآن‌روزانہ ※•┄═•🦋 •ســـورة: نباء •صفحہ : ۵۸۴ •جــــزء: ۲۹ •ڪانال‌شهـیدمحمدرضـادهقـان• •═┄•🦋•┄═• @shahid_dehghan •═┄•🦋•┄═•
چقدر شبیهشان هستیم‼️ امام رضا علیه السلام: شما را توصیه می‌کنم به صبوری، و در طلب روزی حلال بودن، و صله ارحام و پیوند با اقوام و پرهیز کنید از دشمنی با مردم. همانا ما اهل بيت به هر كسی که با ما قطع رابطه کند، مى‌پيونديم و به كسى كه به ما بدى كند، نيكى مى‌كنيم. به خدا سوگند، فرجام نيك را، در اين مى‌بينيم. 📚الكافي، جلد ۲ ، صفحه ۴۸۸ 🏴| @shahid_dehghan
🍃📚| خاطره ای از زبان مادر شهید پسرم حس انسان دوستانه ای نسبت به تمام مردم عراق و سوریه اعم از شیعه و سنی داشت. او اطلاعات و مطالعات وسیعی درباره دوران دفاع مقدس داشت یعنی همه عملیات ها با تمام جزییات را درطول 8 سال مطالعه می‌کرد و مطالعه جنبی زیادی داشت. مثلا می دانست چه کسانی در دوران دفاع مقدس پشت صدام بودند و چه کسانی از جمهوری اسلامی حمایت کردند. 🍃📚| @shahid_dehghan
4_345554935284238024.mp3
21.82M
💔 "سفره اشک دوماهه عزا جمع میشه روز شهادت رضا" سیدرضا نریمانی 🍃| @shahid_dehghan
ساعات آخر است گدا را حلال کن💔
ماه "ربیع الاول" همانگونه كه از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛ به جهت اینكه آثار رحمت خداوند در آن هویداست . در این ماه ذخایر بركات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است . زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و مى توان ادعا كرد از اول آفرینش ‍ زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است . ربیع الاول مبارک باد 🍃 | @shahid_dehghan