《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
📚 #یک_روز_بعد_از_حیرانی💔
💔 #دل_بی_دلبستگی
تو آرزوی شهادت داشتی . به مادر هم همین را گفته بودی . همان آخرین باری که با خانه تماس گرفتی .
سه شنبه آخرین تماست بود و هیچ کس گمان نمی کرد این آخرین تماس است...
همان سه شنبه آخر هم مثل همه ی تماس ها می خندیدی و شوخی می کردی. اما وقتی اصرار کرده بودی:
((دعا کن من شهید بشم.)) کاملا جدی بودی . مادر نگفت که دعا نمی کند . حتی نگفت دعا می کند. فقط گفته بود:(( محمدرضا، نیتت رو خالص کن.))
شکندارم که راست می گفتی :((به خدا نیتم خالص شده . به والله قسم دیگه یه ذره ناخالصی تو وجودم نیست .))
یعنی خودش هم به حرف خودش باور داشت آن لحظه که گفته بود : (( مطمئن باش این دفعه شهید می شی ))
همین جمله کافی بود تا صدای قهقه ات از پشت تلفن بلند شود.خوشحال شدی اما راضی نشدی . گفته بودی : ((یک چیز دیگه بگم؟))
_دیگه خودت رو اینقدر لوس نکن .
_یکچیز دیگه هم میخوام.
_بگو.
_ دعا کن اگر شهید شدم،بدنم سر نداشته باشه.....
ʝסíꪀ➘
|❥✨ @shahid_dehghan
《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
#برشی_از_کتاب
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#دل_بی_دلبستگی
تو آرزوی شهادت داشتی . به مادر هم همین را گفته بودی . همان آخرین باری که با خانه تماس گرفتی .
سه شنبه آخرین تماست بود و هیچ کس گمان نمی کرد این آخرین تماس است...
همان سه شنبه آخر هم مثل همه ی تماس ها می خندیدی و شوخی می کردی. اما وقتی اصرار کرده بودی: ((دعا کن من شهید بشم.)) کاملا جدی بودی . مادر نگفت که دعا نمی کند . حتی نگفت دعا می کند. فقط گفته بود:(( محمدرضا، نیتت رو خالص کن.))
شکندارم که راست می گفتی :((به خدا نیتم خالص شده . به والله قسم دیگه یه ذره ناخالصی تو وجودم نیست .))
یعنی خودش هم به حرف خودش باور داشت آن لحظه که گفته بود : (( مطمئن باش این دفعه شهید می شی ))
همین جمله کافی بود تا صدای قهقه ات از پشت تلفن بلند شود.خوشحال شدی اما راضی نشدی . گفته بودی : ((یک چیز دیگه بگم؟)) _دیگه خودت رو اینقدر لوس نکن .
_یکچیز دیگه هم میخوام.
_بگو.
_ دعا کن اگر شهید شدم،بدنم سر نداشته باشه.....
|• @shahid_dehghan