🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🔸بازیگوش
در مسیر خانه تا مدرسه، کیفش رو به هوا پرت میکرد، این کار برایش نوعی
تفریح محسوب میشد.
دوم ابتدایی بود که در مسیر برگشت به خانه به خاطر حواس پرتی اش
تصادف کرد و پایش شکست.
چند روزی در خانه بستری شد اما هیچ وقت دست از #بازیگوشی هایش بر نداشت.
#ابووصال
#مادر_شهید
•┄═•◈🌹◈•═┄•
❤️🍃|✨بـــسم رب الـشهدا و صـدیقین✨
#شفاعت_کننده
بعداز شهادتش حسرت به دل ماندم که به خوابم بیاید. بلاخره آمد. نزدیک های صبح بود. خواب دیدم که پشت یک میز ایستاده ام و شخصی پشت آن نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی می کند. کارت دانشجویی ام را می خواستم که ناگهان صدایی را شنیدم. به من گفت: برای من هم کارت میگیری؟! رویم را برگرداندم و #محمدرضا را دیدم. لباس سفیدی تنش بود و انگار قدش بلند تر شده بود. در خواب می دانستم که #شهید شده است. گفتم تو جان بخواه و بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به گریه کردن و حرف زدن. پرسیدم که مرا شفاعت می کنی؟! لبخندی زد و گفت: این حرف ها چیست، معلوم است. مطمئن باش!!
این بار محکم تر بغلش کردم و گریه هایم بیشتر شد.
#ابووصال
#نقل_شده_از_دوست_شهید
•═•🍃🌹🍃•═•
°°•بسم الله•°°
🔹مادر تکالیف
یکی از تکالیف ما در زمان غیبت،یاد کردن امام زمان(عج) است.یعنی در وجودمان،قلبمان،در ذهن و گفتارمان یاد حضرت باشیم.به نوعی میشود مادر سایر تکالیف،یعنی وقتی شما امام زمان(عج) را یاد میکنی،باعث حرکت شما میشود.
گرچه همین یاد محلی است برای تخم گذاری ابلیس!یعنی ابلیس میگوید حالا بهترین فرصت هست تا افکار را منحرف کنم با شبهات!
کسی که پایه های ایمانی اش را قوی کرده باشد و اعتقاداتش قوی باشد،تخم گذاری شیطان هیچ تاثیری نخواهد داشت اما اگر پایه های اعتقادی اش سست باشد،در افکاری که دارد ممکن است متزلزل شود.
قاعده یاد کردن این است."فاَذْکُرُونِـی أذْکُرْکُم،یادم کنید تا یاد شما کنم."شما خدا را یاری کنید تا خدا هم شما را یاری کند،یعنی شما یک قدم بردار خدا صد قدم برایت برمی دارد.شما یاد امام زمان(عج)بکن و ببین یاد حضرت برای شما چطور هست...
#یا_صاحب_الزمان
#فانوس
❤️🍃| بـــسم رب الــشهدا و صـدیقین
#ورزیدگی
به خاطر قد بلند و بدن آماده ای که داشت برای مبارزه و رزم مناسب بود. در دوره های آموزشی که باهم داشتیم بدنش ورزیده تر شده بود. در یک اردوی پینت بال که با دوستان گذاشته بودیم، خیلی پرقدرت بود. طوری که در پنج دور بازی با حضور او چهار دور را بردیم و در یک اقدام تلافی جویانه از کسی که کرکری خوانده بود همگی روی سرش ریختیم و تیربارانش کردیم. او که با این که تیرهایش تمام شده بود، ول کن نبود و با صلاح خالی اش همین طور شلیک می کرد. در آن اردو به خوبی عرض اندام کرده بود.
🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚
#ابووصال
#نقل_شده_از_همرزم_شهید
🍃🌹| #دلنوشته
شب جمعه است و دل، راهیِ #بیـن_الحرمین
راستی...
امشب مادرمان #زهرا س هم کربلاست
شهدا هم جمعند دور ارباب
عجب بزم عاشقانه ای......
کاش شهدا نیم نگاهی به سوی ما کنند
دوست شهیدت ، لبخند بزند
دستش را به سویت دراز کند
و بگوید:
"بیا! جای تو را اینــــجا، پیش ارباب نگه داشته ایم! چقدر معطل مےکنی؟ زودتر بیا"!!!!
چه خیال خوشی...
ولی نه! مگر #شهید_زین_الدین نگفت "هر که شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا او را نزد اباعبدالله یاد کنند"؟!...
آی شهدا!
به یادتان هستیم...
الوعده وفا
🍃🌹| #دوست_شهید_دهقان
به خاطر دارم از همون اوایلی که جنگ سوریه جدی شد و داعش شکل گرفته بود،حدود سال 91؛ محمدرضا با تمام شیطونی هاش و کاراکتر خاصی که داشت، توی سایت مدرسه عکس ها و فیلم های مربوط به سوریه رو نگاه می کرد! با یک حالت متعجبی میگفتیم که چی مثلا داری این عکس های بعضا خیلی دلخراش رو نگاه می کنی؟!
می خندید و جوابی نمی داد...
ساده بودیم و غافل، شاید همان موقع زمزمه های پر کشیدن را با خودش نجوا می کرد...
میدانست زمان معامله و فدایی زینب سلام الله علیها شدن نزدیک است...
📝| #خاطره
📚| #ابووصال
ڪتاب طلبه دانشجو،
#شهید_محمدرضا_دهقان🕊
شما شهدا بویآسمان دارید پس به حرمت
خدای آسمان ها شفاعتمان کنید. بال و پر
پرواز گرفته اید. اما گاه گاهی نیز خبر از
زمینیان غبار آلود بگیرید و پاکمان کنید.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
❤️بسم رب الشهدا و الصدیقین❤️
#خاطره
#بوسیدن_هدیه
اوایل که وارد دانشگاه شده بود از طرف آیت الله کاشانی یک عبا هدیه گرفته بود
از داشتن این هدیه آن قدر ذوق کرده بو که بار ها دیدم آن را می بوسد
خیلی دوستش داشت و موقعی که نماز می خواند روی دوشش می انداخت آن را تا می کرد و مرتب شده در کمدش می گذاشت و برای روحانیت و لباس آن ارزش قائل بود
نقل از مادر: بزرگوار شهید
برگرفته از: کتاب ابووصال
⭕️
آیت الله مجتهدی:.
روزه میگيری اما غيبت هم میکنی،
صدقه ميدهی اما منت میگذاری
دست نگه دار بابا جان!
ثوابهايت را در کيسهٔ سوراخ نريز❗️
💠بسم رب الشهداء💠
🌹روایت خواهر شهید محمدرضا دهقان🌹
با هم رفته بودیم کربلا، یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم.
تا اینکه یک روز که مشغول دعا خواندن بودم،
آمد کنارم و گفت چقدر دعا می خوانی؟!! برو بنشین با آقا حال کن ،با آقا حرف بزن.
میگفت:
"خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد ، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است."
بعد از اینکه خبر شهادتش آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می دانستم خوابت در حرم می خواهد این طور بشود و تورا به اینجاها ببرد من هم می آمدم کنارت می خوابیدم .
🌹 #شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری🌹
🌷
پرسید:
اگه تونماز یکی
خواست مالی از ما
بدزده میشه نماز و شکست ؟ "
جواب دادند: بله
نمازی که توش حواس به
دزدیدنِ ماله همون بهتر بشکنی...
#تلنگـر
#حـضور_قلـب_در_نـمـاز♥️
🌹🍃| #شهیدانه 🌷
محمدرضا خیلی هیئتی بود و حضورش در مراسم ها و مجالس اهل بیت علیهم السلام ترک نمی شد.
همین هم باعث شده بود تا زمینه های اعتقادی و معنوی اش عمیق تر و شوق شهادت در او ریشه دار شود.
مدرسه که بود اغلب شبها در هیئت دانش آموزیشان می ماند و به کارهای اجرایی علاقه مند بود.
شب های قدر در یک شب، به چند هیئت و مسجد می رفت و استفاده می کرد.
گاهی هم برای آخرین مجلسی که قصد رفتن داشت، می گشت تا جایی پیدا کند که شام می دهند!! با اینکه می توانست به خانه رود ولی روی این قضیه اصرار داشت؛ می گفت: "غذای هیئت یه چیز دیگه ست"
🔺به روایت تعدادی از بستگان شهید🌹
#شهدا_هیئتی_بودند
#مقید_به_حفظ_ارزشها_در_هیئت
#مجالس_اهل_بیت_را_زنده_نگه_میداشتند
#هم_شور_هم_شعور ❤️🍃
😂 #لبخندهای_پشت_خاکریز 😂
توی گردان ما یک بسیجی بود اهل حال. یک قبر پشت یک تپه کنده بود که هر شب می رفت اونجا برا راز و نیاز.
یک روز با بچه ها تصمیم گرفتیم سر به سرش بگذاریم. همون شب که بلند شد بِره برای نیایش، ما هم یک قابلمه از گردان برداشتیم و پشت سر او به راه افتادیم.
رفت داخل قبر و شروع کرد به راز و نیاز و ما هم تو کمینش. بعد از مدتی یکی از بچه ها، بطوریکه صداش تو قابلمه می پیچید،🗣 گفت: «إقرأ».😳
با شنیدن این کلمه، حال اون بنده خدا دگرگون شد. رفیقمون یک بار دیگه گفت:🗣 «اقرأ».
اون عزیز که حالش دگرگون تر شده بود، با همون حال خوشش گفت: چی بخوانم ⁉️
یک دفعه یکی از بچه ها گفت: «باباکَرَم بخوان!»😀😜
با شنیدن این جمله، اون بنده خدا که تازه متوجه جریان شده بود، از قبر پرید بیرون و با عصبانیت دنبال ما کرد😡😂
ما هم پا به فرار گذاشتیم...
😂😂😂😂
❤️یاد شهدا با صلوات❤️
مداحی_آنلاین_پایان_متفاوت_برای_دو_گناه_استاد_قرائتی.mp3
610.9K
#سخن_بزرگان ツ
سجده گناهان را می ریزد. روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد "شکراً لله و الهی العفو" بگوید ، مخصوصا در نماز شب ، ده دقیقه ، یک ربعی در سجده باشد ، حس می کند وقتی که به سجده می رود ، سبک می شود . آن حالت سبکی بر اثر ریخته شدن گناهان است. همانطور که باد در فصل پاییز برگ درختان را می ریزد ، سجده هم گناهان را می ریزد . . .🌱
#آیتاللھمجتھدے🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری
°•فقُل حَسبیَ الله عَلیهِ تَوَکلتُ
حَسبیَ الله لا اِله اِلا هوَ وَ علیهِ تَوَکلتُ
وَ هوَ رَبِّ العرشِ العظیم❤️✨
☘هر موقع صدای اذان را میشنید وضو میگرفت و با صدای بلند میگفت: نماز بخوانیم که ازهمه فریادها بلندتر است:)
#شهیــدقاسـمتیمــوری🌸
#هر_روز_با_یک_شھید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه دور از حرم كرببلاييم ولى
بازهم شكر، خراسان رضا نزديك است
#شهادت_امام_رضا(ع)🏴
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙
مداحی آنلاین - حرم میگن شبای جمعه غوغاست - امیر عباسی.mp3
4.17M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃حرم میگن شبای جمعه غوغاست
🍃میگن زهرا زائر قبر مولاست
🎤 #امیر_عباسی
⏯ #زمینه
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
سلامهمسنگࢪی ها
باتوجھ به اینڪہ حضرت آقامون فرمودن :↯
(مردم باید با کتاب اُنس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعهی ایرانی به هدف و آرزویی که دارد نخواهد رسید .!) ۱۳۷۴/۲/۲۶
تصمیمگرفتیمهرپنجشنبهکتابمعرفیکنیم🌱
ڪتاب داستان زندگی زنی است که در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به محلّ تولُّد فرنگیس، مردم به درههای اطراف فراࢪ میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند؛امّا پدر و برادر فرنگیس . . .🌱
پیشنهادمیڪنمادامھکتابروبخونید☺️🍃
#معرفیکتاب🌸
#کپی_با_ذڪر_لینڪ❌
📚☕️ @AHMADMASHLAB1995
#تباهیات 🌱
تباه بودن اونجا ڪه هروقت
ڪارمون گیر افتاد نشستیم سرِ
سجاده گفتیم الهی العفو..!
بعدشم زدیم زیرش یادمون رفت :)