فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری
°•فقُل حَسبیَ الله عَلیهِ تَوَکلتُ
حَسبیَ الله لا اِله اِلا هوَ وَ علیهِ تَوَکلتُ
وَ هوَ رَبِّ العرشِ العظیم❤️✨
☘هر موقع صدای اذان را میشنید وضو میگرفت و با صدای بلند میگفت: نماز بخوانیم که ازهمه فریادها بلندتر است:)
#شهیــدقاسـمتیمــوری🌸
#هر_روز_با_یک_شھید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه دور از حرم كرببلاييم ولى
بازهم شكر، خراسان رضا نزديك است
#شهادت_امام_رضا(ع)🏴
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙
مداحی آنلاین - حرم میگن شبای جمعه غوغاست - امیر عباسی.mp3
4.17M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃حرم میگن شبای جمعه غوغاست
🍃میگن زهرا زائر قبر مولاست
🎤 #امیر_عباسی
⏯ #زمینه
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
سلامهمسنگࢪی ها
باتوجھ به اینڪہ حضرت آقامون فرمودن :↯
(مردم باید با کتاب اُنس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعهی ایرانی به هدف و آرزویی که دارد نخواهد رسید .!) ۱۳۷۴/۲/۲۶
تصمیمگرفتیمهرپنجشنبهکتابمعرفیکنیم🌱
ڪتاب داستان زندگی زنی است که در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به محلّ تولُّد فرنگیس، مردم به درههای اطراف فراࢪ میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند؛امّا پدر و برادر فرنگیس . . .🌱
پیشنهادمیڪنمادامھکتابروبخونید☺️🍃
#معرفیکتاب🌸
#کپی_با_ذڪر_لینڪ❌
📚☕️ @AHMADMASHLAB1995
#تباهیات 🌱
تباه بودن اونجا ڪه هروقت
ڪارمون گیر افتاد نشستیم سرِ
سجاده گفتیم الهی العفو..!
بعدشم زدیم زیرش یادمون رفت :)
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
شهیدی که در قبر به خواست مادرش چشمانش را گشود 😳😳😳
🔺👆🔺
شهیـدی که در قبر چشمانش را بـاز کـرد !
🔻▫️🔻
هنـگامى که خواستند پسـرم را به خاك بسپـارنـد
احساس کردم زمـان وداع آخــر
با فرزند دلبنــدم فـرا رسیـده است.
خیلى دلم شكست چـون مىدیـدم مدتهاست
او را با چشــم بـاز ندیـده ام.
🌹▫️🌹
من که بالاى قبـر ایستـاده بودم، گفتـم:
یا اباعبـداالله علیهالسلام من در این مصیبـت فرزنـدم
گریـه و زارى و شیـون نمىکنــم
تو هم در کربـلا به بالین فرزندت على اکبـرعلیهالسلام رفتى
و مى دانـی که چه حالى دارم و چه اشتیـاقى دارم
که یكبـار دیـگر روى فرزنــدم را ببینــم
و به چشمـان او نـگاه کنم.
بعد عرض کـردم خدایـا از تو مى خواهم عنایتـى کنی
تا فرزنــدم چشمانش را باز کنــد
تا من ماننــد دوران حیاتش یـك بار دیـگر
براى آخریــن بـار به چشمانش نـگاه کنـم.
در همان لحظـه مشاهـده کــردم
چشمان فرزنــدم به مدت چند ثانیـه بـاز شـد
و به من نـگاه کرد و بعد هم چشمـان خود را بست.
راوی : مادر شهید
پاسدار شهید حاج على اکبر صادقى
محل دفن پیـکر مطهــر:
بهشت زهرا سلاماللهعلیـها
قطعه ٢٩، ردیـف دوم
.:
🌷🌷
🌷
↞شهـــــادت شهد شیرین وصاݪ است ڪه جز واصلان حقیقی بداݩ دست نمی یابند
و واصلاݩ حقیقی مگر ڪسی غیر از شهـــــدا هستند❣
.
شھـــ🌹ـــــید شدن اتفاقی نیست... اینطور نیست ڪه بگویی:
گلوله ایی خورد و مُرد... شھید...
↞📃 رضایت نامه دارد و رضایت نامه اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا مےڪنند...
💫بعد مھر
حضرت زهرا(س) مےخورد... شھــــ🌹ــید
🍁قبل از همه چیز دنیایش را به قربانگاه برده...
او زیر نگاه مستقیم خدا زندگی ڪرده... ↞شھادت اتفاقی نیست...
💫 سعادتےست ڪه نصیب هر ڪسی نمےشود.. باید شهیدانه زندگی ڪنی
تا شهیدانه بمیرۍ...
🌷🌷اللهم ارزقنی توفیق شهادت🌷🌷
🍃🌸بسم رب شهدا🌸🍃
محمدرضا اکثر مواقع رو با رفقا میگذروند ولی "خلوت" های خاص خودش رو داشت...
مثلا قدم زدن های تنهاییش..
حتی بعضی وقت ها از جمعمون جدا میشد و مسیری که ما با ماشین میرفتیم رو اصرار داشت "تنها" و پیاده بره.
یکی از جاهایی که برای خلوت کردن پیدا کرده بود "هیات" بود!
درسته که هیات معمولا جای شلوغیه ولی بهترین خلوت برای محمدرضا روضه های اباعبدلله (ع) بود...
گاهی هم انقدر دلش پر می زد برای شهدا که تنهایی با موتور می رفت "گلزار شهدای بهشت زهرا (س)" تا با عشقش رسول خلوت کنه...
#شهدا_خلوت_هاشون_هم_خاصه
#تنهایی_عمیق_ترین_لحظات_زندگی_یک_انسان_است
#شهید_محمدرضا_دهقان