دلتنگتم...!میشه از اون بالا یه نگاهی به منم کنی...:)😭💔
🍃زنےآمدهبودکہپسرسومشرا،
راهےجبهہکند.
خبرنگارگفت:ناراحتنیستید🤔
زنگفت:خیلےناراحتم.💔
خبرنگارگفت:شماکہدوتاازپسرهایتانشهیدشدهاندچرارضایتدادیدسومےهم برود!؟
زنگفت:"ناراحتمچونپسردیگرےندارمکہبہجبهہبفرستم✨"
خبرنگارمنقلبشد...
آنزن،مادر۳شهیدخالقےپورو
آنخبرنگار👤...
شهیدآوینےبود.(:
#شهیدانه
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
اومدن هیچکس تو زندگیت بی حکمت نیست
«یه عده میشن فرد زندگیت»
«یه عده هم درس زندگیت»
بهنامخدا
اهتمام=تلاش
نه ارزشی هستیم نه برانداز ما فقط دنبال حقیقتیم😎
متعصب نیستیم بنابراین:ورودافرادفراطیوبیشعوراکیداممنوع📿🗿
مدیر:
@Fr_009
تبلیغات+ شروط+محافل🤝🏼:
@shoroot009
⁸⁰⁰...✈︎...⁹⁰⁰
https://eitaa.com/nojavananemrooz
*حرف اول اسمتون چیه؟*
*آ🌹☘️ ۲صلوات*
*ب🌹☘️۲صلوات*
*پ🌹☘️۶صلوات*
*ت🌹☘️۵صلوات*
*ث🌹☘️۴صلوات*
*ج🌹☘️۸صلوات*
*ح🌹☘️۳صلوات*
*خ🌹☘️۴صلوات*
*د🌹☘️ ۱صلوات*
*ر🌹☘️۲صلوات*
*ز🌹☘️۵صلوات*
*س🌹☘️۸صلوات*
*ش🌹☘️۳صلوات*
*ص🌹☘️ ۹صلوات*
*ط🌹☘️۲صلوات*
*ظ🌹☘️۱۲صلوات*
*ع🌹☘️ ۴صلوات*
*غ🌹☘️۴صلوات*
*ف🌹☘️۶صلوات*
*ق🌹☘️۱۴صلوات*
*ک🌹☘️۵صلوات*
*گ🌹☘️۹صلوات*
*ل🌹☘️۱صلوات*
*م🌹☘️۲صلوات*
*ن🌹☘️۸صلوات*
*و🌹☘️۱۰صلوات*
*ه🌹☘️۳صلوات*
*ی🌹☘️۴صلوات*
🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹
*میدونی اگه اینو بفرستی تو گروه ها چقدر صلوات برای امام عصر عج فرستاده میشه؟*
*پس پیش قدم باش*
*فقط به عشق 💚 حضرت مهدی علیه السلام*🌹☘️🌹☘️
*ثوابش رو تقدیم کن به نیت ظهور مولامون صاحب الزمان*😊
#اَللّهُــمَّعَجـِّــللِوَلیِّــکَالفَــرَج
فصل جدید
«زندگیپساز زندگی»
ماهمبارکرمضان
هر روز ساعت ۱۷:۳۰
از شبکه چهار سیما
بیاید این آخر سالی ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ؛
🌱 ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ
ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺏ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ..
🌱ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﯿﭽﮑﺪﻭممون ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ
ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ ﺍگرم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ...
🌱 ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺩﻟﺶ ﭘﺮ ﻧﺸﻪ ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ، ﺍﺯﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ...
🌱دعا کنیم هیچکی ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ
ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ،
🌱 ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ، ﺩﻋﺎ کنیم حکمت خدا با آرزوهامون یکی باشه...
اگہ بَسیجۍ واقعۍ هستۍ،
سعے ڪن " اللهمالرزقناشهادت " رو بہ قَلبت بِچسبونۍ نہ بہ پُشت ِ قاب ِ موبایلِت
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
عزیزان این آخر سالی
اگر حرفی زدم یا رفتار تندی داشتم
حلالم کنید
انشاءالله سال پر خیر و برکتی داشته باشید ♥️✨
عیدتون مبارک
راستی ی ناشناس بریم
ببینیم نظرتون درباره ی رمان چیه😁♥️
و البته ی خبر خوب هم دارم براتون 😁
اگه تو بخوای آرومم کنی میتونی حسین..!
یه شبیحرممهمونم کنی میتونی حسین.!💔
رفقا شاید براتون سوال شه چرا بعضی از مطالب، کانال بچه های حاج قاسم و کانال شهید محمدرضا دهقان شبیه هم هستن!؟
به این دلیله که بنده، هم اینجا ادمینم، هم اونجا 😁😂🚶♀
سوتفاهم پیش نیاد😄
-امامصادقعليهالسلام:
هرگاهبندهخالصانهتوبهكند،خداونداورا
دوستمیدارد؛
وگناهانشرادردنياوآخرتبراومىپوشاند
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
تو اسـلام ‹بہتوچہ› ‹بہمنچہ› نداریـــم...
اینایـےڪہ میبینن یہ گناه داره رواج
پیدا میڪنہ میگـن تذڪــر بدیـم فایده
نداره👀...!
توتذڪربده•فحش•بخور•بہتـوچہ• بشنــو! تاشریڪ گنـاه اون نشــے !✋🏼
تو همون لحظہ هر آدمے میخواد
وجهہ خودشو حفظ ڪنہ
اولمقاومت میڪنہ
ولے وقتے از هم جدا شیـن...
در بیشتر اوقات اینجوریہ ڪہ
بعداً بہ حرفتون فڪر میڪنہ✨🌱
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
هدایت شده از رمان
💜رمان اورا💜
فصل دوم
قسمت اول
_عزیزم میخوان شهید رو ببرن
از روی تابوت سرم بلند میکنم به شدت سرم درد میکنه اومدم بلند شم که یهو سرم گیج رفت
دستمو به دیوار گرفتم تا مانع افتادنم بشه
اصلا حالم خوب نبود اصلا
به شهید گمنامی نگاه کردم که حدود یک ماهی میشه اینجا هست
حالا هم خانوادشو پیداکردن و دارن میبرنش برای تشیع جنازه
_آخ آخ داداشی کمکم کن😭
همین یه جمله باعث شد دوباره اشکام سر بریزه
خانمی میاد سمتم
_بیا عزیزم دسمال
_ممنونم ببخشید واقعا
_نه عزیزم این چه حرفیه
لبخندی بهش میزنم که با یه لبخند مهربون جوابمو میدا🥺
تو این یک ماه من خیلی به این جای پر از نور سر میزنم
البته تو این سالا پاتوق با زهرا اینجا بود ولی تو این یه ماه انگاری فرق داشت
پاهام به شدت سست شده بود به زور از معراج میام بیرون میرم سمت ماشین هر کسی رد میشه نگاه خیلی بدی بهم میندازه
زیر چشمام گود چشمای قرمز پف کرده که جلومو به زور میبینم
و تلو تلو خوردنم باعث نمایش مردم شده
سوار ماشین میشم که در ماشینو محکم بستم
دستمو رو فرمون گذاشتم از ته دلم شروع کردم
به حق حق کردن
بعد از 5دقیقه دستم. برداشتم و نفس عمیق کشیدم تا حالم بهتر بشه
پنج روز دیگه تولد زهرا ست و من هیچی هنوز
نتونستم براش بخرم
استارت زدم راه افتادم سمت خونه تو راه پشت یه چراغ قرمز منتظر وایسادم
همینجوری تو فکر بودم که سرمو چرخوندم به سمت چپ دیدم یه پسر حدود 30ساله تا کمر از
شیشه بیرونه
توجهی بهش نمیکنم که چادرمو مرتب جلو میبرم و صافش میکنم
چراغ سبز شد
راه افتادم تو راه چادرملو میارم بالا و بهش لبخند میزنم و از ته دلم میبوسمش