eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| 🥀 |• +نوشته‌بود اونایےکه‌خوب‌زندگےمیڪُنند خوب‌هم‌میمیرن... به‌‌هیچےدݪ‌نمے‌بندن‌حتےجونشون مرگشون‌مثلِ‌از در،ردشدنِ... +یک‌عددوصله‌ے‌ناجور‌با‌آرزوے‌شهادت ..🌸'! ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
می‌گفت: ازپاهایی‌که‌نمی‌توانندمارابه‌اَدای‌نمازببرند، توقع‌نداشته‌باش‌ما‌را‌ به‌بهشـت‌ببرند'!💔🖐🏼 ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
❪•♥️بھـم‌گفـت:خیـلۍ‌قلبـم‌درد‌میڪنہ! گفتـم‌:دلیلش‌چۍ‌میتونـہ‌بـاشہ؟ گفت:یـہ‌مدتـہ‌حس‌میڪنم‌از‌ حجم‌زیـاد‌گنـاهـامہ‌ڪہ‌قلبـمم‌آروم‌ـنـدارھ))💔 گفتـم:مشتـۍ‌گنـاھ‌نڪن؛خیلۍ‌هم‌ سخت‌نیـست؛)) گفت‌:چنـد‌بـار‌توبـہ‌ڪردم‌ولۍ‌شڪستم خستم‌ـاز‌ـخـود‌‌م🥀•• گفتم‌:ببین‌‌حـاجۍ‌همـین‌ڪہ‌توبہ‌ڪردی یعنۍ‌خ‌ـــدات‌خریـدتت‌،صدات‌ڪرده‌برگردۍ تـا‌نصف‌مسیـر‌ورفتـۍ‌بـا‌ڪمڪ‌خ‌ـــدا از‌این‌نصف‌بہ‌بعـدم‌بـا‌خودتـہ اینڪہ‌پـا‌روۍ‌نفست‌بزارۍ‌وفرمـون‌و ڪدوم‌طـرف‌بچـرخونۍ‌‌‌شـرطہ‌مشتـۍシ✋🏻•❫ ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
آیات نور هدیه به شهید دهقان امیری ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
آیات نور هدیه به شهید دهقان امیری ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_146 تا این حرف رو زد زنگ گوشیش بلند شد و نام و تصویر ایلیا که پسر سوسولی بود روی صفحه افتاد.
آماده‌ی رفتن بودیم، کیانا یک طرف کنارم ایستاده بود و رویا هم یک طرف، و هر کدوم مثل بچه کوچیک های دوساله دستم رو به طرف خودش می‌کشه و میگه: - بیا بریم ماشین ما! که اسما که به صندوق عقب ماشین کسری تکیه داده میگه: - الان بریم پیش کیانا... که رویا اخم می‌کنه و میگه: - پس من چی؟ تو بیا تو ماشین ما بزار اسرا بره ماشین آقا کسری! که کیانا چشمکی می‌زنه و میگه: - موافقید ماشین کسری رو بگیرم ما خانوم بریم ماشین کسری مردها هم باهم بیان؟ که اسما جیغی می‌کشه و میگه: -خیلی هم عالی، سر اسرا هم دعوا نمیشه و رو به رویا با پوز خند ادامه میده:خواهرم رو هم از من جدا نمی‌کنید. که کیانا میگه: - بشینید تو ماشین تا مخ کسری رو بزنم، فعلا بای! که به سمت اسما میرم و تنها در جواب کیانا میگم: - کوفت. کیانا بعد حدود پنج دقیقه با سوئیچ ماشین کسری میاد و پشت فرمون می‌شینه و روبه من میگه: - تو جلو بشین، بزار رویا و اسما پشت راحت باشن! منم جلو می‌شینم که بعد حدود سی دقیقه مردها آماده میشن و حرکت می‌کنیم! هنوز از شهر خارج نشدیم کیانا نزدیک یک فروشگاه مواد غذایی ماشین رو پارک می‌کنه و رو به من میگه: - پاشو بریم مغازه رو خالی کنیم و بیایم! که لبخندی می‌زنم و شکمویی زمزمه می‌کنم، و همراه کیانا از ماشین پیاده میشم و چادرم رو آزاد روی سرم رها می‌کنم! ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_147 #اسرا آماده‌ی رفتن بودیم، کیانا یک طرف کنارم ایستاده بود و رویا هم یک طرف، و هر کدوم مثل
و با کیانا وارد مغازه می‌شیم، کیانا به گفته‌ی خودش کل مغازه رو خالی کرد و تا تونست لواشک و پاستیل و چیپس و پفک و... برداشت! بعد حساب کردن پولش از مغازه خارج می‌شیم و به سمت ماشین می‌ریم و حرکت به سوی شمال و خوشگذرانی! *** بعد حدود ۳ ساعت راه ماشین می‌ایسته و هر کاری می‌کنیم تا روشن بشه اما انگار نه انگار... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_148 و با کیانا وارد مغازه می‌شیم، کیانا به گفته‌ی خودش کل مغازه رو خالی کرد و تا تونست لواشک
کیانا از ماشین پیاده میشه و کاپوت رو میده بالا، آستین های مانتوش رو یکمی بالا میده تا مانتوش کثیف نشه، بعد یکمی دست کاری کردن ماشین که حدود چهل دقیقه طول میکشه به سمتم میاد و میگه:بشین پشت فرمون استارت بزن! پشت فرمون می شینم و با داد رو به کیانا میگم : -وای کیانا از صبح رقتی به خون کاپوت افتادی بنزین نداریم که! کیانا از حرص پوست لبش رو میخوره و میگه: - وای،کسری بهم گفت ببر بنزین بزن اما یادم رفت! رویا با صدای خواب آلود میگه : - چه خبره؟ کیانا شروع میکنه به توضیح دادن برای رویا،که گوشیم رو بیرون می کشم و شماره امیر حسین رو می گیرم... که بعد چند بوق کوتاهی صداش درون گوشی می پیچه و با عصانیت و نگرانی میگه: _کجایید شما خانوما؟ چرا رویا گوشیش رو جواب نمیده؟ که با مِن مِن میگم:داداش آروم باش، بنزین تموم کردیم توی راه موندیم! خیالش که راحت میشه حالمون خوبه میگه:الان کجایید؟ _دقیقا نمیدونم اما حدود یک ساعتی میشه که توی راه مکث کردیم! که آنتن میره و گوشی قطع میشه... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#‌‌Part_148 کیانا از ماشین پیاده میشه و کاپوت رو میده بالا، آستین های مانتوش رو یکمی بالا میده تا م
از توی پلاستیک خوراکی ها لواشکی بر می دارم و مشغول خوردن می شم، اسما خوابه و رویاهم مشغول کار کردن با گوشی تا دره ای آنتن بود و بتونه دوباره تماس بگیره... *** حدودا بعد چهل دقیقه امیرحسین اینهاهم می رسن صورت کسری کاملا قرمزه شده بود رو کیانا داد می زد: - مگه نگفتم ماشین بنزین نداره؟ ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_149 از توی پلاستیک خوراکی ها لواشکی بر می دارم و مشغول خوردن می شم، اسما خوابه و رویاهم مشغول
بعد حدود سی دقیقه کار ماشین درست میشه و حرکت می‌کنیم، بعد یکمی حرکت کردن به مسجدی میون راه می‌رسیم، ۲۰ دقیقه ای میشه که اذان ظهر رو گفتند بعد وضو گرفتن به سمت خانوم ها میرم و مشغول خوندن نمازم میشم، بعد خوردن ناهار و یکمی استراحت حرکت می‌کنیم به ادامه‌ی راه... * بعد حدود یک ساعت و نیم به شمال و ویلای عمه می‌رسیم، دوتا اتاق داشت که یکی برای ما خانوم ها و دیگری هم برای مردها... از شدت خستگی روی تخت رها میشم و چشم هام رو می‌بندم که از بعد چند دقیقه چشم هام گرم میشه و کم کم به عالم بی خبری فرو میرم. * با صدای شر شر بارون چشم هام رو باز می‌‌کنم و از خواب بیدار میشم، به سمت پنجره میرم و پنجره رو باز می‌کنم. بارون زیبایی می‌باره که دلم می‌خواد برم و زیر بارون قدم بزنم و آرامش رو بچشم، از بچگی بارون رو دوست دارم. که همون لحظه صدای اذان صبح بلند میشه و بوی هوای بهاری فضا رو پر می‌کنه، بوی گلهای بهاری، بوی خاک نم خورده و بوی باران... بوی عشق بوی بندگی... چادر سفیدم رو از داخل کیفم بر می‌دارم و سرم می‌کنم و از اتاق خارج میشم... آسمان نزدیک های صبح بود ولی هنوزم هوا خودش رو به تاریکی می‌زد‌. بعد وضو گرفتن به سراغ خدایی رفتم که بودنش جبران همه نبودن هاست... خدا یهویی شکرت! ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「 ... بِسْمِ‌ࢪَبِ‌قْـآسِمْ‌اَلْجَبَاْڕِیْݩْ ...」
بگو چگونه تو تدبیر می کنی اقا؟ / چرا در امدنت دیر می کنی اقا؟ دل تمامی عشاق دوره گردت را / چقدر ساده غزلگیر می کنی اقا؟ . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات (ای برآورنده حاجت‌ها)ذکر روز دوشنبه به اسم امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است. روایت شده در روز دوشنبه زیارت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) خوانده شود که خواندن آن موجب کثرت مال می‌شود. ٠٠
او یک‌¹ نفر نبود یک‌ راه‌ و نماد بود ... و چه‌ زیبا فرمود عزیزِ ما : یک‌ مکتب‌ بود... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
بی‌عصا آمده‌ای چشم عدو کور شود جانان به فدایت ♥️✨ ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
یہ تخته سفیدم روش هے ماژیک بکشۍ آخر سر میشه عینِ تخته سیاھ! دیگه دل که جاۍ خودشو داره.. با هرگناه یه خطِ مشکۍ رو صفحه سفیدِ دلت میزنے!(:🖤 ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 رهبر انقلاب: جهاد تبیین را جدی بگیرید 🔹بارها گفتم، بازهم می‌گویم. در راس نقشه‌های دشمن تبلیغ است و علاج آن تبیین حقیقت است.
یک‌خواهش‌داشتم خواهراوبرادرا‌لطفا‌اون‌قلبتو‌خرج‌ هرنامحرمی‌که‌ا‌زراه‌‌میرسه‌نکن نگه‌داربرا‌همسرت ؟ -------------------------- @Shahid_dehghann
پس فیلما چی میگن مهدی؟ فتوشاپه بابا. با دیپ فیس درستش کردن!/= 🚶🏿‍♂...
زن‌دراسلـام، زنده؛سازنده؛ورزمنده‌است؛بہ‌شرطی‌کہ‌لباس‌رزمش‌لباس‌عفٺش‌باشد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿 ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
آیات نور هدیه به شهید دهقان امیری ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
امروز سالروز شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی از یاران حاج قاسمه 🖤 (✨)
داریم به روزهای فرار شاه نزدیک میشیم هر کی گفت شاه نکشت ، این عکس رو بزنید تو صورتش با اسلحه جنگی انقلابیون رو محاصره کردند و یک نفر رو زنده نگذاشت. شاه تا میتونست کُشت ، ولی حریف ِ "ایدئولوژی " و "لیدر" انقلابیها نشد. ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
🔴 خطاب به محجبه هایی که بی حجابی را گناه نمی‌دانند و رضایت به گناه دیگری می‌دهند 🔶 خواهران عزیزم لطفا با آخرت خود و این جوان ها بازی نکنید. 🔺اولا: اندازه گناه در جامعه راعلایق شخصی ما مشخص نمی‌کند. بلکه خداوند در قرآن حدود پوشش زن را مشخص کرده است. وترک دستورات الهی عقوبات دنیوی و اخروی دارد. 🔺دوما : شما مگر نمی‌دانید عاشورا قیام بر علیه گناهان اجتماعی بود، مگر نمی‌دانید امام حسین شما کشته امر به معروف و نهی از منکر است چگونه میتوانید رضایت به گناه دهید؟ وظیفه شما می‌دانید چیست؟ حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم : هر یک از شما منکرى را دید باید با دست خود آن را تغییر دهد. اگر نتوانست، با زبانش تغییر دهد (اعتراض کند) و باز اگر نتوانست، در قلبش آن را انکار کند و این ضعیف ترین مرحله ایمان است. (نهج الفصاحه حدیث۳۰۱۰) خواهران عزیزم مگر در دین ما نگفته اند آنچه را بر خود نمیپسندی بر دیگری هم مپسند! پس چگونه خودت لباس ارزشی بر تن میکنی و روا میداری هم وطن تو با بی حجابی به سمت شی انگاری رود. وآخرین جمله ام خطاب به تو مراقب باش در روز قیامت همین‌ها از تو شکایت کنند که این فرد اگر مارا نهی از منکر می‌کرد و به گناه ما رضایت نمی‌داد چه بسا ما هم به حکم قرآن عمل میکردیم اما رضایت او ما را جری کرد. ✍عالیه سادات ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.