《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
#برشی_از_کتاب📚
#یک_روز_بعد_از_حیرانی💔
#نذر_چشمانت
روزهایی که برای تهیه مایحتاج به شهر حلب می رفتید مدام سرت را پایین می انداختی.
نمیخواستی چشمت به دختر های بی حجاب سوری بیفتد.آنها هم که اکثرا بی حجاب بودند. هر چقدر هم آقا تقی شوخی کرده و گفته بود:((بابا کله رو بیار بالا.اینا همشون این جوری ان.))
تو باز همسرت را بالا نمی گرفتی . یک بار هم داخل یک مغازه رفتی برای خرید وسایل نظامی
اما به چشم بر هم زدنی برگشته و گفته بودی:(( اینجا چیزی که به درد ما بخوره نداره.)) اما حرفت باور کردنی نبود.
مگر می شد هیچ وسیله به درد بخوری نداشته باشد.
تو به خاطر دختری که داخل مغازه بود برگشته بودی.
حتما باز هم نمیخواستی چشمت آلوده شود! دلیلش را قبلا به مادر گفته بودی .
تهران، حلب یا دمشق برایت فرقی نداشت، چشمانت نذر کس دیگری بود.
ما گاهی به عجّل فرجهم های صلوات هایمان بی باوریم! نمیخواهی تعریف کنی ؟
بالاخره با آن چشمان با حیا چه کسی را دیدی؟
شاید چون در غربت و دور از مادر زمین خوردی ،
مادر سادات سرت را بر زانو گرفت.
سری که نداشتی....😭😭😭
🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼
خرید اینترنتی
Manvaketab.ir
📞مرکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
🏭مراجعه به کتابفروشیهای سراسر کشور
🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#فاطمه_سلیمانی_ازندریانی
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_دهقان #مدافع_حرم #سالگرد_شهادت #دهه_هفتادی
#پیشنهاد_مطالعه
#نشرشهیدکاظمی
#من_و_کتاب
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب #کتاب_خوب #کتاب_باز
🌸با لینک فوروارد شود...🌸
📚|• @shahid_dehghan
《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
#برشی_از_کتاب📚
#یک_روز_بعد_از_حیرانی💔
#سری_که_نداشتی😭
مرثیه خوانی مهدیه اشک های رفیقت را هم در آورد. آن قدر بلند گریه می کرد که صدای گریه های مهدیه به گوش نمیرسید:((خانم دهقان، نبودید ببینید تیر اندازیش درجه یک بود. نه اینکه بشینه و نشونه بگیره . در حال حرکت هم تیراندازی می کرد. میخواستن بهش قناسه بِدن ،تکتیر انداز بشه.))
تو توی یک اتاق دیگر آرام گرفته بودی. باز هم به جز تو کسی دیگری را نمی دید. با تو راحت درد و دل می کرد:((محمد، الان باید بیایی و دستم رو بگیری . الان باید من و مامان رو آروم کنی.))
می خواست بغلت کند. نمی دانست کجای بدنت زخمی شده. مسئول معراج گفت؛ بهش دست نزن. به سینه و دست و شکمش دست نزن.))
_پس چطوری داداشم رو بغل کنم؟
_بغل نکن. فقط ببوسش، آرام هم ببوس، اذیتش نکن.
مهدیه ناباورانه به صورتت نگاه میکرد و می گفت: ((محمد! مگه با خودت چیکار کردی؟ چرا اصلا نمیشه بهت دست زد؟))
پرچم را که برداشتند صورتت معلوم شد.صورت بی سرت .
مادرت گفته بود: ((محمد پس چی شد با سر اومدی؟مگه نگفتی سرت نمی آد؟))
نمی دانست فقط صورت داری. یک صورت بی سر. صورتت هم زخمی بود.
فقط یک گوشه از پیشانی ات سالم بود. آرام پیشانی ات را بوسید.
پدر گفته بود :((محکم نبوسیدش. دردش میآد.))
آرزوی یک بغل و بوسه درست و حسابی به دلشان ماند
🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼
خرید اینترنتی
Manvaketab.ir
📞مرکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
🏭مراجعه به کتابفروشیهای سراسر کشور
🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#فاطمه_سلیمانی_ازندریانی
🌸با لینک فوروارد شود...🌸
📚|• @shahid_dehghan
🎈| @shahid_dehghanamiri
《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
#برشی_از_کتاب📚
#یک_روز_بعد_از_حیرانی💔
#دلِبیدلبستگی
جانت را هم به همان راحتی بخشیدی که اموالت را می بخشیدی. کافی بود کسی از لباس یا کفشت تعریف کند. کسی که ازکفش یا لباست تعریف کرده بود به چشم برهم زدنی صاحب آن لباس یا کفش میشد. داشته های خودت کم بودند و به داشته های خانواده هم رحم نمیکردی. به یادگاری های پدرت از زمان جنگ . مخفیانه و دور از چشمش آنها را برمیداشتی و گاهی میبخشیدی شان.
مامان فاطمه تذکر میداد که این ها همه یادگاری های زمان جنگ هستند و پدرت آنهارا دوست دارد،
اما تو گوشت بدهکار نبود تا اینکه یک روز همه را وسط گذاشته و گفته بودی:((اینا خوشگلن. من می خوامشون.))
پدر همه را به تو بخشیده بود. اما از میان همه آنها یک انگشتر را نشانت داده و گفته بود:((این یه دونه مال دوست شهیدم، جواد جمشیدیه. استفاده کن اما تو رو خدا این رو به کسی نده.))
🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼
خرید اینترنتی
Manvaketab.ir
📞مرکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
🏭مراجعه به کتابفروشیهای سراسر کشور
🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽 #یک_روز_بعد_از_حیرانی
#فاطمه_سلیمانی_ازندریانی
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_دهقان #مدافع_حرم #سالگرد_شهادت #دهه_هفتادی
#پیشنهاد_مطالعه
#نشرشهیدکاظمی
#من_و_کتاب
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب #کتاب_خوب #کتاب_باز
@shahid_dehghanamiri
🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
#برشی_از_کتاب📚
#یک_روز_بعد_از_حیرانی 💔
بعد از نیمههای شب بود که خواب دیدم که خانه ما خیلی روشن است و حتی یک نقطه تاریکی وجود ندارد و من دنبال منبع نور✨ میگردم که این منبع نور اصلا کجاست؟
بعد از پنجره آشپزخانه بیرون را نگاه کردم و دیدم دسته دسته شهدایی که من میشناسم با حالت نظامی و سربلند و چفیه در حال وارد شدن به خانه هستند و من هم در شلوغی این همه آدم دنبال منبع نور میگشتم.🍃
بعد برگشتم و دیدم که نور از عکسهایدو تا اخویهایم که روی دیوار بود از قاب عکس اینها منتشر میشود و دیدم برادرم ایستاده و یک دشداشه بلند حریر تنش است و با یک خوشحالی و شعف فراوان و چهرهای نورانی من را با اسم کوچک صدا زد و گفت:
«اصلا نگران نباش! محمدرضا پیش من است»
و دو، سه بار این جمله را تکرار کرد.
من آن شب از ساعت دو با این خواب بیدار شدم و تا صبح در خانه راه میرفتم و اشک میریختم و دعا میخواندم. تا ساعت 8 صبح که دیگر نتوانستم تحمل کنم.
#نقل_از_مادر_بزرگوارشهید🍃
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌷
@shahid_dehghanamiri
《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
#برشی_از_کتاب
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#دل_بی_دلبستگی
تو آرزوی شهادت داشتی . به مادر هم همین را گفته بودی . همان آخرین باری که با خانه تماس گرفتی .
سه شنبه آخرین تماست بود و هیچ کس گمان نمی کرد این آخرین تماس است...
همان سه شنبه آخر هم مثل همه ی تماس ها می خندیدی و شوخی می کردی. اما وقتی اصرار کرده بودی: ((دعا کن من شهید بشم.)) کاملا جدی بودی . مادر نگفت که دعا نمی کند . حتی نگفت دعا می کند. فقط گفته بود:(( محمدرضا، نیتت رو خالص کن.))
شکندارم که راست می گفتی :((به خدا نیتم خالص شده . به والله قسم دیگه یه ذره ناخالصی تو وجودم نیست .))
یعنی خودش هم به حرف خودش باور داشت آن لحظه که گفته بود : (( مطمئن باش این دفعه شهید می شی ))
همین جمله کافی بود تا صدای قهقه ات از پشت تلفن بلند شود.خوشحال شدی اما راضی نشدی . گفته بودی : ((یک چیز دیگه بگم؟)) _دیگه خودت رو اینقدر لوس نکن .
_یکچیز دیگه هم میخوام.
_بگو.
_ دعا کن اگر شهید شدم،بدنم سر نداشته باشه.....
@shahid_dehghanamiri
《بسم الرب الشهداء والصدیقین》
#برشی_از_کتاب📚
#یک_روز_بعد_از_حیرانی💔
مهدیه میگفت در برابر اشتباه، بی تفاوت نبودی.
ما خیلی وقت ها به خاطر چندتا باور اشتباه،سرمان را زیر برف میکنیم، مثلا می گوییم:((هرکی رو تو گور خودش می خوابونن، یا موسی به دین خود،عیسی به دین خود.))
مهدیه هنوز هم موقع تعریف کردنش به وجد می آید. همان موقع که به آب و آتش میزدی تا جواب همانخطیبمشهور دربارهی حضرت آقا را بدهی .
یادت هست چقدر با پسرش بحث کردی؟
حتی دوره ولایت فقیه را گذرانده بودی
و تعدادی هم کتاب خواندی تا هرجا نیاز بود،
با تسلط صحبت کنی.
🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼
خرید اینترنتی
Manvaketab.ir
📞مرکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
🏭مراجعه به کتابفروشیهای سراسر کشور
🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽 #یک_روز_بعد_از_حیرانی
#فاطمه_سلیمانی_ازندریانی
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_دهقان #مدافع_حرم #سالگرد_شهادت #دهه_هفتادی
#پیشنهاد_مطالعه
#نشرشهیدکاظمی
#من_و_کتاب
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب #کتاب_خوب #کتاب_باز
@shahid_dehghanamiri