📝🍃| #روایت...
یک دوست هم داشت که به واسطه شهید خلیلی با او آشنا شده بود. همین بنده خدا تعریف میکرد:
با #محمدرضا در گلزار شهدا بهشت زهرا(س) قرار داشتیم وقتی رسید، حدود دو ساعت سر مزار رسول حرف زدیم.
بعد سر خاک بقیه #شهدا رفتیم و هر #شهیدی را که میشناخت سر خاکش میایستاد و حدود یک ربع راجع به #شهید صحبت میکرد، جوری حرف میزد و خاطره تعریف میکرد که انگار سال ها با آن #شهید رفیق بوده است.
گرمای طاقت فرسایی بود اما چنان غرق مطالب و حرف بودیم که گرما را حس نمی کردیم.
سپس برگشتیم بر سر مزار شهید رسول خلیلی و صحبتهایمان را ادامه دادیم. موقع خداحافظی گفت: روضه بزار گوش کنیم و این جمله شهید خلیلی را یادآوری میکرد که:
«ای که بر تربت من میگذری، روضه بخوان / نام زینب(س) شنوم زیر لحد گریه کنم»
گفتم: بابا لازم نیست اما اصرار کرد و خلاصه یک روضه گوش کردیم.
وقتی تمام شد با آهی سوزناک سکوت را شکست، حسرت داشت،حسرت شهادت....
بوی عطر پیراهنش را هیچ وقت فراموش نمیکنم. خداحافظی کردیم و این آخرین خداحافظی من و #محمدرضا بود.
#دوست_شهید🌷
#دلتنگی💔
#روضه_بخوان✨
#التماس_دعا
@shahid_dehghanamiri
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️❤️❤️
آقــٰا سَلاٰمْ ...
#دلتنگی
@shahid_dehghanamiri
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
🍃🌹| #خاطره
اوایل شیطنت های دبیرستانش من رو از رفاقت باهاش میترسوند..
من اونموقع نسبت بهش خیلی آروم تر بودم... و فکر میکردم اینکه بخوام صمیمیتم رو باهاش علنی کنم من رو از چشم مدیر و معاون و مشاور مدرسه میندازه.. واسه همین بیشتر ارتباطمون بیرون مدرسه بود چه دورانی بود!! وقتایی که بیرون مدرسه با هم گشت و گذار داشتیم شبها تا اخر وقت به هم پیامک میدادیم ولی تو مدرسه انگار نه انگار که رفیقیم.. ولی بعد از مدتی وقتی مرام و معرفت و پاک بودنش رو درک کردم خیلی قضیه فرق کرد..
دیگه اواخر دوران دبیرستان بود و با خودم میگفتم آیا ارتباطمون بعد از فارق التحصیلی هم ادامه داره؟؟ تا اینکه وقتی فهمیدیم با هم دانشگاهی و هم رشته ای هستیم جور دیگه واسه رفاقتمون برنامه ریختیم.. عید غدیر 92 بود که عهد بستیم هرجا هستیم با هم باشیم...
(بماند که یکبار عهد شکنی کرد و رفت و ... دیگه برنگشت..) روز ثبت نام دانشگاه محمد خیلی ذوق داشت.. یادم نمیره اون روزی رو که 8 صبح قرار داشتیم و من تا 10 خواب بودم.. محمد کارهای ثبت نام اولیه ش رو انجام داده بود و تا ساعت 11نشسته بود سر قرار دم مترو بهارستان منتظر من.. بدون اینکه حتی بهم زنگ بزنه😐
وقتی دیدمش اول فکر کردم تازه اومده نگو به خاطر من فقط منتظر مونده..
من رو برد کافی نت برای ثبت نام اینترنتی.. شناسنامه و مدارکم رو گرفت خودش شروع کرد به تکمیل مراحل ثبت نام... شاید نشنیده باشید که محمد حافظه خیلی خوبی داشت و بعد از اون جریان واسه همیشه شماره شناسنامه و کد پستی تلفن منزل و حتی کد سریال شناسنامه من رو حفظ بود...
حتی از اون سال تمام انتخاب واحد های من رو محمد اول وقت برام انجام میداد که با هم تو یک کلاس باشیم😄
ترمای بعد از رفتنت خیلی دیر انتخاب واحد کردم...
و خیلی کلاس ها رو غیبت خوردم...
و خیلی روز ها رو بدون تو....
♦️نقل شده از #دوست_شهید
#دلتنگی
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#التماس_دعا
به یاد شهید دهقان
https://eitaa.com/shahid_dehghanamiri
#دلتنگے🥀
کیفکرشومیکرد؟
زجهزدنتوهیئتبراارباببدون
هیچدغدغهایآرزوبشهبرامون ...😭💔
چایخوردنوخندیدنبارفقابعد
ازمجلسآرزوبشهبرامون ...🚶♀
دم#حسینحسین گرفتنوعرق
ریختنبراشآرزوبشهبرامون ...🙃✨
#درددارهعادتهاآرزوبشن :)💔
کیفکرشومیکردعادترفتن
بههیئتبشهآرزوورویایهرشب؟!!
@shahid_dehghanamiri
هر آدمی دلتنـگیهای خودش
رو داره... ولــی تــو عمیــــق تـریــن
#دلتنـگی منــی... 🌱
@shahid_dehghanamiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﴾🕊﴿
#STORY
غروب
ࢪسیدهام به تو
اما هنوز دلتنگاَم
انگار بہ اشتباهْ جاے طلو؏🌤
در غروبِ صحݩ هایٺ🌙
فࢪود آمده باشم!
#دلتنگے
#بِنـْتُاݪحـَسَݩ
#چھارشنبہهاےامامرضایے
•°[🍃@shahid_dehghanamiri🍃]°•
طعم آسمان
را که چشیده باشی
عطر زمین خفه ات میکنید....🍃
#پنجشنبه
#دلتنگی
#شهدا_را_یاد_کنید_باذکرصلوات✨
#شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری 🌷
@shahid_dehghanamiri
•✨•
امام حسینم...
دلمان مچاله شد!
پهنش کنید..
بازش کنید..
بخوانیدش.!!
مآ سخت به شما #محتاجیم!(:
#حسین_جانم🌱
#پروفایل
#دلتنگی
@shahid_dehghanamiri
میدانی دلتنگی چیست؟!
دلتنگی آنست که جسمت نتواند آنجایی برود...
که جانت آنجاست..
همزمان در دو مکان زندگی میکنم ..
آنجا که تویی..
اینجا که منم ...
#دلتنگی💔🙃
#سلامعزیزبرادرم ✋
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
@shahid_dehghanamiri
•✨•
امام حسینم...
دلمان مچاله شد!
پهنش کنید..
بازش کنید..
بخوانیدش.!!
مآ سخت به شما #محتاجیم!(:
#حسین_جانم🌱
#پروفایل
#دلتنگی
@shahid_dehghanamiri