eitaa logo
به یاد شهید دهقان
435 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد شهید دهقان
📽| #کلیپ #story وصل مدام... #وصال_حسینے 🔹| 16روز تا #وصال 🍃| @shahid_dehghanamiri
حتما دراین چند روز متوجه پست متفاوت ما شدید...🙂 ان شاءالله تا روز وصال با کلیپ های کوتاه در خدمت شما خواهیم بود... کپی با ذکر صلوات بلامانع است❗️ التماس دعا🍃 الشهدا 🔸| @shahid_dehghanamiri
1_70145192.mp3
7.09M
📝| وصیت نامه با روخوانی خواهر بزرگوار شهید♥ ♦️‌| @shahid_dehghanamiri
•|بسم‌ رب الشــهــ🕊ـدا|• فعالیت در نمایشگاه کتاب📚: یڪی از فعالیت های مورد علاقه و فرهنگی شهید دهقان که در آن بسیار فعال بود،فعالیت قرآنی وی در مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران بود.🌸 شهید دهقان به همراه تعدادی از دوستانش ضمن حضور در کلاس های مختلف این مدرسہ‌ے قرآن، در تبلیغ این مجموعه فعالیت تخصصی و زیادی داشتند.🍀 نمایشگاه های کتاب مختلفی که شهید دهقان به همراه دوستانش در دانشگاه های مختلف برگزار میکردند،ضمن آشنایی افراد با فعالیت ها و دوره کلاس‌های مجموعه مدارس قرآن و عترت دانشگاه تهران به فروش و عرضه کتاب‌های تالیف شده در این مجموعه می‌پرداختند.📝 همچنین ایشان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به همراه دوستانش در غرفه انتشارات قرآن و اهل‌ بیت نبوت حضور بسیار فعالی داشتند.😍 ┄═━❝✨❞━═┄ @shahid_dehghanamiri ┄═━❝✨❞━═┄
🍃🌹| حدودا دوم یا سوم راهنمایی بود، روز مادر که رسید تازه یادش اومد که هدیه ای تدارک ندیده، پول زیادی هم نداره که چیز قابل توجهی برای مادر بخره... روز میلاد حضرت مادر سادات که رسید، یهو دیدیم محمد دست پر اومده خونه! کادوی حجیمی دستش بود و یه دسته گل گلایول سفید!!! کادو رو که باز کردیم، دیدیم هرچی پول داشته گذاشته و فقط تونسته ظرف پلاستیکی دوتومنی از دست فروش کنار خیابون بخره. مادر از دیدن این هدیه خیلی ذوق زده شد.. بالاخره پسرش تمام احساس و داراییش رو گذاشته بود برای هدیه روز مادر... اما جای سوال بود که چرا دسته گل گلایول سفید؟؟؟ مگه عزاست؟!!!! بعد از چند دقیقه کلنجار رفتن و پرس و جو از آقامحمدرضا تازه کاشف به عمل اومد که گلها رو از تاج گل ختم یه بنده خدایی برداشته بود!!! گویا مراسم ختم تموم شده بوده و تاج گل رو گذاشته بودن کنار سطل آشغال، محمد هم گلهای سالم رو جداکرده بود و دسته گل روز مادر درست کرده بود!!!!! هرسال روز مادر، وقتی از مادرم می پرسیدیم بهترین هدیه چی بوده، همین دوتا کادوی بااحساس و بی ریا رو نام می برد. محمدرضا بود دیگر.... خالصانه کار می کرد و هرچه در توان داشت، می گذاشت... 🌹※•﴾ @shahid_dehghanamiri ﴿•※🌹
راز آرامش و سعه صدر مادر از زبان خودشان: "خدا را شکر می کنم که بعد از 20سال توانستم امانتش را قشنگ تحویلش دهم. چون ما امانت داریݓم و در آیه قـرآن داریم ڪه:"و اعلمـوا انما اموالکم و اولادکم فتنه و ان‌الله عنده اجر عظیم و بـدانید ڪه امـوال و فرزنـدان شـمـا وسیـله‌ے آزمایش اند و نزد خدا پاداشی بزرگ هست" (سوره انفال ، آیه 28) به این ها ایمان دارم... باید ببینیم که این امانت را چگونه نگه می داریم. اگر ما بپذیریم ڪه این ها در دست ما امانتند،منِ نوعی باید بعنوان یک مادر خیانت در امانت نکنم و سعی ڪنم آن امانت را به نحو احسن تحـویل صاحبش دهم. یعنی محمدرضا صاحب داشت.در حقیقت من چند‌صباحی‌نگهداری‌اش کردم‌و‌بعد‌ازچند صباح باید تحویلش می دادم...و خیلی خوشحالم که اینگونه تحویلش دادم،باعث روسفیدی من است. محمدرضا کسی بود که اگر نیم ساعت دیر می‌کرد با خودش یا دوستانش تماس‌می‌گرفتم و می‌گفتم: "کجایی؟ ساعت چند میای؟ چرا دیر میای؟" و همین امر باعث شده بود ڪه برنامه هایش را بنویسد که چه ساعاتی کجاست! حتی وقتی می خواست شب را خانه دوستش بماند،از خواب بیدارم می‌کرد و می‌گفت: "مامان من دارم میرم خونه دوستم،صبح بلند شدی دیدی من تو اتاق نیستم خیالت راحت باشه" ، من هم اجازه می دادم. یعنی تا این حد کارهایش هماهنگ شده بود و ما هم خبر داشتیم.ولی حرف من یک چیز دیگر است و آن اینڪه اگر بعضی اوقات احساس ناراحتی کردم خصوصا روزهای اول بعد از شهادتش،فقط و فقط می ترسم حضرت زینب (سلام الله علیها) بگویند هدیه ات کم بود و برای من کوچک بود... و این را هم ایمان دارم که شب اول صفر من محمدرضا را برای سلامتی سیدعلی قربانی کردم. آیت الله بهجت می فرمایند: "گاهی اوقات بلاهای بزرگ را با صدقه های بزرگ برطرف کنید." امام زمان ما قلبش از دست فساد و فجایع و جنایاتی که در جهان می شود،واقعا آزرده است و از غربت خودش قلبش همیشه در غم است.و من عقیده دارم که پسرم را برای سلامتی قلب امام زمان (روحی فداه) صدقه دادم.افتخار می کنم که پسرم عاشق ولایت و مقام معظم رهبری بود، سرباز ولایت بود و خاک پاے ولایت شد...ڪنار پیکرش هم گفتم فدای خاک زیر پای سیدعلی. این ها و احترامی ڪه برای عقیده‌ےخالصش قائل بودم ، باعث آرامش من است." 🍃|•° @shahid_dehghan
📝| 📚| ڪتاب طلبه دانشجو، 🕊 ⇦ازدواج مـدتۍ پیگـیر بود ڪه نیـت ازدواج دارد،گفـتـم اول ڪار مناسب پیدا کند،بعد در پس همکارانـم یا اطرافیان، دختر هاے خوب را انتخاب می‌کنیم. چند دختر از خانواده های مذهبی و نظامی را به خواهرش معرفی کرده بود،روی آن را نداشت که مستقیم به خودم بگوید.حتی در تماس هایش از سوریه هم پیگیر بود که خواهرش مرا راضی کند تا به خواستگارے برویم. (نقل شده از مادرشهید) •┄═•🍃🌹🍃•═┄• @shahid_dehghanamiri •┄═•🍃🌹🍃•═┄•
به یاد شهید دهقان
📝| #خاطره 📚| #ابووصال ڪتاب طلبه دانشجو، #شهید_محمدرضا_دهقان🕊 ⇦ازدواج مـدتۍ پیگـیر بود ڪه نیـت ازدو
‌ گاهی‌که روش‌نمی‌شد حضوراً بیان‌کنه پیام میداد که: یکی‌ژیلا یکی‌مژگان پسندد یکی کوکب‌یکی مرجان‌پسندد من‌ازبس سربه‌زیر وسربه‌راهم پسندم‌هرکه‌را مامان پسندد😄" @shahid_dehghanamiri ‌ ‌
‌ همیشہ‌وقتۍسرمزارشهیدخلیلۍڪہ‌میرفت‌ میگفت: ای‌ڪہ‌برتربت‌من‌میگذرۍروضہ‌بخوان نام‌زینب‌شنوم ،زیرلحـدگریہ‌ڪنم .. قالباً برسرمزار رفیق‌شهیدش زمزمہ‌میڪرد:) ‌ @shahid_dehghanamiri
| | حیف بود... حیف بود اگر می مردی... بین تو و خدا چه گذشت که این چنین دلتنگت شده بود... که خدا هم تاب نیاورد و تو را پيش خودش برد... عزیزدردانه ی خدا، کاش میگفتی که آن لحظه ی آخر چطور گذشت؟ لبخند عمه ی سادات را دیدی؟؟ بعد از یک عمر مستی در روضه های ارباب دیدن چهره نورانی آقا چه لذتی داشت؟؟ از آن شبی بگو که تازه به جمع شهدا پیوستی... برادرت رسول به استقبالت آمد مگر نه؟؟ آااااه... همه این سوالات در ذهنم مرور میشود... آن روزهایی که تو داشتی خودت را برای از جان گذشتن آماده میکردی ،من سرگرم دنیا بودم... تو ثابت کردی " ...دل راباید صاف کرد..." با دستان آسمانی ات، دستان من که از واماندگی توان بالا آمدن ندارند را بگیر... شهید شدی که دست امثال من را بگیری... 🖤| @shahid_dehghan |🖤
🍃🌷 بسمـ رب شهدا✨ والصدیقین 🌷🍃 ❣✌️🏻 محمدرضا اکثر مواقع رو با رفقا میگذروند ولی "" های خاص خودش رو داشت...😊 مثلا قدم زدن های تنهاییش..✨ حتی بعضی وقت ها از جمعمون جدا میشد و مسیری که ما با ماشین🚙 میرفتیم رو اصرار داشت "" و پیاده بره. یکی از جاهایی که برای خلوت کردن پیدا کرده بود "" بود!❣ درسته که هیات معمولا جای شلوغیه ولی بهترین خلوت برای محمدرضا روضه های اباعبدلله (ع) بود...🌹 گاهی هم انقدر دلش❤️ پر می زد برای شهدا که تنهایی با موتور می رفت "گلزار شهدای بهشت زهرا (س)" تا با عشقش رسول خلوت کنه...😊 @shahid_dehghanamiri