eitaa logo
به یاد شهید دهقان
432 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅انتشار برای اولین بار صحبت های محترم , از رمز شهادت محمد رضا : چارچوب مداری، تلاش برای رسیدن به هدف، لقمه حلال، شهادت پدر و مادر و کنترل نفس... و هدیه ایی به رسم یادبود چهره نقاشی شده شهید بزرگوار توسط استاد جوان و خوش ذوق،مرتضی شهریاری 💌| @shahid_dehghanamiri
امام خامنه ای : برای کسانے ڪہ اهل ارزش هاے اسلامے هستند، تصاویر شهـدا از هر تصویری دلرباتـر است... 🍃🌟 🍃🌟 💌| @shahid_dehghanamiri
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 🕊 . داداش اینو وقتی سوریه بودی دادم واست درست کردن تا وقتی اومدی بهت هدیه بدم.. چون میدونستم اگه اسم شهید رو پشت اسمت ببینی کلی ذوق میکنی.. راستی شنیدم غوغا کردی.. .. امروز از مادرت شنیدم یک جوونی چندروز پیش تو چیذر گفته من نه خدا پیغمبر قبول دارم نه نماز و نه امام حسین.. بچه محل چیذرم ولی تا هفته ی پیش یکبار هم امامزاده نیومده بودم.. تا اینکه یک شب خواب میبینم توی بیابون تاااریک گم شدم...یک جوون قد بلندی با تیشرت استین کوتاه ابی اومد جلو.. بهم یک راه بلند سفید و پر نور رو نشون میده... و میگه این راهیه که باید بری.. بیدار میشم خواب از سرم میپره و تا صبح توی حیاط قدم میزدم.. صبح وقتی از جلوی امامزاده علی اکبر رد میشدم دیدم شلوغی و همهمه ست... اومدم داخل دیدم مراسم تشییع و تدفین جنازه شهیده... عکسش رو زده بودند.. دیدم همونیه که دیشب تو خواب دیده بودم!!! به سختی از فشار جمعیت اومدم نزدیک و پیکر شهید رو با اون وضعیت خاص دیدم..(میگفت من حتی تشییع پدرم رو هم نرفته بودم) از اون روز دیگه صبح و شبم شده امامزاده علی اکبر.. کارو زندگیم شده .... غوغا کردی محمد... اون دانشجویی که شیطنت های سر کلاسش زبانزد اساتیدش بود الان نام بزرگ ترین سالن کلاس های به اسم اون مزین شده.. چون دیگه شدی فارغ التحصیل و استاد اخلاص و غیرت... به ظاهر از جنس ما بودی.. ولی به دل آسمانی.. همه به خاطرات با تو بودن افتخار میکنند.. چنان شوری بین آشنایانت انداختی که همه به تامل شهادت افتادند.. . وقتی از سوریه زنگ زده بودی بهت گفتم زود بیا اربعین با هم بریم پیاده روی ولی گفتی ان شالله من از همین مسیر میام.. حالا پیش اباعبدلله سلام ما رو برسون.. من و چندتا از رفقات هم به واسطه ی تو حاجت روا شدیم داریم اربعین میایم سر قرارمون ... 🌺 💌| @shahid_dehghanamiri
🍃🌸 ○°بسم الله• • اگر خواستی تعریفی برای پیدا ڪنی ،🍃 بگو شهید یعنی : ...🌧 حـُسنِ باران این است ڪه زمینی ست ، ولی آسمانی شده است ....🕊، 🌷 شادی روح صلوات💐، 💌| @shahid_dehghanamiri
✌️ ✔️   تأڪیــد داشـت ڪہ بہ عنوان نبــایـد شعــار گونہ رفتار ڪرد و فقط دهـان را با ذڪــر () پر ڪرد ؛😒 باید بلــد بود و دانست ،👌 امـام زمـان (عج) لازم دارد ...♥️ آیا وقتی ڪہ ڪند می تـوانیـــم در سپاه حضرت خدمت ڪنیم ، چیزی از هنــر رزم و جـنـگ بلــدیم ...? 🕊 🍃💕🍃💕 💌| @shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
✅شهیدی که بعد از شهادت شخصی را که منکر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد‼️👇👇   مادرشهید: یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه می‌کرد💔😞 او تعریف می‌کرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچه‌ای پاک و طاهر بودم و قرآن‌خوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان از راه به‌در شدم و 17 سال خدا و ائمه را شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است😔  اسم من بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند😞😞😞 یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا می‌زند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را که گفت بلند شدم و چهره‌اش به دلم نشست🙂❤️ 10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان می‌گفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبه‌ام و مال‌های حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگی‌ام را فروختم تا مال‌های حرام از زندگی‌ام بیرون برود👌💔 و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.🙂 ____ +ان شاءالله از این نگاه ها شهدا به ماهم بندازند😊 💌| @shahid_dehghanamiri
❤️ ( جنگجوی‌ِ منتظر )   تأڪید داشـت ڪه به عنوان منتظر واقعی نبـاید شعــارگونہ رفتار ڪرد و فقط دهان را با ذڪـر (اللهم عجل لولیڪ الفرج) پر ڪرد ؛ باید رزم بلـد بود و جنگیدن دانست ، امام زمان (عج) جنگـجـو لازم دارد ... آیا وقتی ڪه ظــهــور ڪند می‌تـوانیـم در سپاه حضرت خدمت ڪنیم ، چیزی از هنـر رزم و جنگ بلـدیم ...? 💚✍| @shahid_dehghanamiri
❤️🍃| چندین بار گفته بود که بریم بال،اما هر دفعه مشکلی پیش میومد و نمیشد بریم. یه روز بالاخره قسمت شد و رفتیم باهم. وقتی رسیدیم گفت رو لباساتون این لباس هایی که اینجا گذاشتن بپوشید که یهو اتفاقی واستون نیفته.به منم گفت چند تا بپوش که خواستیم بزنیمت زیاد کبود نشی،فقط یکم کبود شی.😂 گفتم ممنون از لطفت واقعأ هههههه،رفیقایی مثل تو کم هستن...😒 من 4دست لباس پوشیدم و از شانسمون لباس آخری رنگش خاکی بود و با بقیه کامل فرق داشت.کامل قابل شناسایی بود.هر کی لباس خاکی میدید میگفت این فلانی هست و بزنیمش😩 اکثرشم زد.🙂 لطف زیادی به من داشت 😂بدش با خنده میگفت من زدمت.شانس آوردم کلاه ایمنی سرم بود،☺️ با محمد خیلی شوخی و خنده داشتم.اومدم گفتم شانس ما همش خورد تو سر.گفت خوبه که، سرت رو از دست میدی.🙈 گفتم پس از نشانه های الهی هست و خندیدم گفتم پس وای بحال تو که همه تیرا میخوره تو شکم و پهلوت..😢 «اما وقتی شهید شد،وقتی دیدمش و درمورد شکم و پهلوش شنیدم گفتم وای بحال من..» آخرشم که با نقشه پلیدانه ی یکی از رفقارو تیر بارون کردیم و باهاشم عکس انداختیم😂 خیلی خوب بود خدایی روز خوبی بود.روزای خوب زیادی با محمد داشتم.جز خنده رو من ندیدمش.واقعأ الان دلتنگشم.💔 @shahid_dehghanamiri
✨همیشه از پدر ومخصوصا مادرش می خواست که برای شهید شدنش دعا کنند حتی زمانی که در دانشگاه بود برای مادر پیامک می فرستاد که مامان یادت نره دعا کنی شهید شوم ... ✨حتی تا زمان شهادتش در سوریه مسئولان دانشگاه هم خبر نداشتند که چرا در کلاس ها شرکت نمی کند و به مسئولان گفته بود به دلیل بیماری نمی تواند به دانشگاه برود. ✨دلش می خواست با پدر ومادرش در پیاده روی اربعین سال 93 شرکت کند اما نتوانست برود و چفیه مشکی اش را به مادر داد تا در حرم سید الشهدا(ع)متبرک کند اما چفیه در کربلا گم شد و شهید گم شدن چفیه را به حاجت روا شدن تعبیر کرد و خوشحال شد و از مادر خواست در حرم امام حسین و حضرت عباس (ع) دعا کند که او در سوریه شهید شود. @shahid_dehghanamiri
☆متن‌تبریک‌‌سال‌نوخانواده‌محترم ☆ 🌸 🎉🎉🎉 یامقلب القلوب والابصار، یامدبراللیل والنهار، یامحول الحول والاحوال، حول حالنا الی احسن الحال. حلول پر حلاوت سال جدید وعیدنوروز را به محضر ولی عصر،عج، و مقام معظم رهبری و خانواده معظم شهدا و همه ملت شریف ایران خصوصا مدافعان سلامت، تبریک و تهنیت عرض می نمایم، وتقارن سال ۱۴۰۰را باایام شعبان المعظم وورود به قرن پانزدهم را، آرزوی ظهور حضرت حجه ابن الحسن علیه السلام ،ودرونی شدن فرهنگ مهدویت و معنویت نموده، وسالی سرشار از سعادت،سلامتی،موفقیت،بهروزی واهتمام مجدانه،تلاشی خالصانه،ومجاهدتی بصیرانه در اعتلای ایران اسلامی وکاروتلاش وبااندیشه وانگیزه صبغه و رضایت خداوند سبحان را درهمه امور برایتان آرزومندم.🎉🎉 🌸|• @shahid_dehghan