eitaa logo
به یاد شهید دهقان
414 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشبخٺے یعنے:↓ یهـ ڪسے توے زندگیٺ هسٺ ڪهـ ٺو رو بهـ "سمٺ خدا" هُل میده، نهـ بهـ سمٺِ پرٺگاه...♥️ 🌹 💚✍| @shahid_dehghanamiri
همین است ... بہ ناگہ پنجره ای باز می شود بہ‌ سمتِ‌ بهشتـ‌ ... مهم تویے !!! آیا از دلبستگے هایِ‌ این ‌طرف ِ‌پنجره دل‌کَنده‌اے...؟! 💚✍| @shahid_dehghanamiri
یعنے،↓ 🌹عزٺ 🌹ایمان 🌹ٺمام خوبیها...♥️ و در یڪ ڪلمهـ رسیدن به حق ٺعالے و رضایٺ او...🕊 سلام بر شهدا سلام بر پاڪٺرین انسانها و سلام خدا بر ♥️ شهیدے ڪه در اخلاق و رفٺار از بهٺرین هاے عالم بود... 🕊♥️ 🌹 ...😔 💚✍| @shahid_dehghanamiri
🍃 بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 ❣✌️🏻 بسم الله النّور یادته؟ مامان همیشه می گفت از تیرآهن موندن بترسید!!! می گفت: آدم ها مثل آهن هستند، بعضی در حد تیرآهن باقی می مانند و بعضی انقدر در کوره می سوزند و انقدر ضربات پُتک روی سرشون رو تحمل می کنند که تبدیل می شوند به شمشیر دو دم! تبدیل شوند به ابزار دست امیرالمومنین... یادته محمد؟ یادم‌ نمیاد چه زمانی به شمشیر تبدیل شدی در دست قمر منیر بنی هاشم برای دفاع از ناموس خدا، اما ما هنوز... هنوز در کوره ایم... تقویم هرچند چهار سال از رفتنت رو نشان بده اما انگار ما چهل سال است در کوره ی رفتنت می سوزیم. غصه نخوری! فدای سرت اگر مادر هنوز دلتنگی می کند... فدای سرت اگر پدر، آشکارا با غم تو پیر می شود... فدای سرت اگر دل من و برادرت مثل شمع می سوزد بعد از رفتنت... اصلا همه سختی های پس از تو، فدای سرت نازنینم... تو فقط بتاب، ماه شب تار من! روشنی ببخش به دل جوانانی که در این ظلمت امیدی به هدایتشان هست، بتاب و نگذار در غربالگری های آخرالزمان، سقوط کنیم، بتاب و تمام برنامه های دشمن را با محبتت نابود کن، بتاب و سرباز جمع کن برای ظهور مولایمان، بتاب تا بتوانیم این ساعات پایانی شب را تاب بیاوریم.‌.. بتاب عزیزدلم، آرام جانم، جوان رشیدم، بتاب... __________________ هنوز دیر نیست هنوز صبرِ من، به قامتِ بلندِ آرزوست عزیزِ هم‌زبان تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟ ۲۱_آبان 💚✍| @shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
🕊🌹محمدرضا جانم سلام!🌹🕊 🍂🍁 چه فصل قشنگی است برای 🍂🍁 امروز در سالروز شهادتت چه حال غریبی در امامزاده علی اکبر حکم فرما بود. قدم هایم را آرام آرام به سوی مزارت روانه کردم و در کنار مزار دلنشینت فاتحه ای برای روح پاک و بزرگت خواندم. در دلم بیقراری و بی تابی موج میزد...😥 عزیز دل خواهر همه چیز برای سالگرد شهادتت آماده و مهیا بود... با قدم نهادن در مراسم آن بیقراری و دلنگرانیم خاموش شد چون خودت به استقبالم آمدی اینبار قلبم وجودت را حس کرد ❤️ چه دلنشین بود خوشامد گویی ات با من! و چه زیبا بود لحظه هایی که با چشمانم نگریستم ... لبخندی که از روی لب مامان فاطمه کنار نمی رفت و به دوست دارانت دلگرمی میداد...🥰☺️ صبوری بابا علی و متانتش چنان در قلب ها اثر میکرد که دلم میخواست ساعت ها برایم سخن بگوید راستی مهدیه تک خواهری که پشت و پناهش بودی چه با اقتدار از مهمانانت پذیرایی میکرد اما خواهر است دیگر دلتنگ برادر... 💔 گاهی به هیچکس امان پنهان ماندن نمیدهد حتی به مادر و خواهرت😔 از محسن برادر کوچکترت بگویم! برای خودش مرد بزرگی شده است شاید هم قد تو ... 🙎‍♂💪 با آقامقداد و زینب کوچولوی دایی هم آشنا شدیم زینب چه دلبرانه سخن میگوید 🥰 خانم سلیمانی نویسنده کتابت هم حضور داشت و احسنت به قلم نابی که دارد... چه خوب تو را معرفی نموده است...✍ محمدرضا جان... بچه ها برایت خادمی میکردند و خودت هم کارشان را نظاره گر بودی! راستی رفیق شهیدت هم، آری... آقا رسول را می گویم،😉🕊 به همراه شهید امین کریمی شهید علی آقا عبداللهی شهید محمدحسین حدادیان به همراه خانواده هایشان همگی از دعوتی های مراسم تو بودند...🕊🌹 عجب مراسمی شده بود... دلنشین و به یاد ماندنی با حضور خودت راستی بابت تمام هدیه های قشنگت و حال خوبی که به همه بخشیدی می توانم یک جمله بگویم : "راضیم ازت"☺️
به یاد شهید دهقان
💚✍| @shahid_dehghanamiri
🍃 بسمـ رب شهدا والصدیقین🍃 ❤️🕊 ■السلام‌علیک‌یا‌اولیاء‌الله... . █یه‌ عـــده از مردم میگن : ای بابا...! نماز چیه؟ روزه چیه؟ خدا ارحم الراحمینه! عیب نداره... مهم دله... دلت باید پاک باشه... ○بعدشم میگن : چرا اینا میرن سوریه؟ اصلا به ما چه! چرا برای سوریه میجنگند و ... . . آره خــب... دل که باید پاک باشه... ولی تا پاک بودن رو چی تعریف کنیم؟ . محمد رضا؛نقطه مقابل این عقاید بود! اگه موردی این جوری بهش برمیخورد باحوصله و بامنطق دربارشون بحث میکرد تا طرفشو قانع کنه... میگفت خدا مقامش عالیه یعنی از ما بالاتره پس موظفیم به چیزی که میگه عمل کنیم... بقول خودش... راضی کردن خدا مثل پر کردن یه ظرف خالی نیست که اگه قراره.. با روغن و آب و بنزین پُـرش کنیم من همشو از آب پر کنم بگم پر شد! . اینکه... کارای خوب انجام بدیم و انسان خوبی باشیم خوبه... اما کجای دین ما اینو نقض کرده؟! کجا گفته که دل مهم نیست و نباید پاک باشه! بحث اینه که این فقط یک بخش از زندگی ماست و باید باقیش رو هم تکمیل کنیم... حالا اینکه چجوری تکمیل میشه رو خدا بهمون یاد میده... . 👈اگه تو یکاری انجام بدی به نظر خودت خوب باشه و فکر کنی خدا هم راضیه اما درواقع غلط محض باشه چی؟👉 فکر کنیم به کاری که انجام میدیم... خدا راضی باشه ازمون... . 💚✍| @shahid_dehghanamiri
دیگـــــر ★تو را ⇜ مینویسم ❣ را ⇜میخوانم ★و تو را ⇜ نفس میکشم😌 ★تا شاید باد پاییزی🍂 ❣ را برایم ★به ارمغان بیاورد💝 💚✍| @shahid_dehghanamiri
به یاد #تو برای #تو در همه جا همراه #تو #دلبران_دل_میبرند_اما_تو_جانم_میبری #مسجد_مقدس_جمکران #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری @shahid_dehghanamiri
🌹 تبسم زیبایتان دنیایے حرف دارد، براے آنانڪه را پنداشتند!! اما به قول سید شهیدان اهل قلم: حقیقت آنست ڪه مانده اند و زمان، ما را با خود برده است...🕊 ♥️ 💚✍| @shahid_dehghanamiri
آن روزهای خوب که دیدم،خواب بود... خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست! 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 وقتی از گلزار شهدا برگشتم، به یکی از دوستان پیام دادم: جات خالی! صبح پیش رسول بودم گفت:عه! تنها رفتی؟؟ گفتم: نه با یه پسری به اسم قرار داشتم پرسید: کی هست این پسره؟ گفتم: یه پسری که بهش میخوره ۲۳ یا ۲۴ سالش باشه. عاشق رسوله گفت: خب تعریف کن! چکار کردید؟چیا گفتید؟ - راستشو بخوای سر مزار هر شهید مدافع حرمی که می رسیدیم حدود ده دقیقه دربارشون حرف میزدیم.از زندگیشون،نحوه شهادتشون و... ببین این پسره انقد درباره شهدای مدافع حرم و ماموریت های نظامی اطلاعات داشت! انقد پیگیر رزمایش های نظامیه!! انقد از خاطرات خودش و آموزشاش تعریف میکرد و انقد درباره رسول حرف میزد که اصن تابلوئه کاره ایه واسه خودش! اما میگه مدافع و نظامی نیستم!😳 تازه علاوه بر اینکه عاشق رسوله، عاشق شهید بیضائی هم هست. میدونی چیه؟! گوشیشو درآورد. عکس مزار شهید بیضائی رو نشونم داد.میگفت "ببین مزار رسول چقدر قشنگه.اونوقت مزار شهید بیضائی رو ببین چقد خاک میخوره و غریبه..." گیر داده بود که چرا نظامی و مدافع نمیشم؟!ازم خواست که خودم برم توی کار.... - چه جالب! خب تیپش و اخلاقش چطور بود؟ - با اینکه دیدار اولمون بود اما یه پسر خوش سیما، مودب، خوشتیپ و خون گرمی بود! تی شرت، ساعت نظامی، کلاهش مثل کلاه های رسول، کفش کالج، شلوار مخملی و عینک آفتابی! تازه به قول خودش با موتور لگنی هم اومده بود!!!!!😁 - خدا حفظش کنه... آره... خدا حفظش کرد... اونم برای خودش... 🔺نقل از دوست ، تو رشد و تخریب شخص، خیلی مهمه... اونم دوستهایی که روت اثر میذارن، نه اونایی که روشون اثر میذاری... یعنی محمدرضا عجب دوستای صمیمی انتخاب کرده بود... همه سیمشون وصل بود... بدون اتصالی... 💚✍| @shahid_dehghanamiri
♥️بسم رب الشهدا♥️ خوب ها را برد پیش خودش تا ما طعم زندگے بےخوب ها را تجربه ڪنیم... 🌹 💚✍| @shahid_dehghanamiri
🍃 وقتی داشت می رفت حدود یک سال قبلش سوالی از من پرسید که این سوالش با تمام اعتقادات من بازی کرد. رضایت پدرشون رو خیلی راحت جلب کرد. چون ایشون خودشون جبهه دیده بودن ، رزمنده دفاع مقدس بودن ، ولی رضایت من رو یه ذره سخت بود جلب بکنه. ولی نمیدونم چجوری شد که این سوالو ازم پرسید و من واقعا نمیدونستم درمقابل این سوالش چی بهش بگم ... دو هفته ذهن منو درگیر کرد. محمدرضا دانشجوی سال سوم دانشگاه شهید مطهری بود. تازه دوسال بود وارد دانشگاه شده بود . از همون بدو ورودش به دانشگاه ، رفت به این آموزشگاه ها و تمام دوره های نظامی رو گذرانده بود . هرچیزیُ که تصور کنید . حتی جنگ های شهری ، جنگ های تن به تن ، همه چیز رو دوره هاشو دیده بود . یه روز اومد از من سوال کرد مادر اگر یک روز حضرت زینب سلام الله علیها ازت سوال بپرسه که تو جوانی داشتی که همه جور آموزشی هم دیده ، از اون طرف حرم من ناامنه ، حرم حضرت زینب ، حرم حضرت رقیه و از همه  مهم تر حریم شیعه ... بچه های شیعه رو دارن به ناحق میکشن... تو چه جوابی داری به حضرت زینب بگی وقتی ازت سوال کنه بچه اینطوری داشتی و برای دفاع از من و حریم شیعه نفرستادی بیاد ! این سوال محمدرضا به ظاهر خیلی ساده بود ولی با روح و روان من بازی کرد دو هفته تمام فکر کردم ... چیزهایی رو که از بچگی منو پدرش تو خونه بهش یاد داده بودیم ... « یااباعبدالله بنفسی انت » « بابی انت و امی » ... یک عمر خودم این چیزها رو تو دل محمدرضا روشن کرده بودم و گفته بودم و الان محمدرضا داشت از من سوال میکرد ! حالا موقع اینکه نفست رو فدا کنی ... جانت رو فدا کنی ... باید بگذری از فرزندت ... ! خیلی برام سخت بود یعنی اگر جواب نه به محمدرضا می دادم مطمئنم تا پایان عمر شرمنده حضرت زینب میشدم ولی خداروشکر میکنم که تو این امتحان الهی سربلند بیرون اومدم ... 💚✍| @shahid_dehghanamiri