🔹شهید دیالمه به شدت متأثر از مکتب امام صادق بود، ایشان در این مکتب بزرگ شده بود و آنچه می گفت باور داشت و خودش عمل کرده بود. چون سیره و مناظرات امام صادق علیه السلام را به دقت خوانده بود.
🔹 گویا تمام اسلام را به دست یک جوان ۲۷ ساله داده اند تا از آن دفاع کند، جوانی که دنبال مبارزه با باطل اما «ضابطه مند» بود. به همین دلیل در مبارزات شاه هم تاکید داشت مبارزه نباید بی ضابطه باشد، در کلاسهایش هم خودش ملزم به رعایت ضابطه ها بود. ادب اسلامی را در جلسات پرسش و پاسخ رعایت می کرد.
📝گزیده ای از سخنرانی خواهر بزرگوار شهید؛ سرکار خانم دکتر دیالمه
مراسم سی و هشتمین سالگرد شهید دیالمه
تیر ماه ۱۳۹۸
#نبرد_تاریخی_حق_و_باطل #ادب_اسلامی #مناطرات #سیره_اهل_بیت #اسلام
#جوانی__فراتر_از_زمان #خط_دیالمه #روش_شناسی_شهید #انقلاب_اسلامی #معلم_شهید #کلاس_درس
#سالگرد_شهادت #مبارزه_ضابطه_مند
🆔 @shahid_diyalame
جلسه وداع
آخرين جلسه وداع دوستان در مشهد و آغاز نمايندگی مجلس....
هم خوشحال بوديم و هم سرشار از غم و اندوه؛ خوشحال از پيروزی او در انتخابات و اندوهگين از رفتنش به تهران. با همه ما اتمام حجت كرد و گفت: «همه اين جلسات و كلاسها براي اصلاح و هدايت بود. اگر روزی احساس كنم اينگونه نيست، ديگر تشكيلات براي من مهم نيست.»
من آن روز سعی كردم، او را مطمئن كنم، در راهی كه انتخاب كردهايم استوار خواهيم ماند.
#روایت_یاران #شهید_در_آیینه_دیگران
#منش_شهید_دیالمه
#مجمع_احیاء_تفکرات_شیعی
#غیرت_دینی_شهید
#نماینده_مجلس
#کلاس_درس
#جوانی_فراتر_از_زمان
#خط_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
جواني خستگي ناپذير
در يك روز سرد زمستاني كه مناسبتي مربوط به ولادت پيامبر (ص) بود همگي در پاي سخنراني گرم ايشان نزديك به 4-5 ساعت نشسته بوديم ، ساعت حدود 8 شب در اثناء پاسخ به سئوالات بود كه يكباره ايشان اظهار كردند طبيعتاً عده اي مايلند الان در حرم امام رضا (ع) باشند لذا مي توانند بروند ، ايشان اين كلام را با حسرت تمام كه شايد آرزو مي كردند خود ايشان در آن لحظات در بارگاه امام باشند ادا كردند . من با تعدادي از دوستان به حرم رفتيم زيارت كرديم و برگشتيم اما هنوز ايشان با همان نيرو و توان اوليه مشغول به پاسخگوئي به سئوالات جلسه بودند . امروز مطمئن هستم كه پاداشي كه آن روز ايشان كسب كرد بسيار بيشتر از پاداش زيارت ما بود
#روایت_یاران #شهید_در_آیینه_دیگران
#منش_شهید_دیالمه
#مجمع_احیاء_تفکرات_شیعی
#غیرت_دینی_شهید
#کلاس_درس
#جوانی_فراتر_از_زمان
#خط_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
کلاسها خیلی منضبط بود و ایشان سروقت به کلاس می آمدند، موضوعات جلسه از قبل پیش بینی شده و با برنامه بود. به طور متوسط هر جلسه ۴ ساعت طول می کشید که معمولا برای یک کلاس زیاد بود اما هیچ گاه احساس خستگی نمی کردیم.
یکی از مقررات کلاس، آوردن نمره به حد نصاب بود و در غیر این صورت از کلاس حذف می شدیم. ترس از اینکه روزی نتوانم به این کلاس بیایم همیشه همراهم بود لذا با ولعی تمام سعی می کردم مطالب مورد نظر را مرور کنم. وقتی اسامی حذف شدگان را سر کلاس می خواند، نفس ها در سینه حبس می شد.
#روایت_یاران #شهید_در_آیینه_دیگران
#منش_شهید_دیالمه
#مجمع_احیاء_تفکرات_شیعی
#غیرت_دینی_شهید
#کلاس_درس
#جوانی_فراتر_از_زمان
#خط_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
خانه محقر مشهد (خيابان پاستور۲۲)
زندگي ما با او، حضور درخانهای بود كه هر لحظه آن بحث و يادگيری در باب اسلام بود. طنين صدای قرآن هيچگاه در فضای خانه قطع نمی شد. خصوصاً سورههايی خاص كه مورد علاقهاش بودند...
وقت مطالعهاش از آن مواقعی بود كه آن را با هيچ كار ديگری عوض نمی كرد
#روایت_یاران #شهید_در_آیینه_دیگران
#منش_شهید_دیالمه
#مجمع_احیاء_تفکرات_شیعی
#غیرت_دینی_شهید
#کلاس_درس
#جوانی_فراتر_از_زمان
#خط_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
ذره بین اسلام
جملات آن روز شهيد در دانشكده داروسازی هرگز از صفحه ذهنم پاک نخواهد شد كه می گفت:
«مرتّب خود را زير ذرّهبين معيارهای اسلام قرار دهيد و در كارها و ديدگاههايتان دقّت داشته باشيد. سر سوزنی انحراف از مسير واقعی پس از مدتی شما را به جایی می رساند كه درمی يابيد نسبت به نقطه ابتدایی كه بر آن انطباق داشتهايد زاويه بزرگي پديد آمده و شما را از صراط مستقيم كاملاً دور ساخته است.»
#روایت_یاران #شهید_در_آیینه_دیگران
#منش_شهید_دیالمه
#مجمع_احیاء_تفکرات_شیعی
#غیرت_دینی_شهید
#کلاس_درس
#جوانی_فراتر_از_زمان
#خط_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
سخنرانی متفاوت با دیگران
قبل از پيروزی انقلاب با اساتيد زيادی آشنا بودم و از جلسات و سخنرانی های بسياری استفاده می نمودم ، در اولين برخورد او برايم كاملاً متفاوت بود .
مكان سخنرانی كاملاً آرام در يك كلاسی از كلاس های دانشكده ، جوانی با صلابت با لباسی نظيف و مرتب كه در عين حال با مد روز همخوانی نداشت ، تقوای چشم ايشان توجه ام را به خودش جلب كرد ، چرا كه چنين رفتاری را تا آن زمان در هيچ فرد غير روحانی مشاهده نكرده بود . به نظرم آمد كه كوچكترين تلاشی در جهت ايجاد جاذبه كاذب برای خويش ندارد ، در عين حال احساس می كردم رمز و رازی در كلام اوست كه به دل می نشيند.
دير زمانی نگذشت كه احساس كردم او همان گمشده ای است كه می تواند پاسخگوی همه نيازهايم باشد.
#روایت_یاران #شهید_در_آیینه_دیگران
#منش_شهید_دیالمه
#مجمع_احیاء_تفکرات_شیعی
#غیرت_دینی_شهید
#کلاس_درس
#جوانی_فراتر_از_زمان
#خط_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
سكوت حاكم بركلاس
چيزی كه توجه ام را به يكباره جلب كرد اينكه سكوت خاصی در كلاس حاكم بود ، نه به اين دليل كه هيچ كس جرأت يا فرصت حرف زدن را نمی يابد بلكه به اين دليل كه هيچ كس نمی خواست از مطالب كلاس عقب بيفتد و با حرف زدن با بغل دستی اش كلامی را از دست بدهد . گويی همه محو كلام جذّاب او بودند و به هيچ چيز جز آن نمی انديشيدند .
يادم نمی رود كه هر هفته بلافاصله بعد از كلاس به نزد يكی از دوستانم مي رفتم و همه آموخته هايم را برای او بازگو می كردم ، زيرا تصّورم آن بود كه آنچه می آموزم فوق آن چيزی است كه انتظار دارم.
#روایت_یاران #شهید_درآیینه_دیگران #منش_شهید_دیالمه #کلاس_درس #کلام_جذاب #جوانی_فراتر_از_زمان #شهید_دیالمه
🆔 @shahid_diyalame
شاگرد غير رسمی
در جلسه اول پرسشنامه ای دادند كه همه پر كنند و بعد بر اساس آن اسامی قبول شدگان را اعلام می كردند. وقتی اسامی كسانی كه می توانند از جلسه ی آينده در كلاس حضور داشته باشند اعلام شد، نام من جزء قبول شدگان نبود. ولی چون تعداد، تقريباً خيلی زياد بود من با خود گفتم تا وقتی از كلاس بيرونم نكنند؛ خواهم آمد . اصلاً چه كسی می فهمد كه من آمده ام ؟( با توجه به اين كه شهيد خانم ها را به چهره و اسم نمی شناخت)
پس از گذران مدتی از كلاس و حضور دائم من و شركت در آزمون های اوليه كلاس ، يك روز ايشان اعلام كردند بعضی از كسانی كه قبول شده بودند به علت غيبت زياد حذف خواهند شد و كسانی هم كه جزء قبول شدگان نبودند ولی مرتب در جلسات شركت كرده و آزمون ها را داده اند مي توانند به حضورشان ادامه دهند !!
تيز بينی و لطافت رفتار شهيد شوق مرا برای ادامه كلاس بيشتر كرد.
#روایت_یاران #شهید_در_آینه_دیگران #منش_شهید_دیالمه #کلاس_درس #تیزبینی_شهید #شهید_دیالمه #جوانی_فراتر_از_زمان
🆔 @shahid_diyalame
شاگردان با شماره
اولين چيزی كه توجه ام را در جلسات اوليه جلب كرد تقوای شديد و التزام شهيد به حدود الهی خصوصاً ارتباط با خانم ها بود. هيچ وقت به چشمان كسی خيره نشد و حتی وقتی در انتهای كلاس بعضی خانم ها دور او جمع می شدند تا سؤالاتشان را بپرسند سرش همچنان پایين بود يادم می آيد يک بار كه يكی از خانم ها به هنگام سئوال خيلی نزديک شد ايشان با گذاشتن كيفشان به روی زمين و برداشتن آن ( در اثناء كلام )سعی می كرد فاصله ايجاد كند .
بعد از يک سال و نيم از گذران كلاس، ما را به طور شخصی و به نام نمی شناخت و كارتهای ورودی كلاس به جای نام و نام خانوادگی خانم ها شماره داشت.
#روایت_یاران #شهید_در_آینه_دیگران #منش_شهید_دیالمه #کلاس_درس #تیزبینی_شهید #شهید_دیالمه #جوانی_فراتر_از_زمان
🆔 @shahid_diyalame