eitaa logo
رفاقت تا شهادت...🌱
4.7هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
27 فایل
بسـم‌ربّ‌عشــق ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ ، نه‌رفیق . .🖐🏽 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))💔 اگه انتقاد و پیشنهادی داشتی من اینجام @rabbani244 تبادل نداریم تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/187105918Ce558e6c9ac
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر تو ای رسول خدا! سلامی از طرف من و دخترت که اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است. ای پیامبر خدا! صبر و بردباری من با از دست دادن دختر برگزیده‌ات کم شده و توان خویشتن‌داری ندارم... پس‌ امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد، و به صاحبش رسید. از این پس اندوه من جاودانه، و شب‌هایم شب زنده‌داری است... از فاطمه بپرس، و احوال هولناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده، و یاد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوی شما...🖤 نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲ |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام صادق علیه السلام : کوه کندن از دل کندن آسان تر است... تحت العقول _240 😭
روایت_فاطمی حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) در لحظه های احتضار باز به شدت می گریست. امام علی(علیه‌السلام) پرسید: چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد: «أَبکِی بِمَا تَلقَی بَعدِی؛ به خاطر آنچه پس از من به تو خواهد رسید، می گریم.» حضرت فرمود: «لاتَبکِی! فَوَالله ذَلِکَ لَصَغِیرٌ عِندِی فِی ذَات الله تعَالی؛ گریه مکن! سوگند به خدا که اینگونه سختیها در راه خدا برای من ناچیز است.» 📚امالی، محمد بن علی بن بابویه (صدوق)، ص 153، ج8. فاطمه جآنم
شرمنده ام که غسل من افتاد گردنت آرام کردن حسن افتاد گردنت...😭
شُستی تن حسین و حسن با کدام دست؟ آماده کرده‌ای تو کفن با کدام دست.‌..
منم‌ مشکل گشا و کار بر من مشکل افتاده... 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝در این آشیانه به سان کبوتر .... 📺مداحی حاج محمود کریمی در فاطمیه 20 سال پیش، منزل حاج سعید حدادیان
روضه حضرت زهرا س-۱.mp3
9.03M
اگر می خوای روضه گوش کنی و صفا بدی دلت رو، تو خلوت خودت این صوت رو گوش کن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا از «گنج» هم «بالاتر»...! 🎙بَشّار مُكارى‏ نقل مى‏كند: روزى براى ديدن امام صادق عليه‌السلام به منزلشان در كوفه رفتم، حضرت خرمای طبرزد تناول مى‏كرد. فرمود: نزديك بيا و بخور. گفتم: فدای شما بشم، نوش جانتان! از موضوعى ناراحتم و نمى‏توانم چيزى بخورم. 🔸امام فرمود: به حقّ من، نزديك بيا و بخور. هنگامى كه شروع به خوردن نمودم، امام فرمود: موضوع را بگو. گفتم سربازان حكومتى زنى را مى ‏زدند و او را كشان كشان به طرف زندان مى ‏بردند. او با صداى بلند به خداوند متعال و رسول خدا صلی الله علیه و آله و استغاثه می‌کرد و كمک مى‏خواست، ولى كسى توجه نكرد. 🔹امام فرمود: چرا اين برخورد را با او كردند؟ گفتم شنيدم كه در هنگام‏ افتادن بر زمین گفته است: «لَعَنَ‏ اللَّهُ‏ ظَالِمِيكِ‏ يَا فَاطِمَةُ»: خداوند کسانی را که به شما ظلم کردند، لعنت کند، ای فاطمه زهرا علیهاالسلام! 🔸وقتى سخنم به اينجا رسيد، امام به شدّت گريست؛ به طورى كه نتوانست خرما بخورد و آن قدر گريه كرد كه دستمال و محاسن و سينه‏اش پر از اشك شد. 🔹سپس فرمود: بلند شو با هم به مسجد سهله برويم و از خداوند آزادی این زن را بخواهیم. با هم به مسجد سهله رفتیم. 🔸در آنجا هر كدام دو ركعت نماز خوانديم پس از نماز امام دستهایش را به سوى آسمان بلند كرد و دعاى مفصلى خواند: «أَنْتَ اَللَّهُ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ مُبْدِئُ اَلْخَلْقِ وَ مُعِيدُهُمْ...» و سپس به سجده رفت و پس از مدتى سر از سجده برداشت و فرمود: بلند شو، زن آزاد شد. 📚مزار (شهید الأوّل) ج ۱، ص ۲۵۴. 🎙آیت الله شیخ جعفر توسلی رضوان الله علیه: لعن کردن دشمنان حضرت فاطمه الزهرا علیها السلام به این عبارت: «لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَة الزهراء»: خداوند لعنت کند: قاتلان شما را، کسانی که زدند شما را، کسانی که ظلم کردند به شما و کسانی که حق شما را به زور غصب کردند، ای سرورم فاطمه زهرا! کنز(گنج) است، از گنج هم بالاتر است، خیلی راهگشا و پر برکت است. این از الطاف الهی به من است و این لعن را از کتابی نیاموختم. این لعن را زیاد بگویید و حضرت زهرا سلام الله علیها را خطاب قرار دهید. مشکلات به صورت اعجازآمیزی حل می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اَللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.» یا مولاتی فاطمة الزهرا اشفعی لی فی الجنة
اعماڵ قبل خواب یادت نࢪه 🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
waqe_346196.mp3
29.55M
🌱 سوره واقعه با صدایِ دلنشین و گرمِ امیرحسین ساجدی رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
﷽❣ ❣﷽ ‌چه شودکه نازنینا،رُخ خود به من نمائی ‌به تبسّمی،نگاهی،گرهی ز دل گشائی... ‌به کدام واژه جویم،صفت لطیف عشقت ‌که تو پاک تر از آنی که درون واژه آئی... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا «نگویم» بهتر! 🔹دردِ سر، بینِ گذر، چندنفر، یک مادر! شده هر قافیه‌ام، یک غزلِ دردآور ‼️ای که از کوچهٔ شهر پدرت می‌گذری امنیت نیست، از این کوچه سری[ع]تر بِگُذر! 🔸دیشب از داغِ شما فال گرفتم، آمد: دوش می‌آمد و رخساره… نگویم بهتر! 🔹من به هر کوچهٔ خاکی که قدم بگذارم ناخودآگاه به یاد تو می‌افتم، مادر! 🔸چه شده؟! قافیه‌ها باز به جوش آمده‌اند: دمِ در، فضه خبر! مادر و در، محسن پر...! 🎙شاعر: کاظم بهمنی
اَتَوسّلُ اليكِ لاتَرحلي، فَعَليٌّ بعدكِ غَريبٌ التماست می‌کنم زهرای من بیشتر بمون، علی غریبه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌حضور قلب در نماز یعنی این ☺️ همینقدر ساده و زیبا ✨🌱
چند خط روضه.....
❁ـ﷽ـ❁ یک جاهایی روایت باید زنانه باشد نه اینکه مردان ندانند و نخوانند نه اما یک جزئیاتی هست که فقط زن ها می‌فهمند مثالش را قبلاً نوشته‌ام وقتی که بعد از روز دهم، به خیمه ها، به بانو رباب، آب رسید. بعدش چه شد؟ خب این را فقط مادرها می‌فهمند 😭 برای«شیر داشتن با آغوش خالی» فقط مادرها می‌توانند ضجه‌هایی از جنس سوختن بزنند. حالا روضه ما، پشت در است (عجیب است برخی واژه‌هایی که برای میلیاردها انسان به شدت خنثی است، برای ما چه دردی دارد، نه؟ آب، چکمه، سینه، انگشتر، تشت، میخ، در،…) اصلاً قصد باز کردن ندارم روضه عصمت الله الکبری را شاید نباید باز کرد اما خب… فکر کن که حملِ شش‌ماهه‌ای دارد. فرزند امانت است؛ حالا تصور کن امانتت، فرزند امام هم باشد خب خیلی حمل سنگینی است! اما سنگین تر از حق؟ سنگین تر از خود امام و امامت؟ بانو می‌آید پشت در - این ها از نظر من همه تفسیر دارد، تعبیر دارد، نماد است، میشود ساعت ها درباره تک تک جزئیات اتفاق فکر کرد و طرح کلی درآورد تا مصداق ها از آن دربیاید برای یک زندگی مکتبی - چرا؟ برای باز کردن در؟ نه در را که با هجوم باز کرده بودند 😭 در را که آتش زده بودند و نیم سوخته و باز شده بود😭 سرباز جبهه حق - که حالا اینجا یک مادر است آن هم باردار آن هم داغدار- خود را به درب خانه می‌رساند تا از حریم خدا محافظت کند، تا مهاجمین به خانه ولایت وارد نشوند. امیرالمؤمنین گوشه‌ای به تماشا ایستاده؟ نه! العیاذ بالله غیرت الله و تماشا؟! حیدر نیز در معرکه درگیر است بسیار سخت و با رعایت جوانب؛ منع شده از شمشیر کشیدن، امر شده به صبر! نقشه این است علی دست به شمشیر ببرد تا اسلام همانجا تمام شود! آااخ فکر کن که علی باشی، یکه تاز عرب، فاتح خیبر، اسدالله، میدان‌دار جنگ ها و غزوه ها اما حتی نتوانی دست به شمشیر ببری!… این خودش یک درد کشنده است! خب بانو هم میشود در این سمت میدان. میدان؟ میدان! خاک بر سر دنیا خدایا! چه شد که خانه دختر پیغمبر که ملائک برای ورود به آن اجازه می‌گرفتند شد میدان جنگ؟! 😭 با آن وضعیت، همه قوا را جمع میکند در جسم، و در را نگه میدارد که باز نشود، که شیاطین پایشان به حریم ولایت نرسد، که به امام جسارت نشود. بعد چه می‌شود؟ هی مینویسم هی پاک میکنم حتی فکر میکنم آن در، آن میخ (مسمار) هم دلشان می‌خواهد خیلی چیزها گفته نشود. فکر میکنم «در» دلش میخواسته هزار بار، اصلا تا ابد، بسوزد اما خودش را نگه دارد تا روی ریحانه خدا نیفتد خب ملعون لگد میزند با هرآنچه توان دارد آخر همسر علی، مادر حسنین، در حالی که علی دیگری در بطن می‌پروراند، پشت در است! پس محکم می‌زند! فاطمه در را نگه میدارد، فشار می آورند. شما بگویید تاب یک زن یک زن باردار داغدار مگر چقدر است در برابر لشکری از جنس مذکر؟ (نمیتوانم واژه مرد را به کار ببرم. اصلاً «نَر» می‌نوشتم بهتر بود، شبیه تر به حیوانات) 👇👇
دری که در آتش میسوزد، به روی مادر میفتد؛ مادر میفتد😭 ناله «یا ابتاه»ِ صدیقه کبری به آسمان می‌رود قلب رسول خدا در عرش آتش میگیرد ملائک بر سر می‌زنند کائنات بر مصیبت ناموس خلقت مویه می‌کنند راه باز می‌شود لشکری قوی هیکل وارد میشوند فشارِ در مضاعف می‌شود مضاعف می‌شود شما بگویید اتفاقی که برای یک زن باردار در فشار در و دیوار میفتد چیست؟ چیست؟ آاااه روضه من همین است😭 مردها بروند بیرون😭 فشار، کار خودش را کرد، خطاب ناله مادر ما را عوض کرد😭 از یا ابتاه، از گلایه امت به رسول، ناله شد «یا فضةُ خُذیني» 😭😭😭😭 فضه خادمه حضرت بود. نه، فضه نماد همه خادمه‌هاست! مادرمان ما را صدا زد 😭 بروید کنار تاریخ را در هم بپیچید راهی از میان اعصار و روزگار باز کنید مادرمان ما را صدا زده 😭😭😭 بگذارید ما زن ها بر سر زنان گیسو پریشان دسته دسته دور مادرمان را بگیریم آی مردم فرزند مادرمان را کشتند 😭 یک زن سالم در بستری از آرامش و مراقبت وقتی بار شیشه اش در بطنش می‌شکند چه بر سرش می‌آید؟ چه دردی؟ چه شرایطی؟ حالا تو فکر کن که یک زن سوخته پهلو شکسته سینه سوراخ شده بازو از تازیانه ورم کرده بین در و دیوار زیر دری نیم سوخته فرزند از دست دهد😭😭😭 آااه ای مردها شما، دورتر، حلقه غیرت تشکیل دهید مردانه و سوخته از این جسارت، سینه بزنید بگذارید ما برویم کنار مادرمان 😭 یکی در را بردارد یکی آتش چادر را خاموش کند یکی راه خون زخم را ببندد یکی… فضه جان حتماً دویدی شاید گوشه خانه دست های زینب را گرفته بودی سرش را به دامن فشرده بودی که نبیند اما صدای بانو که بلند شد خوب فهمیدی اتفاقی که نباید، افتاد! جنایت قوم، کامل شد! دست های زینب را رها کردی و بر سر زدی و خودت را به مادر رساندی حالا ناله سوم زهرا را شنیدی این بار پسرش را صدا می‌زد: «مهدی» فضه جان چه کردی؟ نمی‌دانم چه میتوانستی بکنی؟ نمی‌دانم ولی به گمانم زهرای اطهر اصلا به شما فرصت نداد! آتش و در را که کنار زدی، چشمش به امام افتاد و نگاهش بر دستان امام خیره شد؛ دستان بسته سوخته؟ پهلویش شکسته؟ بازویش کبود شده؟ با هر نفس، خون از سینه اش می‌زند بیرون؟ فرزندش سقط شده؟ همه اینها را به می انگارد! عظمتِ جسارت به امام، تعرض به ولایت، هتک حرمت جانشین پیغمبر توان را برایش جمع میکند از انتهای همه رگ ها، عصب ها، سلول ها و تمام جسم مضروبش را یکسره نیرو میکند. بلند می‌شود و دنبال امام امامی که با دست بسته و ریسمان می‌برند می‌کند حرکت آن قدر به موقع است که میرسد. جانباز زخمی غرق در خون اما در همان ابتدای راه به خود میرسد دست می اندازد به دامن امام، مولا، ولی خدا تا نگذارد این تجاوز و تعرض به حق، بیش از این شود، ادامه پیدا کند. می‌خواهد حمایتش را در میدان تمام کند اما ناتمامش می‌گذارند با غلاف شمشیر با تازیانه با ضربه های مکرر😭 کجا؟ پیش چشم امام، پیش چشم امیر، پیش چشم حیدر 😭 علی علی علی بر شما چه گذشت قهرمان عرب، غیرت خدا 😭 علی را می‌برند و بانویی شکسته و رنجور فرزند از دست داده و غرق درد ملیکه ارض و سماء کوثر اولیاء ریحانه رسول خدا حبیبه خدا بر زمین میفتد... . . لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ و ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ و غَاصِبی حقِّکِ یا مولاتِی یا فاطمةُ الزهراء . ✍هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
دیگه تموم شد.mp3
4.85M
دیگه تموم شد رفتی برا همیشه از پیشم دیگه گذشت اون روزا علیِ سابق نمیشم 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ شنیدم بسترت را جمع کردی😭 🤲یا رَبَّ الزَّهرا، بِحَقِّ الزَّهرا، إِشْفِ صَدْرَ الزَّهرا، بِظُهورِ الْحُجَّة